اختصاصی طرفداری | اگر در این فصل جای گیجکنندهتر و فریبندهتری از سیتی گراند برای تماشای فوتبال لیگ برتر وجود داشته باشد، یا خودش را پنهان کرده یا چشمان ما مشکلی پیدا کرده است.
بار دیگر جمعیت با ظرفیت کامل خود شاهد شب بزرگی بود که در سنت ناتینگهام فارست حک شده است. تیمی با لباس «قرمز گاریبالدی» خود را قرمزتر از قرمزهای مرسیساید میدانند. به نام رهبر مبارزان آزادی «سرخپوشان» ایتالیایی که در آن زمان در انگلستان محبوبیت داشت، نامگذاری شده است. آنها و هواداران به سمت بالا مشت میزنند و قاطعانه از تعظیم در برابر سلسلهمراتب قدرت و حاکمیت خودداری میکنند. یک مرد در یک بلوز سبز قدیمی در آنسو بیش از هر کس دیگری این ویژگی را تأیید و تمجید میکند.
فارست برایان کلاف در دهههای ۷۰ و ۸۰ بهطور مرتب تیمهای مختلف را در اینجا زجرکش میکرد، بهخصوص لیورپول که از بازی در سیتی گراند متنفر بود.
فارست نونو اسپیریتو سانتو اگرچه تا ۶۰ دقیقه ماشین قرمزها را متوقف کرده بود، این بار کاملاً موفق نشد شش برد پیاپی در لیگ را به هفت پیروزی متوالی تبدیل کند.
باور آن مشکل است اما فارست همچنان با ۲۱ بازی و ۴۱ امتیاز در مکان دوم نشسته است. به هر شکلی که مایلید به آن نگاه کنید ولی آنچه تاکنون شاهد آن بودهایم، بدون شک قابل تقدیر است.
اگرچه در ۳۰ دقیقه پایانی، فارست به تک گل خود در شرایط نامتعادلی آویزان شده بود و برگ و شاخههای خیالی فارست زیر طوفان سهمگین لیورپول به خود میپیچید. در پایان نبرد، دروازهبان آنها، متس سلز، خود را بهعنوان بهترین بازیکن زمین معرفی کرد.
این بازی تعریف rope-a-dope بود؛ اسم یک تاکتیک بوکس؛ تظاهر به گیر افتادن در مقابل طنابها در حالی که حریف خود را از پا درمیآورد و مشت میزند.
در عین حال، ترس لیورپول بیجا نبود. تاکتیک آویزان شدن به طناب مؤثر واقع شده بود، تظاهر به گیر افتادن در گوشه رینگ، در حالی که هر از گاهی مشت میزند و ناگهان حریف خود را از پای درمیآورد. مشت کاری فارست، آنها را با سیزدهمین گل فصل وود با پاس بهموقع الانگا زودهنگام پیش انداخت. لیورپول، رهبر لیگ، متعجب به نظر میرسید: نامطمئن و مضطرب.
مالکیت بسیار زیاد ۷۱ درصدی توپ پس از سوت پایان گواه چیز دیگری است، اما در یک ساعت اول، صدرنشین لیگ برتر حتی یک شوت در چارچوب دروازه ناتینگهام نداشت.
دیوگو ژوتا تعویضی، در عرض ۲۲ ثانیه پس از وارد شدن به زمین، در دقیقه ۶۵ ناگهان روال بازی را تغییر داد. ضربه سر او از روی یک کرنر کار را به تساوی کشاند. و بعد از آن همهچیز تحت کنترل لیورپول قرار گرفت.
تیم آرنه اسلوت، مانند تساوی ۲-۲ مقابل یونایتد، از نتیجه راضی خواهد بود. باید باشند. دقیقاً مانند دیدار با یونایتد، در عین شانس بردن، به باخت تن ندادند، درحالیکه بهراحتی میتوانستند دستخالی به خانه بازگردند. بیتعارف، لیورپول تا لحظه گل ژوتا، کاملاً بیدقت، بدون آرامش و فاقد تخیل در ایجاد موقعیتهای لازمه بود.
در این مقطع، مهمتر از هر چیز برای هر دو تیم بعد از تساوی، عدم موفقیت رقبای این تیم چون چلسی و منچسترسیتی بود که بار دیگر موفق نشدند ۳ امتیاز بازیهای خود را کسب کنند.
اگر آرسنال در دیدار دشوار امشب در امارات، در دربی همیشه تماشایی شمال لندن، تاتنهام را شکست ندهد، لیورپول با برتری قابلقبولی نسبت به دستههای پشت سر به پیشواز نبردهای بعدی خواهد رفت. در حال حاضر، این تنها مورد مهم است: کسب امتیاز در شبهای نهچندان خوب و تحکیم موقعیت در صدر.
بااینحال، چه بازیای بود. چه فضایی، چه شورشی. لیورپول به اینجا آمد و دقیقاً میدانست فارست چه کاری انجام خواهد داد، اما تا زمانی که پاهای تیم میزبان در مراحل پایانی توان خود را از دست داد، حتی موفق نشد حریف خود نزدیک شود. سلز تا ۲۵ دقیقه پایانی بازی، بیکارترین مرد میدان بود و این همهچیز را خلاصه میکند.
در آغاز، طبقهبندی آنچه در حال رخ دادن بود بسیار آسان بود. یک تیم توپ را در اختیار داشت اما تیم دیگر همه ایدهها و نقشهها را کشیده بود و آنطور که قصد داشت مسیر بازی را هدایت میکرد.
هیچ رازی برای نحوه بازی فارست وجود ندارد. آنها در تمام فصل این کار را انجام دادهاند. مالکیت برای تیم نونو معنایی ندارد. کاری که وقتی توپ را در اختیار میگیرند، حائز اهمیت است.
هشت دقیقه ابتدایی بازی، کاملاً مورد اشارهشده را بهوضوح نشان میدهد. لیورپول تمام بازی را در اختیار داشت. فارست بهسادگی و اطمینان عقب نشست و سعی در درگیری نشان نداد. تیم اسلوت در کنترل، راحت و پیشرو به نظر میرسید و حتی ممکن بود دو بار از راه دور به گل دست پیدا کند و سپس رایان خرافنبرخ به پاس عالی و کوتاه مو صلاح وارد هجده شد و از فاصلهای نزدیک توپ را از بالای دروازه به بیرون زد.
اگر از سیاره دیگری به زمین افتاده بودید، ممکن بود فکر کنید همه اینها برای چیست؛ مبارزه یکطرفه دو تیمی که فقط یکی واقعاً برای پیروزی تلاش میکند. و ناگهان، بار دیگر به خود آمدیم. فارست با اولین حمله خود پشت خط دفاعی لیورپول، گلزنی کرد.
برای درک مفهوم گل فارست باید به میانه میدان نگاهی انداخت، جایی که کالوم هادسون اودوی، گلزن فارست در اوایل پاییز در پیروزی آنفیلد، در کشمکش با صلاح پیروز شد. سریعاً توپ را به آنتونی الانگا سپرد و او بیمعطلی بار دیگر وود را تغذیه کرد. بازیکن نیوزیلندی از ویرجیل فندایک فرار کرد و از جناح چپ با شوتی توپ را در گوشه راست دروازه آلیسون بکر جای داد.
گل کلاسیکِ فارستی بود؛ یک ضدحمله کلاسیک. از دید لیورپول، گل وحشتناکی برای پذیرش بهحساب میآمد. فندایک چند متری عقبتر از همکاران دفاعی خود قرار داشت، درحالیکه آلیسون به تیرک دروازه نزدیک بود. این کار را برای بهترین گلزن فارست آسانتر از آنچه ممکن بود کرد.
لیورپول زمان زیادی برای جبران داشت اما برای مدتی طولانی هیچ کاری با آن انجام نداد. باید گفت پاس و انتخابهای آنها در یکسوم پایانی افتضاح بود. شوتهای مایوسکننده از راه دور و پاسهای ضعیفی که چهار مدافع فارست، بهویژه موریلو برزیلی، در روزی فوقالعاده بهراحتی خنثی میکردند، خلاصه عملکرد بد لیورپول بود.
نیمه دوم به همان اندازه ضعیف شروع شد اما بلافاصله با گل ژوتا همهچیز تغییر کرد. فارست شروع به دفاع در عمق زمین خود کرد و این به لیورپول کمی فضا داد.
سلز پس از گل ژوتا دو بار ضربات او را مهار کرد. مهار دوم سلز با ران در کلاس جهانی بود و سپس ضربه کودی خاکپو را لمس کرد و بهطور مشابه دومینیک سوبوسلای را تکذیب کرد. در همین حین، در دم دمای پایان و در تکاپوی بیامان لیورپول، ضربه پیچدار صلاح را به بیرون زد و اولا آینا، مدافع راست فارست، توپ مهاجم مصری را از روی خط دروازه دفع کرد.
در این میان صلاح ممکن بود پنالتیای داشته باشد اما غیرقابلباور بود. نه درخواست تجدید نظری شد، نه سوتی به صدا درآمد و نه علاقهای به نگاه کردن به VAR وجود داشت. عجیب و غریب بود!
بنابراین در پایان همه با چیزهایی راهی خانه شدند: لیورپول با یک امتیاز، فارست با غرور و اعتقادات دستنخورده و بیخدشه و هواداران با ضربان قلب تپندهای که میتوانستند صدایش را در گوشهایشان احساس کنند.
با پایان همهچیز برای فارست قانعکننده به نظر میرسید درحالیکه لیورپول با قبول گلهای زودهنگام، خیلی دیر خود را جمعوجور میکند.
حریف بعدی این دو تیم کیست؟ کسی بلیت دارد؟ نبردهای سیتی گراند تماشایی و پرهیجانتر از همیشه شده است. آنها برنامه روزانه بزرگترها را حسابی برهم زدهاند.
برای کسب مقامهای یک تا چهار هنوز هیچچیز بهطور حتم روشن نیست. کمربندهای خود را محکمتر از پیش ببندید. این فقط قطرهای از هیجانات و دلشورههای بیشمار بعدی است.
source