داستان فیلم زودپز چیست و نقد فیلم زودپز با سکانس های مبتذل که مورد انتقاد برخی از رسانه ها قرار گرفته است را در این صفحه ببینید.
داستان فیلم زودپز چیست + نقد
داستان فیلم درباره دوران موشکباران تهران در سال ۱۳۶۷ توسط عراق میباشد وقتی زودپز خانه میترکد و پدر خانواده به سختی مجروح شده و سپس فوت میکند آن هم در زمانی که تهران را بمباران کردهاند.
نقد فیلم زودپز
روزنامه فرهیختگان نقدی به فیلم سینمایی زودپز به کارگردانی رامبد جوان داشته است. این روزنامه نوشت:
سکانس موشکباران به نمایی متصل میشود که در آن «خجسته باد این پیروزی» خوانده میشود و چند بار دیگر نیز شعارهای مردم درباره ادامه مقاومت تا زمان پیروزی، دست انداخته میشوند. حتی در قضیه اعزام مهری (شیرین اسماعیلی) و رئیس پایگاه بسیج (روزبه حصاری)، اعزام رزمندگان به خط مقدم معادل دیت رفتن قرار داده میشود.
در میان این نوع موضعگیری فیلمساز نسبت به جنگ دفاعی، سکانس بیمارستان یک سکانس زائد و ناهمگون به نظر میرسد. بهخصوص که بعد از وقایع بیمارستان هیچ تغییر شخصیتیای در کاراکترها اتفاق نمیافتد و آنها به همان مسخرهبازیهای قبلی ادامه میدهند.
در سکانس افتتاحیه فیلم، رقصی هندی به نمایش گذاشته میشود که تعدادی از تماشاگران را با خود همراه میکند و به هیجان میآورد. این لحظات شاد با حمله مسلحانه گروهی از بسیجیها به پایان میرسد.
این گروه در همین لحظه در موضع آنتیپاتیک قرار میگیرند و به تبع آنها، مواضع و ارزشهایشان نیز برای بیننده آنتیپاتیک میشود؛ لذا وقتی در سکانس بعدی فرمانده بسیجی از موقعیت جنگی و حمله دشمن میگوید -که البته این مسئله در همان سکانس با پیش کشیده شدن بحث خواستگاری به حاشیه رانده میشود و برای مخاطب کماهمیت و مسخره بهنظر میآید.
رامبد جوان در آخرین اثر خود، بهشدت در خنداندن ناتوان است و فیلمش نمیتواند رسالت اصلی خود بهعنوان یک اثر «کمدی» را انجام دهد. «زودپز» بهطور کلی در سینمای خود ناچیز است. هیچ شخصیتی عمق پیدا نمیکند و فیلم حتی در بسیاری موارد از تیپسازی هم ناتوان است. فیلمنامه کمجان است و نمیتواند بیننده را روی صندلی میخکوب کند. ایراداتی مانند بهپایان نرساندن و رها کردن برخی پیرنگهای فرعی و غیرمنطقی بودن برخی لحظات نیز بماند. در زمینه بازیگری هم با یک هرجومرج اذیتکننده مواجهیم. نوید محمدزاده یکی از بدترین بازیهای عمر خود را در زودپز داشته است. محسن تنابنده هم یکی دیگر از بازیهای کلیشهای و تکراریاش را به نمایش میگذارد و شیرین اسماعیلی حتی نمیتواند به تیپ یک زن بسیجی نزدیک شود.
source