ساعت 24 – سه ماه آینده نقش تعیین‌کننده‌ای برای ایران خواهد داشت. اگر ایران و آژانس بتوانند به یک توافق مشخص دست یابند، مسیر دیپلماسی جدیدی گشوده خواهد شد. اما در غیر این صورت، دو گزینه دیگر روی میز خواهد بود. گزینه اول، ارجاع مستقیم پرونده ایران از سوی شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل است. با این حال به نظر می‌‌رسد که کشورهای غربی این مسیر را انتخاب نخواهند کرد، چراکه با حضور چین و روسیه در شورای امنیت، آزادی عمل آن‌ها محدود خواهد شد.

گزینه دوم، اما فعال‌سازی مکانیسم ماشه است که به باور من، لابی‌های مخالف ایران در امریکا و اروپا به‌ شدت به دنبال آن خواهند بود. اگر این مکانیسم فعال شود، بدون نیاز به ارجاع پرونده به شورای امنیت، تمامی تحریم‌هایی که در قالب شش قطعنامه سازمان ملل علیه ایران وضع شده بود، مجددا احیا خواهد شد. این سناریو، ایران را با چالش‌های اقتصادی و سیاسی روبه‌رو خواهد کرد.
علاوه بر این، با توجه به احتمال ادامه بحران اوکراین در آن زمان، به نظر می‌‌رسد که مسیر دوم یعنی عدم ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت محتمل‌تر باشد. در این صورت، تحریم‌ها مجددا اعمال خواهند شد. پس از آن شورای امنیت یک ماه فرصت خواهد داشت تا بر اساس سازوکارهای جدید، توافقی حاصل کند. اما اگر در این مدت توافقی صورت نگیرد، دیگر فرصتی برای توافق به وجود نخواهد آمد. دلیل این موضوع را نیز می‌توان در تغییر معادلات بین‌المللی و شکل‌گیری جبهه‌بندی جدیدی علیه ایران در غرب جست‌وجو کرد. بروز شرایط جدید نشان‌دهنده آن است که غرب، در مواجهه با ایران، به دنبال راهبردی سختگیرانه‌‌تر و هماهنگ‌تر است، راهبردی که فضا را برای هرگونه توافقی به ‌شدت محدود می‌کند.
  
در خصوص احتمال تجدیدنظر در دکترین هسته‌ای ایران باید گفت مانند یکسری ادعاهایی که توسط افرادی در گذشته مطرح می‌شد اکنون نیز طرح مجدد این مساله نه تنها هیچ منفعتی برای کشور نخواهد داشت، بلکه منجر به رفع اختلاف میان دشمنان ایران نیز خواهد شد. کمااینکه اکنون نیز این اتفاق افتاده است. من معتقدم هم آژانس تاکید داشته است که ایران برنامه نظامی ندارد و هم کشورهای غربی نیز می‌دانند که ایران در برنامه هسته‌ای خود اهداف نظامی را دنبال نمی‌کند. اما آن افرادی که شفاف از بمب هسته‌ای صحبت کردند در وهله اول به ایجاد اجماعی علیه ایران کمک کردند که باعث شد کشورهای مخالف ایران در همسویی با غرب به قطعنامه ضد ایرانی رای مثبت دهند. کما اینکه در تمامی کشورهایی که صاحب بمب اتم شده‌اند در خفا این تصمیم گرفته شده است. ایران تنها کشوری است که هیچ برنامه‌ای در خفا برای این مساله ندارد، اما فقط شعار داده می‌شود.
ذکر این نکته اهمیت دارد که دو بار فرصت احیای برجام از دست رفت. بار اول در دولت آقای روحانی که فرصت احیای برجام در سال آخر دولت ایشان قربانی بازی‌های جناحی داخلی شد؛ زیرا برخی جناح‌‌ها نمی‌خواستند رقیب‌‌شان این دستاورد را به نام خود ثبت کند. بار دوم، در زمان مرحوم رییسی که احیای برجام به‌طور آشکار قربانی منافع روسیه شد.
فارغ از موضع‌گیری‌هایی که در باب تغییر احتمالی دکترین هسته‌ای مطرح است باید گفت که رویکرد برخی از نقش اصلی در تضعیف سیاست خارجی کشور داشته‌اند، این گروه به‌ جای پذیرش اشتباهات خود یا حداقل فراهم کردن امکان جبران این اشتباهات توسط دولت جدید، همچنان مسیر پیشین را ادامه می‌دهند. طرح موضوع تغییر دکترین هسته‌ای در شرایط فعلی نمونه‌‌ای دیگر از این سیاست‌هاست که ممکن است هزینه‌های بیشتری را بر ملت ایران تحمیل کند. حشمت حشمت الله فلاحت پیشه- روزنامه اعتماد

source