«نولاند آرباو»، اولین بیمار پروژه نورالینک است که از تجربه متفاوت خود پس از کاشت این ایمپلنت مغزی در مغزش می‌گوید. او در سال ۲۰۱۶ و به‌دلیل برخورد یک جسم سخت به سرش حین شیرجه به داخل آب فلج شد و دیگر قادر نبود همانند سابق اندام خود را به حرکت درآورد. این اتفاق زندگی آرباو ۲۲ ساله را تحت‌تأثیر قرار داد؛ زیرا او باید کار با ویلچر و سایر ابزار توان‌یابی را یاد می‌گرفت و از طرفی وضعیت سلامتی‌اش مدام توسط خانواده‌ و تیم پزشکی وی بررسی می‌شد.

اما در ژانویه ۲۰۲۴، آرباو اولین فردی بود که ایمپلنت مغزی نورالینک را تحت عنوان کارآزمایی بالینی دریافت کرد. اگرچه این تراشه تأثیری بر حرکت وی ندارد، اما به او کمک می‌کند تا بر محدودیت‌های فیزیکی‌اش غلبه کند، دستگاه‌های اطرافش (مانند لپ‌تاپ‌) را با دستورات ذهنی در اختیار بگیرد و به‌همین‌طریق با دوستانش ارتباط برقرار کند. اگرچه آرباو از وقوع آن حادثه بسیار ناراحت است، اما باور دارد که این حادثه و همینطور کاشت تراشه مغزی، بخشی از برنامه خداوند برای اوست.

حس‌وحال بعد از حادثه

پس از آن حادثه، آرباو تلاش می‌کرد تا جایگاه خود را در جهان بیابد و نقش سابق خود را به‌عنوان یک انسان به‌دست آورد. علی‌رغم همراهی خانواده و دوستانش، او اغلب احساس درماندگی می‌کرد و رد شدن درخواست‌های استخدام او به‌دلیل سرعت تایپ پایین با آیپد، از دلایل احساسات بد وی بود. در آن زمان انجام بسیاری از فعالیت‌ها برای او سخت بود و به‌دلیل نپرداختن وام‌های دانشجویی، موفق به دریافت ریزنمرات و مدارکش نشد. در چنین شرایطی او احساس می‌کرد که دیگر از پس هیچ کاری برنمی‌آید.

اولین بیمار نورالینک

اما در سپتامبر ۲۰۲۳، هم‌اتاقی او، «گرگ بین»، از پروژه نورالینک مطلع شد و آرباو را در جریان قرار داد. بین مطلع شده بود که پروژه نورالینک به شخصی برای آزمایش ایپلنت مغزی نیاز دارد و به آرباو توضیح داد که این تراشه می‌تواند با برقراری ارتباط بین مغز و کامپیوتر، افراد فلج را قادر سازد تا تنها با استفاده از مغزشان، دستورات خود را به کامپیوتر و لپ‌تاپ انتقال دهند.

انتخاب به‌عنوان اولین بیمار نورالینک

آرباو با کمک بین، پرسش‌نامه آنلاین نورالینک را پر کرد؛ پرسش‌نامه‌ای که در مورد ماهیت آسیب او، توانایی‌های حرکتی فعلی، مصرف مشروبات الکلی و سیگار و شرایط پزشکی او سؤالاتی را مطرح کرده بود. آرباو حدود دو سال پیش مصرف الکل و سیگار را کنار گذاشت تا با مطالعات مختلف مانند ریاضیات، زبان و همینطور گوش‌دادن به کُتُب صوتی، احساس شادابی و سرحالی را در خود زنده کند و رنگ‌وبوی جدیدی به زندگی‌اش ببخشد.

پس از بررسی پاسخ‌ها، تیم نورالینک با آرباو تماس گرفت و بعد از انجام مصاحبه‌های تلفنی، از او خواستند برای آزمایشات مورد نیاز به مؤسسه عصبی بارو (Barrow Neurological Institute) بیاید. در این آزمایش‌ها ضخامت جمجمه و فضای بین مغز و جمجمه او مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آن توسط تیمی متشکل از پزشکان و پرستاران بررسی شد. با وجود عدم اطلاع از نتیجه نهایی، برخی از کارمندان بیمارستان، آرباو را نامزد اصلی دریافت ایمپلنت مغزی می‌دانستند.

اولین بیمار نورالینک

سپس در ژانویه به او اطلاع دادند که اولین بیمار نورالینک خواهد بود. آرباو درباره این اتفاق گفت: «حس فوق‌العاده‌ای داشتم، زیرا می‌توانستم ببینم که دیگران چقدر از این خبر هیجان‌زده هستند. همگی مدام به من می‌گفتند که دیدن من چه افتخار بزرگی برای آن‌ها بوده و حالا می‌توانم بزرگ‌ترین کار دنیا را انجام دهم.»

حتی خطرات احتمالی پس از کاشت تراشه نیز نتواستند آرباو را از این انتخاب منصرف کنند. او ساعت‌ها با گرگ بین و دوستانش درباره محاسن روش جراحی نورالینک بحث می‌کرد و از دلایل خود برای کاشت این ایمپلنت می‌گفت. طبق گفته آرباو، حتی یکی از دوستانش به وی هشدار داد که «ایلان ماسک»، رهبر پروژه نورالینک، تنها به پیشرفت اهدافش فکر می‌کند و برایش مهم نیست که چه اتفاقاتی در این مسیر برای داوطلبان رخ می‌دهد. همچنین یکی دیگر از دوستانش هم با اشاره به آزمایش‌های این تراشه روی حیوانات، نسبت به خطرات و پیامدهای احتمالی ایمپلنت اظهار نگرانی کرد. بااین‌حال آرباو باور داشت که اگر چنین روشی پیامدهای منفی داشت، ماسک و تیمش هرگز این پروژه را‌ آغاز نمی‌کردند.

عملکرد ایمپلنت

تراشه در زمان فعالیت نورون‌های مغز‌، داده‌ها را جمع‌آوری می‌کند و با کمک هوش مصنوعی، الگوهای خاصی از فعالیت عصبی را با فعالیت‌های انسانی مطابقت می‌دهد و سپس به اقدامات روی رایانه تبدیل می‌کند. برای مثال، گرچه آرباو نمی‌تواند دستان خود را حرکت دهد، ولی می‌تواند به حرکت‌دادن آن‌ها فکر کند. بنابراین تراشه این هدف را تشخیص می‌دهد، آن‌ را به لپ‌تاپ یا گوشی مقابل شخص منتقل می‌کند و به شخص این امکان را می‌دهد تا دستورات مدنظرش را روی صفحه‌نمایش ببیند. درنتیجه آرباو و سایر اشخاص ناتوان می‌توانند بیشتر با دنیای آنلاین تعامل کنند و امورات شخصی خود را راحت‌تر انجام دهند.

شیوه کاشت تراشه‌ها

اکثر استارتاپ‌های کاشت تراشه، الکترودها را در نزدیکی نورون‌ها قرار می‌دهند؛ نه مستقیماً روبه‌روی آن‌ها. برای مثال شرکت Synchron دستگاهی دارد که با روشی نسبتاً ایمن و بدون بریدن جمجمه، وارد رگ خونی مغز شود و محصولات سازنده دیگر، یعنی Precision Neuroscience نیز روی سطح مغز قرار می‌گیرد.

اولین بیمار نورالینک

در مقابل، شیوه قرارگیری ایمپلنت نورالینک کمی متفاوت به نظر می‌رسد، زیرا سیم‌های الکترونیکی تراشه با سطح مغز مستقیماً تماس دارند و به‌همین دلیل کاشت آن‌ها دقت بالایی را می‌طلبد. همچنین دستگاه مدنظر با نزدیک‌تر شدن به نورون‌ها، بهره‌مندی از الکترون‌‌های بیشتر و پهنای باند داده بالاتر، سیگنال کامل‌تری از مغز دریافت می‌کند و در نتیجه، شخص را قادر می‌سازد تا دستوراتش را سریع‌تر به سیستم منتقل کند. بنابراین در صورت موفقیت کامل نورالینک، این تراشه نه تنها به اشخاص ناتوان، بلکه به بیماران سکته مغزی و ALS نیز کمک شایانی خواهد کرد.

احساسات آرباو پس از کاشت ایمپلنت

در هفته‌های ابتدایی بعد از جراحی، تیمی از متخصصین درکنار نولاند به بررسی وضعیت تراشه پرداختند. معمولاً بیماران کاشت مغزی به‌دلیل فشار جسمی و روحی، پس از دو تا چهار ساعت فعالیت به استراحت نیاز دارند، درحالی‌که آرباو می‌توانست تا ۱۰ ساعت کار کند. از طرفی تراشه نورالینک هم عملکرد مناسبی از خود نشان داد و با برقراری ارتباط سریع بین مغز و کامپیوتر، رکوردهای جدیدی را به ثبت رساند.

در روزهای اول، آرباو باید یاد می‌گرفت که چگونه نرم‌افزار نورالینک را با الگوهای مغزش تنظیم کند تا دستورات راحت‌تر منتقل شوند. اما پس از آن دنیای نولاند آرباو رنگ‌وبوی جدیدی گرفت و می‌توانست بازی‌هایی مانند Sid Meier’s Civilization و شطرنج را بازی کند، وب‌سایت‌های مختلف را بگردد و به کتاب‌های صوتی گوش دهد.

بروز مشکلات

اما با گذشت یک‌ماه، آرباو متوجه شد که انتقال دستورات بین مغز او و رایانه با تأخیر صورت می‌گیرد؛‌ زیرا سیم‌های ریز تراشه از مغز وی خارج شده بودند و درنتیجه الکترودهای کمتری برای شناسایی سیگنال‌های مغز در دسترس قرار داشتند. نورالینک هنوز توضیحی درمورد اینکه چرا سیم‌ها تا این حد جابه‌جا شده‌اند، ارائه نکرده است؛ اما می‌توان یکی از دلایل این اتفاق را در تفاوت ابعاد مغز انسان و حیوانات دانست (این خطا در آزمایشات روی حیوانات نیز دیده شده بود، اما احتمال می‌رفت که این خطا در آزمایشات انسانی پدیدار نشود.)

علاوه‌براین، جمجمه نسبتاً ضخیم آرباو نیز می‌توانست بر نحوه قرارگیری سیم‌ها و عملکرد آن‌ها در بافت مغز تأثیر گذاشته باشد. با وجود این، نسخه فعلی تراشه هنوز تحت بررسی قرار دارد و با توجه به داده‌های قبلی، نورالینک روش‌های جراحی خود را متناسب با این مشکلات و در راستای رفع آن‌ها تنظیم خواهد کرد، زیرا تراشه آن‌ها امسال روی بیماران بیشتری آزمایش خواهد شد.

آرباو در این باره گفت: «من نمی‌توانستم کنترل‌نمای ماوس را به خوبی هدایت کنم. فکر می‌کردم که به دلیل تغییرات احتمالی است که تیم نورالینک در من انجام داده، اما آن‌ها گفتند که دلیلش، خروج سیم‌ها از مغزم است. در ابتدا آن‌ها نمی‌دانستند که این موضوع چقدر جدی است و اطلاعات زیادی هم نداشتند.»

رفع اختلال‌ها

به‌منظور رفع این مشکلات، متخصصین نورالینک و مهندسان نرم‌افزار الگوریتم‌هایی را برای پردازش بهتر داده‌های نورون‌ها قرار دادند و تغییراتی در نحوه آنالیز و ارسال داده‌ها به رایانه ایجاد کردند. حالا اولین بیمار نورالینک دوباره به توانایی‌های قبلی خود دست پیدا کرده و از حس‌وحال خود گفت: «شرط می‌بندم نفر بعدی که از این تراشه بهره‌مند می‌شود، دقیقاً همان حسی را خواهد داشت که من دارم؛ زیرا زمانی که لذت استفاده از این توانایی‌ها را می‌چشید، دیگر نمی‌توانید آن‌ها را رها کنید و ذهن‌تان درگیر توانمندی‌های جدیدتان خواهد شد.»‌

اولین بیمار نورالینک

اکنون آرباو ۱۰ تا ۱۲ ساعت در روز از ایمپلنت مغزی‌اش بهره می‌برد و تنها برای شارژشدن یا خواب به آن استراحت می‌دهد. همچنین در روتین روزانه‌اش، گوش‌دادن به کتاب‌های صوتی و موسیقی نیز همراه با بازی‌های ویدیویی دیده می‌شوند که هرکدام نقش بالقوه‌ای در بازیابی شرایط روحی‌اش دارند. او قبلاً برای انجام بسیاری از کارها از دستورات صوتی و دهان‌گیر کمک می‌گرفت، اما اکنون به‌راحتی می‌تواند فعالیت‌های دلخواهش را در لحظه تغییر دهد و پویایی را به زندگی‌اش تزریق کند.

اهداف اولین بیمار نورالینک در آینده

او اخیراً شروع به یادگیری کار با حروف کیبورد صفحه‌نمایش کرده و تا بتواند با فکرکردن، به آرزوی خود برای فعالیت به‌عنوان یک نویسنده جامه عمل بپوشاند. همچنین آرباو به‌دنبال راهی برای کسب درآمد با کمک تجربه جدیدش است تا وابستگی مالی خود را به خانواده‌اش کاهش دهد. علاوه‌براین، او می‌خواهد آنقدر درآمد داشته باشد تا از مادرش بابت مراقبت‌هایی که از وی در طول این هشت‌سال داشته تشکر کند.

متخصصین نورالینک و آرباو با یکدیگر توافق کرده‌اند که او در ازای نگهداری ایمپلنت، به‌مدت یک‌سال داده‌ها را در اختیار مهندسین و نیروهای شرکت قرار دهد، سپس دو طرف تصمیم خواهند گرفت که تراشه را غیرفعال کنند یا نسخه بهینه‌تر آن را در آینده به‌کار گیرند.

source