از مسئله‌های سیاسی امروز یکی هم شکست گفتمانی جلیلی است. سعید جلیلی در همه این سال‌ها با گفتمان مقاومت، تقابل با غربی‌ها، نه به مذاکره و این دست مواضع معرفی می‌شد. طیف حامی او نیز همیشه با نفی گفتمان اصلاح‌طلبان و میانه‌رو بدون ارائه هیچ راهکاری صرفا مدعی کارآمدی خود می‌شدند.

در این میان دو تجربه ثابت کرد که حامیان جلیلی و شخص او نه تنها در عرصه عملی برگ برنده‌ای ندارند بلکه تمام آنچیزی مدعی‌اش بودند، لطمات جبران‌ناپذیری را بر کشور تحمیل کرد. نخست زمانی که سعید جلیلی در دولت محمود احمدی‌نژاد دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای بود که به قول علی‌اکبر ولایتی صرفا در مذاکرات بین‌المللی بیانیه می‌خواند و نتیجه مذاکرات او وضع شدیدترین تحریم‌ها از سوی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شد

 البته در حوزه داخلی هم احمدی‌نژاد که آن روز‌ها یار غار جلیلی محسوب می‌شد کشور را چه در حوزه اقتصادی و سیاسی و چه در حوزه اجتماعی درگیر مشکلاتی بی‌سابقه کرد و دومین تجربه بعد از دو دولت روحانی بود که حامیان او بار دیگر در دولت رئیسی قدرت را به دست گرفتند که مردم نتیجه در حوزه‌های مختلف اعم از اقتصادی-معیشتی، اجتماعی و دیپلماتیک دیدند؛ به نحوی که تیم باقری کنی در عرصه مذاکرات حتی یک قدم هم به پیش نرفتند و عملا نتوانستند از عهده احیای برجام برآیند. با این اوصاف جلیلی در حوزه گفتمانی هم شکست خورده است و دیگر مورد توجه اکثریت جامعه و اهالی سیاست نیست.

انتخاب
 

source