انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در نامهای خطاب به رئیسجمهور از او خواست نگذارد از رمق انداختن کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دولت وفاق و به نام او ثبت شود. در این نامه آمده است: «انتظار داریم این نهاد ارزشمند را در جایگاه شایسته آن بنشانید و آن را به نهادی زیر نظر رئیسجمهور و برخوردار از هیئت امنایی متشکل از نمایندگان تشکلهای تخصصی و فرهنگی حوزه کودک و نوجوان و چهرههای باتجربه و متخصص این حوزه تبدیل کنید».
آنطور که روابطعمومی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان گزارش داده است، در این نامه با اشاره به اهمیت جایگاه و نقش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ایران و جهان، درباره وضعیت فعلی این نهاد نوشته شده است: «متأسفانه اهالی فرهنگ و هنر کودکان و نوجوانان به تدریج و بهویژه در سالهای اخیر، با نگرانی، نظارهگر دورشدن این نهاد مهم و معتبر از اهداف و وظایف ذاتی خود شدهاند. اداره کانون با شیوههای مدیریتی ناکارآمد و ناآشنا با اقتضائات فرهنگ، هنر و ادبیات کودک و نوجوان، غلبه گرایشهای حزبی یا سلیقههای شخصی، تعطیل یا نیمهتعطیلشدن بسیاری از کتابخانهها و فعالیتهای آموزشی و پژوهشی، بازنشستگی زودهنگام و تعدیل بسیاری از کارشناسان و مربیان هنرمند و باتجربه، پایینآمدن کیفیت کتابها و عرضه محصولات نازل، تعطیلی بسیاری از فعالیتها و رویدادهای ارزشمند و بسیاری اتفاقهای دیگر، از شواهد آشکار تضعیف کانون پرورش فکری به شمار میآیند».
پیشنهاد تجمیع یا درواقع ادغام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سازمانهای استانی آموزشوپرورش، در طرح موسوم به «طرح تقویت آموزشوپرورش» نیز در این نامه مورد اعتراض قرار گرفته و گفته شده که این طرح نسنجیده، با نادیده انگاشتن ماهیت کانون پرورش فکری که فعالیتهای آن بر پایه حضور داوطلبانه، در اوقات فراغت و مبتنیبر علاقه مخاطبان نهاده شده، عملا حاصلی جز مضمحلکردن کانون در ساختار پرمشکل آموزشوپرورش نخواهد داشت.
انجمن نویسندگان کودک و نوجوان اظهار امیدواری کرده که آقای رئیسجمهور نهتنها نگذارد تلخی از رمق انداختن کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دولت وفاق و به نام او در کام اهالی فرهنگ و هنر کودک و نوجوان و فرزندان میهن عزیزمان بنشیند، بلکه این نهاد ارزشمند را در جایگاه شایسته آن بنشاند، آن را از پوشش وزارت آموزشوپرورش بیرون آورد و به نهادی زیر نظر رئیسجمهور و برخوردار از هیئت امنایی متشکل از نمایندگان تشکلهای تخصصی و فرهنگی حوزه کودک و نوجوان و چهرههای باتجربه و متخصص این حوزه تبدیل کند تا بتواند در این وضعیت خاص، علاوهبر پرورش استعدادها، مددرسان خانوادهها و جامعه در تربیت غیررسمی کودکان و نوجوانان باشد و فضا را برای تفکر، پرسشگری و هنرورزی آنان بگشاید.
در این نامه یادآوری شده که تقریبا عموم اهل فرهنگ و هنر کشور در حوزه کودک و نوجوان، از دهه 40 به بعد، در فضای فرهنگی این مرکز بزرگ زیسته و بالیدهاند. کانون پرورش فکری خانه چندین نسل از کودکان بوده و در عمر 60سالهاش ضمن برگزاری انواع رویدادهای فرهنگی-هنری خلاقیتمحور، با افزایش تعداد کتابخانهها و مراکز فرهنگی، همه امکانات خود را در آموزشهای ادبی- هنری و نمایش تئاتر و فیلم برای مخاطبان در سراسر کشور و از جمله در روستاهای محروم، به کار گرفته است.
طرحی علیه استقلال کانون پرورش فکری
در کشورهای پیشرفته، مدرسهها کمکم شبیه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میشوند و بر خلاقیت و استفاده از آثار فرهنگی و هنری در آموزش تأکید میشود. اما به نظر میرسد نمایندگان مجلس شورای اسلامی با همان تصورات دور از واقعیت خود شناختی از شرایط کنونی جهان و آموزش ندارند. طرحی با عنوان «تقویت نظام آموزشوپرورش» در مجلس اعلام وصول شده است که براساس آن تمام دستگاهها و سازمانهای وابسته به آموزشوپرورش با هم ادغام شده و در استانها سازمان آموزشوپرورش تشکیل میشود. به نظر میرسد طراحان این قضیه فهم درستی از تفاوت آموزشوپرورش رسمی و پرورش تخیل و فکر کودکان و نوجوانان نداشتهاند. این طرح نسنجیده با نادیدهانگاشتن ماهیت کانون پرورش فکری که فعالیتهای آن برپایه حضور داوطلبانه، در اوقات فراغت و مبتنیبر علاقه مخاطبان نهاده شده، عملا حاصلی جز مضمحلکردن کانون در ساختار پرمشکل آموزشوپرورش نخواهد داشت. بیتردید تصویب این طرح و تصمیمگیری درباره کانون در قالب آن خیانتی آشکار به کودکان است. هرچند از همان ابتدا چسباندن کانون پرورش فکری به آموزشوپرورش اشتباه بود. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان زائده آموزشوپرورش رسمی نیست، بلکه باید چشمانداز آن باشد؛ همان گمشدهای که جای خالی تخیل را پر کند. همان گمشدهای که فضا را برای تفکر، پرسشگری و هنرورزی کودکان بگشاید.
جلوی مرگ کانون را بگیرید
ادامه وضعیت کنونی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به نابودی تدریجی آن میانجامد، اما گویا برخی ترجیح میدهند این مرگ تدریجی هم نباشد و ناگهان این تبر فرود آید. گروهی از نویسندگان و فعالان کودک و نوجوان کارزاری را آغاز کردهاند و نخواستهاند دربرابر نابودی کانون سکوت کنند. در این کارزار، خطاب به رئیسجمهور آمده است: «دوران کودکی جمع بزرگی از ما ایرانیان، چه شهری و چه روستایی، در طول ۶۰ سال گذشته حتی در طول جنگ و بمبارانها، لحظات خوشی داشت که با کتابها، کتابخانهها، فیلمها و محصولات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رقم خورد. در سالهای دور و نهچندان دور، محصولات کانون در اغلب جشنوارههای خارجی و داخلی میدرخشید و از شهرهای بزرگ تا روستاهای کوچک در گوشه و کنار ایران باعث رشد و پرورش فکری کودکان این سرزمین میشد، اما سالهاست صندلی مدیریت کانون، مدیری از جنس فرهنگ، هنر، رویش و مهربانی به خود ندیده است. فیلم مهم و خاطرهانگیزی در کانون ساخته نشده، کتابخانهها کمرونق و زمزمههای تعطیلی برخی شعبهها به گوش میرسد و حتی هر روز با تصمیماتی تازه، نگران بقای خود کانون هم هستیم. درحالیکه ما در ایران، مدیران خوشفکر، دانا و توانا کم نداریم، خواسته کوچک ما روشن است؛ سکان مدیریت کانون به عنوان نهادی تأثیرگذار در پرورش فکر و ذهن کودکان آیندهساز را به شکلی پایدار که سال به سال دستخوش تغییرات حوزه سیاست نشود، به دست کسی بسپارید که متخصص این حوزه باشد، دغدغه ایران را داشته باشد و دغدغه فرهنگ و کودکان این سرزمین را». بیش از چهار هزار نفر این درخواست را امضا کردهاند و در شبکههای اجتماعی دراینباره سخن میگویند. هرچند به نظر میرسد مسئولان اهمیتی به این خواسته نمیدهند.
source