طرفداری | با انتخاب روبن آموریم به عنوان سرمربی منچستریونایتد، شیاطین سرخ شاید در حال آزمودن راز پنهان لیگ برتر هستند. 

روبن آموریم جدیدترین پرتغالی محسوب می‌شود که به لیگ برتر سفر کرده است و اگرچه ملیت به تنهایی تضمینی برای موفقیت نیست، اما سرمربی جدید منچستریونایتد امیدوار خواهد بود که بتواند سنت درخشان هموطنانش در انگلیس را حفظ کند. پرتغالی‌ها در بسیاری جنبه‌ها، گردشگرانِ موفقی لیگ برتر بوده‌اند. به عنوان مثال، پرتغالی‌ها بهترین درصد قهرمانی‌ را دارند (به جدول زیر مراجعه کنید). از کریستیانو رونالدو و ریکاردو کاروالیو تا لوئیس بوئا مورته و برناردو سیلوا، ۱۷ نفر از ۹۶ پرتغالی‌هایی که در لیگ برتر به میدان رفته‌اند، دارای مدال قهرمانی هستند. 

ملیت تعداد بازیکن قهرمان در لیگ برتر تعداد بازیکن در لیگ برتر درصد قهرمانی در لیگ برتر
پرتغال 17 96 17.7%
برزیل 21 120 17.5%
بلژیک 10 68 14.7%
آرژانتین  12 85 14.1%
اسپانیا 23 169 13.6%
هلندی 19 154 12.3%
آلمان  10 81 12.3%
فرانسه  29 237 12.2%
انگلیس 149 1709 8.7%
اسکاتلند 11 217 5.1%

بازیکنان پرتغالی پس از برزیلی‌ها، بهترین نرخ پیروزی در لیگ برتر را هم به نام خود ثبت کرده‌اند (46.1%). این در حالی است که تعدادی از برزیلی‌های موفق لیگ برتر از مسیر پرتغال راهی انگلیس شده‌اند. به عنوان سه نمونه؛ ادرسون، دروازه‌بان منچسترسیتی، در کنار داوید لوئیز و رامیرز، بازیکنان سابق چلسی، همگی از بنفیکا به خدمت گرفته شدند. در دنیای مربیان، ژوزه مورینیو به عنوان پدرخوانده مربیان پرتغالی، کسی که الگوی روبن آموریم و بسیاری دیگر است و تاثیرش بر فوتبال همچنان احساس می‌شود، سه بار به مقام قهرمانی لیگ برتر دست یافته است.

سیلوا، کاروالیو و رونالدو
نسل‌های متفاوت پرتغالی‌ها در لیگ برتر 

نونو اسپیریتو سانتو، سرمربی فعلی ناتینگهام فارست، در سال 2004 تحت هدایت ژوزه مورینیو فاتح لیگ قهرمانان اروپا شد. فارست در حال حاضر در جایگاه پنج لیگ برتر قرار گرفته و امتیاز مشابهی با آرسنال و چلسی کسب کرده است. دو رتبه پایین‌تر، فولام قرار دارد؛ تیمی با هدایت مارکو سیلوا، یکی دیگر از دنبال‌کنندگان مورینیو. آندره ویاش بواش، سرمربی سابق چلسی و تاتنهام که دومین عملکرد برتر در بین مربیان پرتغالی را دارد، در کنار برونو لاژه، سرمربی سابق وولورهمپتون، و کارلوس کاروخال، که پس از موفقیت در سوانسی چندان خوش‌شانس نبود، این لیست را تکمیل می‌کنند. 

روبن آموریم هفتمین پرتغالی است که در لیگ برتر مربیگری می‌کند؛ و اگر سرجیو کونسیسائو که پس از هفت فصل پورتو را ترک کرد، شبه‌جزیره ایبریایی را به مقصد انگلیس ترک کند، کمتر کسی غافلگیر خواهد شد. چرا پرتغالی‌ها اینقدر در فوتبال انگلیس موفق هستند؟ شاید بتوان ریشه‌های این موفقیت را در تاریخ پرتغال جستجو کرد. ملوانان پرتغالی در عصر اکتشافات، با روحیه ماجراجویی و قدرت سازگاری، مسیرهای دریایی ناشناخته را پیمودند و به گوشه‌های دور دنیا رسیدند. این روحیه ماجراجویی و سازگاری، در DNA فوتبال پرتغال نیز ریشه دوانده است. 

واسکو دو گاما، جهان‌گرد و کاشف پرتغالی که در برزیل و هندوستان، یک تیم به نام او وجود دارد

مربیان و بازیکنان پرتغالی، با همین روحیه، به لیگ برتر انگلیس می‌آیند. آن‌ها به خوبی با محیط جدید سازگار می‌شوند، زیر فشارها خم نمی‌شوند و به سرعت خود را با سبک بازی فیزیکی و سریع لیگ برتر تطبیق می‌دهند. علاوه بر این، سیستم آموزشی فوتبال آن‌ها، بازیکنانی تکنیکی، تاکتیکی و باهوش تربیت می‌کند که به خوبی می‌توانند در لیگ‌های رقابتی بدرخشند. همچنین، شبکه گسترده‌ای از مربیان پرتغالی که در سراسر اروپا فعالیت می‌کنند، به ایجاد یک جامعه فوتبالی قدرتمند کمک کرده است. این شبکه، تبادل تجربیات و اطلاعات را تسهیل کرده و باعث شده است تا مربیان پرتغالی به سرعت در بالاترین سطح فوتبال اروپا جا بیفتند. در نهایت، می‌توان گفت که موفقیت پرتغالی‌ها در لیگ برتر، نتیجه‌ی ترکیبی از عوامل تاریخی، فرهنگی، آموزشی و شبکه‌ای است که به آن‌ها امکان می‌دهد تا در چالش‌برانگیزترین لیگ فوتبال جهان، موفق عمل کنند.

ژوزه مورینیو
مورینیو سه بار قهرمان لیگ برتر شده است 

موضوعی که به آن اشاره کردیم احتمالا ارتباط ضعیفی به نحوه‌ی پاس دادن برونو فرناندز و بازی‌خوانی روبن دیاز دارد. اما از آن اکتشافات دریایی اولیه به بعد، پرتغالی‌ها از نظر فرهنگی و تاریخی همیشه افق‌ها و فرهنگ‌های جدید را پذیرفته‌اند و کمتر از ورود به ناشناخته‌ها ترسیده‌اند. یکی از مربیان سابق لیگ برتر که تجربه کار با بازیکنان پرتغالی را دارد، می‌گوید:

نباید این موضوع را دست کم گرفت. پرتغال فقط ۱۰.۵ میلیون نفر جمعیت دارد، اما آن‌ها کشوری دریانورد هستند، در فرهنگ مردم آن‌هاست که کاوش کنند. بسیاری از مردم پرتغال علاوه بر زبان مادری خود، به زبان اسپانیایی و انگلیسی صحبت می‌کنند؛ این یک امر عادی است، که مشکلات زبانی را که دیگران ممکن است با آن مواجه شوند، از بین می‌برد، و آن‌ها بسیار اهل تعامل و مطمئن به آنچه انجام می‌دهند هستند. آن‌ها اعتماد به نفس زیادی برای رفتن به خارج از کشور و تطابق خودشان دارند.

پرتغال، کشوری کوچک با ذهنیت جهانی 

کریستیانو رونالدو که در سال ۲۰۰۳ در ۱۸ سالگی اسپورتینگ را به مقصد منچستریونایتد ترک کرد، گفته است:

در پرتغال همیشه رویای بازی کردن برای بزرگترین باشگاه‌ها وجود داشت. از سنین جوانی، به من یاد داده شد که سخت کار کنم و به دنبال آن رویا بروم، از منطقه امن خود خارج شوم و خودم را تحت فشار قرار دهم. این برای بسیاری از بازیکنان پرتغالی نیز صدق می‌کند.

لوئیس فیگو، وینگر راست سابق رئال مادرید و بارسلونا که برنده توپ طلا هم شد، در این مورد می‌گوید:

پرتغال کشوری کوچک است اما ما ذهنیتی جهانی داریم. به بازیکنان ما اغلب از سنین جوانی فرصت بازی در خارج از کشور داده می‌شود و این تجربه در لیگ‌های مختلف به آن‌ها کمک می‌کند تا پیشرفت کنند و دیده شوند. 

لوئیس فیگو و کریستیانو رونالدو
لوئیس فیگو و کریستیانو رونالدو، برندگان توپ طلا 

یکی از مدیران ارشد نقل و انتقالاتی به تلگراف گفت که «یک دیدگاه مشترک» در بین بسیاری از باشگاه‌های برتر انگلیس وجود دارد که بازیکنان پرتغالی برای سازگاری با شرایط جدید، نسبت به سایر خارجی‌ها، زمان کمتری لازم دارند و همین موضوع جذابیت آن‌ها را افزایش می‌دهد. گزارشی که این هفته توسط CIES منتشر شد، نشان داد که باشگاه‌های پرتغالی در یک دهه گذشته در مجموع سود خالصی نزدیک به ۲ میلیارد پوند در بازار نقل و انتقالات کسب کرده‌اند، حدود ۷۵۰ میلیون پوند بیشتر از هر کشور دیگری که محبوبیت و موفقیت فوتبال این کشور را برجسته می‌کند. در حال حاضر ۸۶ بازیکن پرتغالی در پنج لیگ برتر اروپا در انگلیس، اسپانیا، ایتالیا، آلمان و فرانسه به میدان می‌روند. 

البته، فقط دلایل فرهنگی برای این موضوع وجود ندارد. زیرساخت‌های قوی و پویای توسعه جوانان و دستورالعمل‌های ملی و مهارت فنی و تاکتیکی بالای بازیکنان و مربیان برای موفقیت پرتغال نکته‌ای اساسی است. همراه با هویت فوتبال غرورآمیز و پرشور که توسط «سه بزرگ» – بنفیکا، پورتو و اسپورتینگ – تجسم می‌شود، جای تعجب نیست که این کشور چنین فوتبالیست‌های با ثبات تولید می‌کند.

باشگاه های پرتغال
سه بزرگ فوتبال پرتغال

کارلوس کی‌روش، سرمربی سابق پرتغال که تیم زیر 21 سال این کشور را در سال 1989 و 1991 به مقام قهرمانی جام جهانی در سطح جوانان رساند، گفته است:

موفقیت فوتبال پرتغال ریشه در برنامه‌های توسعه جوانان آن دارد. این کشور به شدت در ساختارهای پایه و آکادمی سرمایه‌گذاری کرده است که بازیکنان با استعدادی با درک تاکتیکی قوی و مهارت‌های فنی تولید می‌کنند.

در حالی که در انگلیس، شخصیت و کاریزمای مربیان به عنوان عامل اصلی موفقیت تیم‌ها در نظر گرفته می‌شود و اغلب مربیان بر اساس شهرت دوران بازی خود انتخاب می‌شوند، در پرتغال رویکردی سیستماتیک‌تر حاکم است. در پرتغال، تمرکز بر روش‌های آموزشی دقیق و فرآیندهای منظم است. مربیان و بازیکنان آن‌ها وابسته مدل تاکتیکی ویتور فراده هستند که حدود ۴۰ سال پیش در دانشگاه پورتو ابداع شد. این فلسفه که توسط مورینیو و سایر مربیان برجسته پرتغالی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد، به بازیکنان یاد می‌دهد که فوتبال نه تنها یک ورزش فیزیکی، بلکه یک بازی ذهنی نیز هست. آن‌ها به خوبی می‌دانند که چگونه بازی را بررسی کنند و بهترین تصمیمات را اتخاذ کنند. ژوزه مورینیو در این مورد می‌گوید:

بازیکنان پرتغالی از سنین پایین آموزش می‌بینند که فوتبال نه تنها یک ورزش فیزیکی، بلکه یک بازی ذهنی است. آن‌ها به خوبی می‌دانند که چگونه بازی را تحلیل کنند و بهترین تصمیمات را بگیرند.

روبن آموریم و ژوزه مورینیو
روبن آموریم امیدوار است موفقیت‌های آقای خاص را دنبال کند

ساختار لیگ‌های پرتغال چند مانع کوچک برای رده‌های سنی مختلف تعریف می‌کند، اما همچنین این تضمین را ارائه می‌دهد که هیچ خطری در مورد انگیزه و تمرکز بازیکنان وجود نخواهد داشت. در حالی که بازیکنان پرتغال با «اعتماد زودهنگام» و «از دست دادن انگیزه» مواجه نمی‌شوند، در اسپانیا و انگلیس، برخی‌ها در همان ابتدای قراردادهای حرفه‌ای خود، دستمزد 30 هزار پوندی دریافت می‌کنند. اگرچه در این کشور تعادل قدرت وجود ندارد و تیم‌هایی مانند بنفیکا، پورتو و اسپورتینگ به دلیل درآمدهای بالا از طریق لیگ قهرمانان، بر سایر تیم‌ها برتری دارند، اما این لیگ مزایای زیادی دارد. تیم‌ها به خوبی مربیگری می‌شوند و محیطی مناسب برای رشد و پرورش بازیکنان جوان فراهم شده است. علاوه بر این، پرتغال از استعدادهای فراوانی در آمریکای جنوبی نیز بهره‌مند است. روبن آموریم امیدوار است او نیز از طریق این مسیر به موفقیت در لیگ برتر برسد. 

به قلم جیمز داکر برای تلگراف

source