در افسانههای قدیمی گفته شده وقتی مرد برای اولین بار به زن گفت دوستت دارم، زن گفت پس بهم نشان بده. مرد هم رفت شکار و یک آهوی بزرگ شکار کرد و آورد. بعد از آن تمام دخترها از خواستگارانشان چیزی خواستند.
یکی اسب میخواست یکی آهو و یکی هم خرس قهوهای. و این شد نشان مهر و محبت مرد به زن. بعدها که انسانها باسوادتر شدند اسمش را گذاشتن مهریه.
تا اینکه یه دختر زرنگ پیدا شد و گفت شکار کردن که کاری ندارد اگر دوستم داری باید تمام ستارههای آسمان را برایم بیاوری. پسر که عشق چشمش را کور کرده بود گفت باشه.
مادرش سقلمهای به او زد و گفت اگر چشمان کورت را باز کنی میبینی که نمیتوانی ستارهها را برایش بیاوری. پسر گفت: اوه مادر نگران نباش مهریه را کی داده و کی گرفته.
مادر با عصبانیت قهر کرد و رفت. و گفت: فردا نیایی بگویی ستاره بدهید تا مهریه زنم را بدهم جد اندر جد ما یک ستاره هم در آسمان نداشتهاند.
پسر خندید و رفت. آنها یک عروسی باشکوه گرفتند که مهمانان تمام مدت دهانشان از تعجب باز مانده بود. روز بعد از عروسی، دختر زرنگ گفت خب حالا مهریهام را بده. پسر خندید و گفت: عزیزم مهریه را کی داده و کی گرفته.
عروس گفت مگه نشنیدی اینها همهاش افسانه است. افسانهها هم واقعی نیستند پس همین الان مهریه ام را بده والا خودت هم تبدیل به یکی از ستارهها میشوی.
پسر نمیدانست چطور فرار کند. نگاهی به آسمان کرد و گفت عزیزم الان روز است بگذار شب شود و ستارهها دربیاند همهشان را برایت میآورم. بعد یواشکی فرار کرد و رفت سراغ پیری که روبه روی دادگاه خانواده نشسته بود.
از او پرسید من ستارههای آسمان را مهریه زنم کردهام حالا آنها را میخواهد، چکار کنم؟
پیر خندید و گفت: تا همین امروز فکر میکردم جوگیرتر از خودم وجود ندارد.
پسر با تعجب پرسید: چرا؟
پیر گفت: زنم از من خواست به اندازه وزنش شمش طلا و به اندازه سالهای تولدش سکه بدهم، من هم قبول کردم. حالا آنها را میخواهد. آخر مهریه را هر وقت بخواهی میتوانی بگیری.
پسر پرسید: مطمئنی؟ آخر من همیشه شنیده بودم مهریه را کی داده و کی گرفته.
پیر گفت: آری. این حرف افسانهای از هزاران سال قبل است که همه دچار رکود شده بودند و کسی چیزی نداشت. برای آنکه بساط ازدواج برچیده نشود و نسل بشر منقرض نشود این افسانه را ساختند. حالا نه تنها باید مهریه را بدهی بلکه هر وقت زنت خواست باید تقدیمش کنی و الا کلاهت پس معرکه است.
پسر جوان به پیر گفت تو اینجا چه میکنی؟ پیر گفت: وقتی حکم مهریه آمد او را پاره کردم. گفتم یک ریال هم نمیدهم.
میخواستم فرار کنم بروم جایی که مجبور نشوم مهریه بدهم ولی اشتباه میکردم، زنم فهمید و ممنوع الخروجم کرد. حالا هم مهریه را قسط بندی کردهاند و تا قرون آخرش را نپردازم، نمیتوانم جایی بروم.
پسر گفت: مگر میتوانند ممنوع الخروج کنند؟ پیر سرش را تکان داد و گفت واقعا پرتیا. چطور بهت زن دادند. معلومه که میشود.
پسر که هنوز هم از تعجب دهانش باز بود گفت: چطوری؟
پیر گفت: خیلی خب بیا برویم پشت دادگاه چند نفر دیگه هم هستند که مثل خودم و خودت توی گل گیر کردهاند. هر روز برایشان کلاس میذارم و قوانین جدید مهریه را میگویم.
چطور زن میتواند مرد را ممنوع الخروج کنند؟
مردان جوان دور پیر حلقه زدند. پیر گفت، خب زنها برای اینکه بتوانند مردها را ممنوع الخروج کنند، میتوانند از دو تا روش استفاده کنند:
یکی ممنوع الخروج کردن مرد به وسیله اجرای ثبت
میتوانند سند رسمی ازدواجشان را به اداره ثبت برده و از طریق اداره ثبت اسناد مهریهاش را مطالبه کند. بعد به دفتر ازدواج رفته و اجرائیه را بگیرید. دفتر ازدواج هم همانی است که ازدواجتان آنجا ثبت شده است.
بعد از اینکه اجرائیه صادر شد، همسر گرامی به اداره ثبت اسناد رفته و هم اموالتان را توقیف میکند و هم کارهای ممنوع الخروجی را انجام میدهد.
اگر اموال توقیف شده اندازه مهریه نباشه، بعد تقاضای ممنوعی الخروجی میکند.
دومی گرفتن حکم ممنوع الخروجی از دادسرا
برای این کار به یکی از دفترهای خدمات الکترونیک قضایی رفته و دادخواست مطالبه مهریه رو مطرح میکنند. توی این مرحله میتوانند اموال را توقیف کنند.
برداشتن ممنوع الخروجی
یکی از مردهای جوان پرسید: میدونیم که برای هر مشکل حقوقی یک راه حل قانونی هم وجود داره. چطور میتونیم ممنوع الخروجی رو رفع کنیم و لغوش کنیم.
پیر گفت سواد حقوقیت خوب هست اما کمه. تنها راهی که میتونید ممنوع الخروجی رو رفع کنید این هست که مهریه رو تمام و کمال بپردازید. بعد خود به خود حل میشه. هیچ میانبر قانونی وجود نداره. مگر اینکه دلشون رو بدست بیارید.
ممنوع الخروجی برای سفرهای ضروری خارج از کشور
یکی دیگر از کسانی که آنجا بودند با عصبانیت پرسد: من که شغل مهمی دارم و مدام ماموریت میروم چی؟ شاید تا چند سال نتوانم مهریه رو بپردازم. تکلیف کارم چی میشه؟
یکی دیگه پرسید راست میگه اصلا اومدیم مریض شدیم و برای درمان باید بریم خارج؟
پیر گفت: طوری سر من داد میزنین انگار من قانون رو نوشتم. بله حق با شماست. حکم ممنوع الخروجی برای ماموریتهای ضروری شرکتهای دولتی و برای سفرهای درمانی به طور موقت میتونه رفع بشه.
رابطه قسط بندی شدن مهریه و ممنوع الخروج شدن
پیر گفت ببینید دوستان عزیزم. فرقی نداره که شما میتونید کل مهریه رو یکجا بدید یا نه. اگر تقاضای اعسار کنید و دادگاه هم قبول کنه اعسار رو. مهریه قسط بندی میشه.
تاریخ رفع ممنوع الخروجی به تاریخ آخرین قسط مهریه مربوطه. تا زمانی که آخرین قسط پرداخت نشده، خارج بی خارج.
اطلاع دادن به مرد برای ممنوع الخروج شدن
قبل از اینکه ممنوع الخروج بشیم، بهمون خبر میدن؟ پسر جوان این را پرسید. کنار دستیاش گفت معلوم است که نه. من خودم ممنوع الخروج شدم تازه موقع سوار شدن به هواپیما فهمیدم.
پیر گفت: اطلاعات غلط نده. معلومه که خبر میدن. وقتی اجرائیه صادر میشه، به همون آدرسی که توی عقدنامه ثبت شده، اطلاع رسانی میشه. مگه اینکه آدرستون تغییر کرده باشه.
مرد سری تکان داد و گفت: درسته من بعد از اون چند تا خونه عوض کردم. همسر سابقمم اینقد ازم شاکی بود که نگفت و گذاشت تا توی فرودگاه بفهمم. کلی ضرر کردم. پول بلیط و رزرو و صد تا چیه دیگه.
شرایط ممنوع الخروج کردن مرد بابت مهریه
مردی که کنار پیر نشسته بود پرسید: ای پیر اصلا چطور میشه که زنها دادخواست ممنوع الخروجی میدن؟ اصلا چه ربطی به مهریه داره؟ شرایط خاصی نداره؟ یعنی همینطور الکی دلبخواهی میتونن برن مرد رو ممنوع الخروج کنن؟
پیر گفت: آفرین سوال خیلی خوبی پرسیدی. ببینید دوستان من به قول قدیمیا سری که درد نمیکنه دستمال نمیبندن.
اگر طلاق گرفتید باید تکلیف مهریه رو مشخص کنید. اگر به روی مبارکتون نیارید و فکر کنید با کم محلی و بیتوجهی میتونید از زیرش دربرید، تهش به اینجا میرسید و الکی خودتون رو به دردسر میندازید. قانون هم اینجوری حالتون رو میگیره.
ببینید برادران من، وقتی قانون حکم نهایی برای پرداخت مهریه رو صادر کرد، باید دو تا کار انجام بدید: یا اینکه مهریه رو تمام و کمال پرداخت کنید. یا هم اینکه اگر ندارید، درخواست اعسار و قسط بندی بدید. یک ماه هم بیشتر فرصت برای این کار رو ندارید.
وقتی به حکم قانون بیتوجهی کنید، زن میتونه درخواست ممنوع الخروجی مرد بابت مهریه رو به اجرا بذاره. دادگاه هم میپذیره.
اعسار چیست؟
یکی از جوانان گفت: ببخشید این اعسار که هی مدام میگید چیه؟
پیر گفت: آخی. معلومه تازه اول راهی.
پسر گفت: بله درسته. من و همسرم با اجبار خانوادههامون عروسی کردیم ولی حالا میخوایم طلاق بگیریم.
پیر گفت: هر روز همین ساعت بیا اینجا توی کلاسای ما شرکت کن تا قشنگ بفهمی چی به چیه.
ببین تو یا پول داری یا نداری درسته؟ اگر پول داشته باشی که مهریه رو میدی و خیال خودت و زنت رو راحت میکنی. یا هم اینکه پول نداری دیگه. وقتی پول نداشته باشی قانون بهت میگه معسر و میتونی تقاضای اعسار بدی. بگی من نمیتونم مهریه رو یه جا بدم و برام قسط بندیش کنید.
برای اینکه بتونی از قانون اعسار استفاده کنی، باید حتما تا 30 روز بعد از حکم پرداخت مهریه این کارو انجام بدی. شد 31 روز دیگه کار از کار گذشته و تو دردسر افتادی.
دادگاه هم تقاضات رو بررسی میکنه و یه تحقیقاتی هم انجام میده، شاهد میاری، دلیل و مدرک نشون میدی و با تقاضات موافقت میکنه. بعد با توجه به اوضاع مالی که داری، یه پیش قسط باید بدی و بعد چند تا قسط ماهیانه هم برات تعیین میکنن.
پیش قسط و اقساط رو با به صورت منظم پرداخت کنی والا جریمه میشی و حتی میتونن حکم جلبت رو بگیرن.
یه نکته مهم هم وجود داره توی اعسار که بد نیست بدونید. اعسار یه سری استثنا هم داره. یعنی قانون این چیزا رو سوا میکنه با توجه به باقی موندهاش، مهریه رو قسط بندی میکنه. اما استثناهای اعسار چی هست:
- خونه و منزلی که توش زندگی میکنی. یعنی قانون نمیگه خونهات رو بده و برو کارتن خواب بشو.
- پول اجاره خونه. به شرط اینکه اگر اون پول حذف بشه، به سختی و بدبختی میافتی.
- وسایل لازم برای زندگی. قانون چوب حراج به اسباب و وسایل خونه نمیزنه برای مهریه.
- غذا و پولی که برای تهیه غذای خودتون و افراد تحت تکفلتون نیاز دارید.
- وسایل مورد نیاز برای کسب و کارتون.
- تلفن و موبایل.
اگر کسی چیزی غیر از اینها نداشت، معسر هست.
پیر نگاهی به اطرافیانش کرد و گفت خب.
همه به اون نگاه کردن.
پیر گفت چیزی نمیخواید بگید.
یکی از آنها گفت: بله خیلی ممنون خیلی خوب بود. عالی بود.
پیر گفت: خدایا چقدر گیراییتون پایینه. توجه نکردید. ماشین جزو استثناها نبود. اگر ماشین داشته باشید، قانون اونو به عنوان مهریه میگیره.
همه با هم ناله بلندی سر دادند. پیر گفت ولی چیزهای خوب که به نفع ما باشه هم هست. مثلا تا وقتی که زن نتونه ثابت کنه معسر نیستید و حسابهای بانکی پر پول دارید، نمیتونه بندازدتون زندان.
برای دریافت اطلاعات تکمیلی حتما از یک وکیل متخصص امور خانواده کمک بگیرید.
source
تحصیل در ترکیه