طرفداری | لوئیس فن خال در میانه فصل اول خود به عنوان سرمربی منچستریونایتد، با مشکلاتی مواجه بود و برای سوالاتی بسیار خود به دنبال پاسخ میگشت.
با نزدیک شدن به تعطیلات سال ۲۰۱۴، فنخال سعی داشت بفهمد که چرا تیم در همین دوره در سال گذشته، تحت هدایت دیوید مویس، این همه مشکل داشت، از جمله شکستهای شرمآور مقابل ساندرلند و سوانزی. به همین دلیل، تیم علمی ارزیابی عملکرد منچستریونایتد تحقیقات خود را آغاز کرد.
رابین تورپ، که اکنون مدیر علوم ورزشی گروه ردبول در لسآنجلس است، توضیح میدهد:
در آن زمان، نقش من در یونایتد سرپرست ریکاوری و بازسازی بود، وظیفه اصلی من این بود که سیستمهای هوشمندی ایجاد کنم که به سرمربی کمک کند تا تصمیمگیری بهتری در مورد آمادگی و خستگی بازیکنان داشته باشد. فن خال، به عنوان مثال، سه روز قبل از هر بازی گزارشی میخواست که در آن روند ریکاوری بازیکنان از دیدار قبلی، توضیح داده شده باشد. بخشی از این گزارش که برای کارکنان بود و دادهها و تحلیلهای دقیقی از وضعیت بازیکنان را شامل میشد. بخش دیگر که برای مربیان بود، فهرستی ساده از بازیکنان و ارزیابی میزان بهبود آنها را شرح داده شده بود. او گاهی سوالاتی میپرسید، مثل اینکه اگر تیم در مقطع خاصی از بازی جلو باشد، کدام بازیکنی بهتر است به منظور حفظ انرژی تیم تعویض شود؟ تمام این اطلاعات در تصمیمگیریهای او نقش داشتند.
تورپ بخشی از تیمی بود که به تحقیق درباره دوره کریسمس پرداخته بود و عملکرد باشگاه را با رقبای بالای جدول مقایسه میکرد. نتایج به دست آمده تفاوتهای چشمگیری داشت و نکات مهمی را نشان میداد.
وبسایت اتلتیک با استفاده از تحقیقاتی که تورپ به اشتراک گذاشته، به بررسی علمی سیستم چرخشی بازیکنان میپردازد.
وقتی بازیکنانی مانند بوکایو ساکا از آرسنال، که در بازی مقابل کریستال پالاس مصدوم شد، دچار آسیبدیدگی میشوند، توضیح رایج این اتفاق این است که «بازیهای زیادی برگزار میشود.» همیشه تقویم فشرده کریسمس در فوتبال انگلیس، دوره خطرناکی برای بازیکنان است.
دادههای مرکز بین المللی مطالعات ورزشی (CIES) نشان میدهد که تعداد بازیها در طول دو دهه گذشته افزایش قابل توجهی نداشته است. برای مثال، در فصل 24-2023، تنها چهار درصد از باشگاهها بیش از ۶۰ بازی انجام دادهاند که در مقایسه با ۵.۱ درصد در فصل 13-2012 کمتر است. بهطور مشابه، تعداد بازیها در دوره کریسمس در دهه گذشته تقریبا ثابت باقی مانده و مسأله اصلی برای بازیکنان تنها «ترتیب» بازیها است.
تورب در توضیحات خود ادامه میدهد:
اگر تیمی ۱۰ بازی در طی ۳۰ روز انجام دهد، استرس کمتری به بازیکنان وارد میشود نسبت به زمانی که هفت بازی از آنها در دو هفته آخر قرار داشته باشد. اینها از نظر فیزیکی و ذهنی فشار متفاوتی ایجاد میکنند. هنگامی که برنامه مسابقات به طور فشرده و نزدیک به هم باشد، شدت بازیها در مقایسه با ریتم معمول یک بازی در هر هفته، افزایش مییابد. بنابراین، وقتی صحبت از تقویم شلوغ مسابقات میشود، در واقع منظور، چالش انجام چند بازی است که زمان کمی برای استراحت میان آنها وجود دارد.
او در ادامه میگوید:
این اتفاق به تدریج توانایی ریکاوری شما را کاهش میدهد. شما به نقطهای میرسید که تنها میتوانید مقدار خاصی از انرژی خود را بازیابی کنید. با گذشت زمان، این افت انرژی ادامه مییابد و حفظ سطح عملکرد مورد نیاز به مراتب سختتر میشود.
گفتههای تورپ توضیح میدهد که چرا مربیان حتی به تغییرات کوچک در برنامه بازیها اعتراض میکنند. به خصوص اعتراض یورگن کلوپ، سرمربی پیشین لیورپول که بارها از بازیهای ظهر شنبه، بعد از مسابقات شب سهشنبه لیگ قهرمانان اروپا انتقاد کرده بود.
کارکنان منچستریونایتد تحلیلی از ترتیب بازیهای هر تیم در دوره بازیهای کریسمس تهیه کردهاند تا بتوانند به طور بهتری برای برنامه تقویم فشرده خود آماده شوند. نمونهای از فصل 18-2017 نشان میدهد که زمانهای کوتاهتر ریکاوری با رنگ قرمز و زمانهای طولانیتر با رنگ سبز مشخص شده است. در آن فصل، یونایتد با برنامه فشرده و چالشبرانگیزی مواجه بود.
تورپ میگوید:
ما متوجه شدیم که این موضوع عادلانه نیست چرا که تیمهایی که زمان بیشتری برای ریکاوری بین بازیها داشتند، نمایشهای بهتری ارائه داده بودند.. پس از تحلیل این موضوع در طول چند سال، به این نتیجه رسیدیم که باید این شرایط را به گونهای برنامهریزی کنیم تا بازیکنان بهترین عملکرد خود را داشته باشند.
در دسامبر ۲۰۱۳، منچستریونایتد با پیروزیهای خود مقابل استون ویلا، وست هم، هال سیتی و نورویچ شروع خوبی داشت. اما عملکرد تیم خیلی زود افت کرد و آنها از هر دو جام حذف شدند؛ ابتدا پنجم ژانویه 2014 در مرحله سوم جام حذفی مقابل سوانزی و پس از آن در نیمهنهایی لیگ کاپ مقابل ساندرلند که در بازی رفت یک پنالتی از دست دادند. همچنین منچستریونایتد در لیگ نیز در دیدار اول ژانویه مقابل تاتنهام شکست خوردند. در پایان این دوره، یونایتد که در فصل قبل با هدایت سر الکس فرگوسن قهرمان شده بود، به جایگاه هفتم جدول سقوط کرد.
در سوی دیگر، منچسترسیتی شرایط بینقصی داشت و تنها به بازی مجدد در مرحله سوم جام حذفی مقابل بلکبرن نیاز داشتند که در بازی دوم ۵-۰ پیروز شدند. چلسی نیز تنها در دیدار مقابل آرسنال امتیاز از دست داد، اگر چه در مرحله پنجم لیگ کاپ مقابل ساندرلند شکست خوردند.
تیم علمی ارزیابی عملکرد منچستریونایتد نحوه استفاده از بازیکنان در سه تیم مختلف را مقایسه کرد، چرا که هر سه باشگاه تعداد بازی یکسانی در مدت زمان مشابه انجام داده بودند.
توپ در ادامه توضیحات خود میگوید:
وقتی این دادهها را بررسی کردیم، مشخص بود که ما کمتر از چلسی و سیتی از سیستم چرخشی استفاده میکنیم. بازیکنان بیشتری از تیم ما بیش از چهار بازی متوالی انجام داده بودند و تعداد کمتری سه یا چهار بازی به میدان رفتند که این مسأله قابل مدیریت به نظر میرسید. همچنین واضح بود که ما بدترین عملکرد را در این بین داشتیم.
جدولی که بار دیگر به دست اتلتیک رسید و در باشگاه منچستریونایتد ارائه شد، نشان میداد که بازیکنان این تیم در دوره بازههای فشرده، فشار کاری بسیار بیشتری نسبت به رقبای خود تحمل کردهاند.
عملکرد درون زمین تنها به سطح ریکاوری بازیکنان بستگی ندارد، اما تیم علمی ارزیابی عملکرد شواهد واضحی پیدا کرد که نشان میدهد، تعداد زیاد بازیهای متوالی تاثیر بیشتری در عملکرد تیم، نسبت به تنها تعداد زیاد بازیها دارد.
تورپ میگوید:
ما تغییرات ضربان قلب یکی از بازیکنانی را که بیش از چهار بازی متوالی انجام داده بود، اندازهگیری کردیم. این تغییرات نشاندهنده پاسخ بدن به فشار جسمی زیاد بوده و وضعیت سیستم عصبی خودمختار (فرایندهای فیزیولوژیکی غیرارادی بدن) است. این چیزی نیست که بتواند آزمایش ما را فریب دهد. ما متوجه شدیم که توانایی بازیکن برای ریکاوری پس از بازیهای متوالی برای مدت طولانی کاهش یافته بود. این نه تنها میتواند باعث افت عملکرد بازیکن در مسابقات شود، بلکه خطر آسیبدیدگی بیشتری را به دنبال دارد و به احتمال زیاد اثرات بلندمدت تیز داشته باشد.
او ادامه میدهد:
آیا این نوع برنامهریزی در بلندمدت تأثیر منفی بر عملکرد بازیکن خواهد داشت؟ ما دریافتیم که حتی بعد از دو هفته تمرین عمومی بدون حضور در مسابقات، ورزشکار نتواست به سطح قبلی عملکرد خود در سیستم عصبی خودمختار بازگردد. این نشان میدهد که اگر مدیریت و سیستم چرخشی هوشمندانهای در کاهش فشار بازی و تمرینات نداشته باشیم، ممکن است اثرات منفی طولانیمدتی روی بازیکن داشته باشد.
وبسایت اتلتیک با استفاده از دادههای اوپتا، تحلیل مشابهی برای تقویم بازیهای کریسمس در فصل گذشته انجام داد و سیستم چرخشی تیمهای لیگ برتری که در رقابتهای اروپایی حضور داشتند را مقایسه کرد. نتایج این تحلیل یافتههای دهه گذشته را تأیید کرد.
نیوکاسل با هشت مورد، بیشترین تعداد بازیکنانی را داشت که در تمام بازیها حضور داشتند، اما با تنها «یک» امتیاز، از نظر میانگین امتیازی در جایگاه یکی مانده به آخر قرار دارند و تنها آرسنال از آنها عملکرد بدتری به ثبت رسانده است. مصدومیتهای زیاد عامل مهمی در این موضوع بود و ادی هاو ترکیب کوچکیدر اختیار داشت. استفاده کم از سیستم چرخشی، باعث افزایش خستگی و خطر مصدومیت بازیکنان آمادهتر شد.
آرسنال با 0.83 کمترین میانگین امتیاز را داشت و با هفت مورد، پس از نیوکاسل بیشترین تعداد بازیکن را در هر بازی به میدان فرستاد. این دوره در سرنوشت لیگ بسیار تاثیرگذار بود چرا که آنها با وجود این که از مزیت میانگین 4.3 روز استراحت بین هر بازی برخوردار بودند، چندان از سیستم چرخشی استفاده نکردند و با تنها دو امتیاز اختلاف، قهرمانی را به منچسترسیتی واگذار کردند.
منچسترسیتی، قهرمان لیگ، با ۲.۷۱ بیشترین امتیاز به ازای هر بازی را کسب کرد. تنها دو بازیکن در تمام بازیها حضور داشتند و تنها جک گریلیش در تمام هفت بازی تعطیلات کریسمس از ابتدا به میدان رفت. لیورپول هیچ بازیکنی نداشت که در تمام بازیها را از ابتدا آغاز کند و با ۲.۱۲ امتیاز به ازای هر بازی پس از منچسترسیتی در جایگاه دوم قرار داشت.
با وجود اینکه موفقیت منچسترسیتی و لیورپول، تیمهای اول و سوم لیگ، نشان میدهد که استفاده از سیستم چرخشی تنها عامل موفقیت نیست، رویکرد آنها با آرسنال که کمترین تغییرات را در بازی داشت، تفاوت قابل توجهی دارد. این تفاوت تأثیر زیادی بر عملکرد تیم دارد. گفتنی است که آرسنال به طور میانگین سه تغییر در هر بازی داشت که در مقایسه با 5.4 برای لیورپول و 4.2 برای منچسترسیتی تفاوت دارد.
دادههای به دست آمده در دوران هدایت لوئیس فنخال، کادر فنی منچستریونایتد را متقاعد کرد که استفاده از سیستم چرخشی برای بازیکنان ضروری است.
رابین تورپ میگوید:
ما دادههای چند ماه یا حتی چند سال را تحلیل میکردیم تا میانگین زمان ریکاوری بازیکنان را اندازهگیری کنیم. پس از چند بازی در یک دوره شلوغ، سرمربی میخواهد از بهترین بازیکنانش استفاده کند، اما سوال این است که چه کسی را و در چه زمانی جایگزین کند. با استفاده از استراتژیها و روشهای رهگیری پیشرفته، میتوانستیم مشخص کنیم که کدام بازیکنان ریکاوری سریعتری دارند. این کار به سرمربی کمک میکند تصمیمات هوشمندانهتری درباره سیستم چرخشی بگیرد. این موضوع بهویژه با تغییر برنامه بازیها اهمیت بیشتری پیدا کرده است، چرا که اکنون ترتیب بازیها بیش از تعداد آنها اهمیت دارد.
تورپ معتقد است که این حوزه نیاز به تحقیقات بیشتری دارد، چرا که نظارت بر ریکاوری بازیکنان از دهه گذشته پیشرفت چندانی نداشته است. با وجود انتقادات بسیاری از مربیان و بازیکنان نسبت به تقویم فشرده بازیها، پیشرفت کمی در بررسی نحوه مدیریت بازیکنان در این دورههای پرفشار صورت گرفته است. او میگوید:
حدود سال ۲۰۱۰ تحقیقات مبتکرانهای در زمینه علم ارزیابی عملکرد بازیکنان انجام میشد. در باشگاهها تحقیقاتی در سطح دکترا داشتیم اما به نظر میرسد که سطح این تحقیقات نزول کرده که شاید دلایل آن را باید در تغییر مداوم مربیان و حضور فلسفههای مختلف در باشگاهها جستجو کرد.
تورپ میخواهد باشگاههای بیشتری روی انجام چنین تحقیقاتی سرمایهگذاری کنند و اتحادیه بازیکنان و نهادهای حاکمیتی در این تحقیقات پیشگام شوند. او معتقد است که سیستم چرخشی بازیکنان به نفع همه خواهد بود، زیرا هواداران، مربیان و شبکههای پخش بازیها میخواهند بازیکنان را در بهترین فرم خود ببینند.
ایراد اینجاست که شاید هوادار هفتسالهای که برای جشن تولدش به ورزشگاه امارات آمده، از دیدن بوکایو ساکا روی نیمکت به دلیل استفاده از سیستم چرخشی ناامید شود. اما او بر این باور است که تغییر نگرش هواداران در نهایت برای فوتبال مفید خواهد بود.
ورزش بیسبال یکی از نمونههایی است که در آن پذیرفته شده است که پرتابکنندگان اصلی یا پیچرها (Pitcher) باید پس از هر بازی یک هفته استراحت داشته باشند تا از دست خود محافظت کنند. فوتبال به این میزان استراحت نیاز ندارد، اما میتوان اصول مشابهی به کار گرفت. تورپ در این مورد اضافه میکند:
همه مربیان و هواداران میخواهند که بهترین بازیکنانشان همیشه بازی کنند، اما باید نگاه بلندمدتی به این موضوع داشت. خیلی بهتر است که بهترین بازیکن شما بیشتر مواقع با آمادگی ۱۰۰ درصد بازی کند تا اینکه نیمی از زمان با ۱۰۰ درصد و بقیه زمان را با ۷۵ درصد آمادگی در میدان حضور داشته باشد.
آموزش در این زمینه بسیار مهم است به خصوص برای شبکههایی که بازیها را پخش میکنند. آنها این نگاه را در مخاطبان شکل میدهند و ممکن است به دلیل تمایل به حضور همیشگی ستارهها در ترکیب اصلی، با استفاده از سیستم چرخشی بازیکنان مخالفت کنند.
تورپ اضافه میکند:
اگر در زمان مناسب به بازیکنان استراحت ندهید و یکی از آنها برای چند هفته مصدوم شود، تعداد بازیهایی که از دست میدهد از زمانی که به او استراحت میدهید بیشتر است. اگر در طول یک سال این موضوع را بررسی کنید، پخشکنندگان نیز از سیستم چرخشی هوشمندانه سود میبرند، زیرا حضور بیشتر ستارهها به عملکرد بهتر تیم و بازیهای جذابتر منجر میشود. در نهایت همه باید در این زمینه به توافق برسند و این رویکرد به نفع همه خواهد بود.
در حال حاضر وارد تقویم فشرده بازیهای لیگ برتر شدهایم و باید دید که سرمربیان تیمها چه رویکردی اتخاذ میکنند.
یادداشت جیکوب وایت هد از وبسایت اتلتیک
source