پس از شروع آرام انیمیشن ما کم کم شاهد بهتر شدن روند داستانی و روایت انیمیشن هستیم و بهخصوص با ملحق شدن مائووی به موانا انیمیشن روندی را پیدا میکند که از آن انتظار میرود. همچنین استفاده بهتر از شخصیتهای نارگیلی در این قسمت کمی به بهتر شدن کلیت داستان انیمیشن کمک کرده است، اما باز هم مشکلی که انیمیشنهای اخیر دیزنی که نبود شخصیت شرور و منفی کلاسیک است، در این قسمت هم دیده میشود. درواقع تهدید این قسمت تا حدودی مشابه قسمت اول است؛ با این تفاوت که در اینجا این موضوع یک تغییر قابل توجه کرده است.
بهصورت کلی هدف موانا دوباره خنثی کردن یک طلسم دیگر است تا بتواند با آن با دیگر مردمان دریا ملاقات کند و راه را برای سفرهای دریایی بیشتر باز کند. درواقع انیمیشن با گسترش ایده قسمت اول نهتنها میخواهد دنیای خود را گسترش دهد، بلکه بهنظر میرسد هدف آنها ساخت قسمتهای بیشتر در دنیای موانا باشد. شاید قسمت دوم از نظر داستانی چندان اثر جدیدی محسوب نشود، اما درواقع بهنظر میرسد که هدف آن بیش از یک دنباله برای فتح گیشهها بوده است و این موضوع بهخوبی در روند انیمیشن هم دیده میشود.
اما انیمیشن برای همسفر کردن دوباره موانا و مائووی زمان زیادی را صرف میکند. در این مورد سوالاتی مثل این نکته مطرح میشود که آیا برنامه اولیه چیز دیگری بوده است یا اینکه آنها در ابتدا تصمیم داشتهاند تا روی شخصیتهای جدید متمرکز باشند. درنهایت این ایده جواب نداده است تا درنهایت بهترین بخش انیمیشن زمانی آغاز شود که موانا و مائووی دوباره همسفر میشوند و درواقع آنها زوجی هستند که به این راحتی نمیتوان با چند شخصیت جدید آن را جایگزین کرد. حتی وجود شخصیتهای جالبی مثل شخصیت نارگیلی یا خواهر موانا هم میتوانست استفاده بهتری در این قسمت داشته باشند.
source