فضل‌الله یاری

 

مسعود پزشکیان چند دهه است که مسعود پزشکیان بود؛ تا صبح شنبه ۱۶ تیرماه. ناگهان او شد رئیس‌جمهور ایران. این ناگهانی البته به‌لطف حضور مردمی بود که نمی‌خواستند در بر پاشنه سابق بچرخند. همان صبح شنبه ناگهان آقای رئیس‌جمهور در کانون برخی اقدامات حفاظتی و امنیتی شدیدتر و جدی‌تر قرار گرفت؛ کاری که نه برای مسعود پزشکیان، بلکه برای رئیس‌جمهور ایران انجام شد. در روزهای گذشته برخی تصاویر، صداها و گزارش‌ها از نحوه سلوک شخصی آقای رئیس‌جمهور در رسانه‌ها منتشر شده که در موارد زیادی دلنشین است. مثلا وقتی بی‌حوصلگی مردم و گرمای هوا را می‌بیند، خواندن متن طولانی نوشته‌شده برای خود را کنار می‌گذارد و بخشی از برنامه رسمی را به‌نفع مردم حذف می‌کند. یا در هنگام ورود به یک هیئت، خم می‌شود و کفش‌هایش را به دست می‌گیرد؛ کاری که چندین دهه است از مقامات جمهوری اسلامی دیده نشده. سرانجام اینکه در نشستی با فعالان ستاد انتخاباتی‌اش صراحتا می‌گوید که نمی‌تواند پروتکل‌های تعریف‌شده برای رئیس کشور را رعایت کند. برای مردم ایران که سال‌هاست دیده‌اند همین پروتکل‌ها از برخی مسئولان چه چهره‌هایی ساخته، این رفتار و گفتار جذاب است، اما به نظر می‌رسد که برای برساختن یک تصویر متین و مقتدر از رئیس‌جمهور ایران باید در این شیوه رفتار و گفتار، تعدیل‌هایی شود که در چند نکته صریح و عملیاتی یادآور می‌شوم:

۱- نحوه سخن‌گفتن رئیس‌جمهور ایران، حتما باید تناسبی با مفهوم ایران فرهنگی داشته باشد. دستور زبان معیار، ادبیات فارسی، ادب ایرانی و درنهایت فرهنگ و تمدن ایران باید در ذهن و زبان‌ رئیس کشور ایران نمود بیرونی داشته باشد.

۲- مردم ایران خاطره خوبی از کاپشن ندارند. در این یادداشت هم قرار نیست که از پوشیدن کاپشن از طرف رئیس‌جمهور به‌عنوان یک کاستی یاد شود، اما بدون تردید بخش زیادی از مردم ایران آراسته‌اند و آراستگی را به‌عنوان بخشی از شئون ایرانی پذیرفته و به جهانیان نیز نشان داده‌اند. ازاین‌رو دوست دارند رئیس کشور خود را نمادی از آراستگی ایرانی بدانند. استفاده افراطی از کاپشن ضمن اینکه می‌تواند توجهات را به سمت تجربه تلخ احمدی‌نژاد جلب کند، در خلق یک تصویر آراسته از دولتمرد تراز فرهنگ ایرانی اختلال ایجاد می‌کند.

۳- زبان بدن رئیس کشور ایران، با زبان بدن نماینده یک شهر تفاوت بسیار دارد و بی‌توجهی به این مورد، می‌تواند پیام‌هایی ناخواسته به دیگران ارسال کند. از این منظر سلامت جسمی و پیراستگی ظاهری می‌تواند پیام‌های صحیح‌تری به جامعه ایرانی و البته جوامع بین‌المللی بفرستد.

۴-  در حادثه سقوط بالگرد نمونه بارز بی‌توجهی به پروتکل‌ها (یا از سوی رئیس‌جمهور فقید یا نهادهای حفاظتی) بوده‌ است. از این منظر یکی از تعهدات رئیس‌جمهور در قبال مردمی که به او رأی داده و امید بسته‌اند، رعایت موارد امنیتی و حفاظتی است. این یادداشت نه در دفاع از پروتکل‌ها و مقررات دست‌وپاگیر، بلکه برای حفظ شأن ایران و جایگاه رئیس‌جمهور آن است. اما بدون‌تردید آنچه این جایگاه را حفظ و مستحکم می‌کند، عملی‌کردن قول‌هایی است که پزشکیان در کارزار انتخاباتی خود به مردم داد. همان‌ها که بخشی از کسانی را پای صندوق رأی کشاند که چند سال بود غوغای رسمی انتخابات شوری در آنها برنمی‌انگیخت. اما این‌بار صداقت موجود در لحن رئیس‌جمهور و شعارهای زمینی و ملموس او آنان را مجاب کرد که در میان نامزدهای پرهیاهو از زیر پوست مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری برای ایران برآورند.

 

source