برای ما مردم، این شش سال اخیر 60 سال طول کشیده است. اگر بگوییم گویی مردم از یک تونل وحشت اقتصادی و سیاسی عبور کرده‌اند، پربیراه نگفته‌ایم. دلار، طلا و مسکن هر‌کدام به‌طور متوسط بیش از دوهزارو 500 درصد تورم را تجربه کرده‌اند و به تبع این تلاطم‌های شدید نظام اقتصادی و رنجوری طاقت‌فرسای طبقه متوسط و پایین جامعه، نظام اجتماعی و فرهنگی ما نیز دچار تغییرات و دگرگونی‌هایی عظیمی شده که در نهایت امر منجر به «متارکه» مردم با سیستم و بی‌اعتمادی آنها به نهاد دولت شده است.

برای ما مردم، این شش سال اخیر 60 سال طول کشیده است. اگر بگوییم گویی مردم از یک تونل وحشت اقتصادی و سیاسی عبور کرده‌اند، پربیراه نگفته‌ایم. دلار، طلا و مسکن هر‌کدام به‌طور متوسط بیش از دوهزارو 500 درصد تورم را تجربه کرده‌اند و به تبع این تلاطم‌های شدید نظام اقتصادی و رنجوری طاقت‌فرسای طبقه متوسط و پایین جامعه، نظام اجتماعی و فرهنگی ما نیز دچار تغییرات و دگرگونی‌هایی عظیمی شده که در نهایت امر منجر به «متارکه» مردم با سیستم و بی‌اعتمادی آنها به نهاد دولت شده است. در انتخابات اخیر، غیبت 60‌درصدی مردم در دور اول و 50‌درصدی در دور دوم باوجود آنکه سیستم با تمام قوا و بسیج همه رسانه‌ها و بسترسازی حضور حداکثری همه جریان‌ها و جناح‌های سیاسی، مردم را به حضور در پای صندوق‌های رأی تشویق می‌کرد، گواه اصلی بر این مدعاست. انتخاب مسعود پزشکیان با آنکه به نظر گزینه مطلوب حاکمیت نبود ولی گفتمان صداقت و صراحت شخصی از یک سو و نفی قاطعانه وضع موجود‌ و وعده مبارزه با فساد و تبعیض و ایستادنش سمت مردم از سوی دیگر، دل‌های مردم (اعم از آرای ایجابی و آرای سلبی) را به سوی خود متمایل کرد و فصل نوینی از روند حکمرانی در کشور را آغاز کرد. روندی که به زعم برخی تحلیلگران شاید آخرین اولتیماتوم دموکراتیک مردم برای تحول و کارآمدسازی حکمرانی در کشور از طریق صندوق رأی باشد و شکست دولت پزشکیان در پاسداشت بذر امید کاشته‌شده در میان مردم، به یک دگرگونی پیش‌بینی‌ناپذیر در رابطه  دولت-‌ملت ‌ تبدیل شود.

 

source