جنون دنباله‌سازی نیز به گلادیاتور رسید! شاید گلادیاتور۲ یکی از گناهان بزرگ ریدلی اسکات باشد. هالیوود در مسئله‌ی دنباله‌سازی تنها به سودی فکر می‌کند که قرار است عایدش شود. در دوره‌ای که هیچ فیلمنامه‌ی خوبی پیدا نمی‌شود، دست طمع کمپانی‌های فیلمسازی در درجه‌ی اول به آثاری خواهد رسید که قبلا امتحان‌شان را پس داده‌اند. اما گلادیاتور نباید آن فیلمی بود که هالیوود دست رویش می‌گذاشت. ریدلی اسکات در سال ۲۰۰۰ فیلمی را ساخت که تبدیل به یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینما شد، اثری که آن را به‌عنوان فیلمی کلاسیک و کالت می‌شناسیم. هالیوود در بیشتر موارد درباره‌ی دنباله‌سازی‌ها اشتباه فکر می‌کند و اگر هم بتواند گیشه را از این طریق سرپا نگه دارد از لحاظ هنری باخت داده است.

هنوز مخاطب از تجربه‌ی تلخ جوکر ۲ رها نشده است که هالیوود ضربه‌ی دیگری با گلادیاتور ۲ به او می‌زند. ریدلی اسکات باید می‌دانست که گلادیاتور پتانسیل دنباله‌سازی را ندارد و آن فیلم در همان سال تمام شده است. راسل کرو بخاطر ساخت این دنباله در مصاحبه‌ای با ناراحتی گفته بود که خیلی سعی کرده تا اسکات را از ساخت ادامه‌ی گلادیاتور منصرف کند. برای کرو نیز گلادیاتور تمام شده است اما هالیوود تنها به‌دنبال آن سودی است که مخاطب را تنها بخاطر «برند» گلادیاتور به سینماها می‌کشاند.

گلادیاتور ۲ واقعا دنباله‌ی خوبی نیست، چرا؟ چونکه به اندازه‌ی نام‌اش نیست و برای اینکه فیلم بزرگی باشد باید چیزی بیشتر از گلادیاتور ۲۰۰۰ را به مخاطب‌اش ارائه دهد. ریدلی اسکات در این چند سال اخیر در حال ساخت آخرین فیلم‌های کارنامه‌ی کاری‌اش بوده است، فیلمسازی که همه‌ی ژانرهای سینمایی را امتحان کرده و بدون شک مولفی است بزرگ. به کارنامه‌ی کاری‌اش که نگاهی بیندازیم، دست‌کم تعداد زیادی از آثار او مثل تلما و لوئیز، بلید رانر، پرومتئوس و بیگانه جز بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای جهان هستند. اسکات بعد از ساخت مریخی، دیگر نتوانست فیلم خوبی بسازد. آخرین فیلمش نیز قبل از گلادیاتور ۲، یعنی ناپلئون فیلم خوبی نبود و دوئل و خاندان گوچی‌اش هم مخاطب را راضی نکرد. حال در ادامه به این می‌پردازیم که چرا این فیلم نتوانست انتظارات را برآورده کند.

source