۹. ویوالدی، کشیش سرخ
فیلم Vivaldi, the Red Priest
- کارگردان: لیانا مارابینی
- نویسنده: لیانا مارابینی
- سال انتشار: ۲۰۰۹
- بازیگران: استیون کری، کلیمنسی برتون-هیل و جیمز جگر
- کشور: ایتالیا و بریتانیا
خلاصه داستان: فیلم دوران جوانی ویوالدی را بهتصویر میکشد، زمانی که او بهعنوان یک کشیش کاتولیک با لقب «کشیش سرخ» (بهدلیل رنگ موی قرمزش) شناخته میشد. او در کنار خدمت بهکلیسا، بهآموزش موسیقی بهدختران یتیم در یک مدرسهٔ موسیقی در ونیز مشغول بود. تنشها و چالشهای ویوالدی با مذهب و کلیسا، عشقهای ممنوعه، و البته خلاقیتهای بیپایان او در خلق آثار موسیقی برجسته چون «چهار فصل» در دلِ داستان قرار داده شده است.
فیلم تلویزیونی Vivaldi, the Red Priest (ویوالدی، کشیش سرخ)، فیلمی بیوگرافی براساس زندگی آنتونیو ویوالدی ایتالیایی، آهنگساز مشهور عصر باروک در سال ۲۰۰۹ ساخته شده است. این فیلم محصول مشترک بین ایتالیا و بریتانیا بوده و در دو قسمت ۹۰ دقیقهای ساخته شده و لیانا مارابینی، کارگردانی فیلم را برعهده داشته است و این فیلم زندگی و فعالیتهای موسیقایی ویوالدی را بهتصویر میکشد و بهجنبههای زندگی شخصی و دوران حرفهای او میپردازد. لیانا مارابینی علاوهبر کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی این اثر را برعهده داشت و تمرکز خود را بر زوایای انسانی و هنری زندگی آنتونیو ویوالدی گذاشته است و با استفاده از موسیقی، طراحی صحنه، و شخصیتپردازیهای عمیق، زندگی این آهنگساز برجسته را بهشکلی جذاب و دراماتیک بهنمایش میگذارد. فیلم همچنین بهتضاد بین علاقهمندی ویوالدی بهموسیقی و محدودیتهایی که موقعیت مذهبیاش بر او تحمیل میکرد پرداخته و جنبههایی از روحیات انسانی و احساسات او را برجسته میکند.
موسیقی این فیلم نهتنها پلی بین دنیای مدرن و باروک میزند، بلکه بهعنوان ابزاری روایتگر، تأثیرگذاری داستان را دوچندان میکند. تِم موسیقایی فیلم Vivaldi, the Red Priest در هماهنگی کامل با زندگی آنتونیو ویوالدی طراحی شده است. موسیقی در این فیلم بخشی از روایت است و خود جان میگیرد و شخصیتی در فیلم میشود که این شخصیت، بازتابی از روح و احساسات ویوالدی است. طبعاً بسیاری از قطعات فیلم برگرفته از آثار مشهور ویوالدی، بهویژه از مجموعه محبوب و معروف وی، «چهار فصل» است و دقت سازندگان در انتخاب قطعات و قرار دادن آنها روی لحظات مهم و کلیدی فیلم ستودنی است. داستان زندگی یک نابغه در عصر باروک با موسیقی شگفتانگیزی که زادهٔ هنر خود او است، ترکیب میشود و با تصویرسازی خیرهکنندهٔ سازندگان و نمایش احساسات انسانی، بهاوج میرسد.
قطعات بازآفرینیشده یا دوباره تنظیمشده توسط آهنگسازان مدرن، با حالوهوای کلی فیلم هماهنگ بوده و درواقع نوازندگان و سازندگان بهزیبایی عناصر موسیقی باروک را با تکنیکهای سینمایی امروزی یکی کردهاند. تِمهای ملایم و قطعهای چون La Primavera از «چهار فصل» برای احساساتی چون عشق و تردید و کشمکشهای درونی ویوالدی و تِمهای سنگینتر و ملانکولیک برای بازتاب فشارهای کلیسا و درگیریهای شخصی او برای نمایش صحنههای بزرگ و زمانی که هنرمند بهدستاوردی میرسد استفاده شدهاند. تماشاچی با شنیدن موسیقی فیلم بهدلِ ونیزِ تاریخی میرود و شکوه و زوال قرن هجدهم را احساس میکند و نواهای ویولن که ساز اصلی ویوالدی بود، زخمههای احساسی سنگینی بر تن مینشاند. کوچههای باریک، کانالهای آبی، و معماری باشکوه ونیز دقیق و پرجزئیات خلق شده و این فضای بصری زیبا با شخصیتپردازی قوی همراه شده و عاشقان موسیقی کلاسیک همچون تماشاچیهای عاشق داستانهای تاریخی و درام از فیلم لذت میبرند. داستان فیلم «ویوالدی، کشیش سرخ» دربارهٔ هنرمندی است که با وجود تمام محدودیتها، خلاقیتش را دنبال میکند و حتی در مواجهه با سختترین موانع، هنر و اشتیاقش چراغ راهی برای او میشوند.
source