اد گین، الهام‌بخش تصویر قاتل زنجیره‌ای مدرن در فیلم‌های ترسناک زیادی بوده است. اد تنها به دو قتل اعتراف کرد، اما رابطه پیچیده‌ او با مادرش و اقداماتش بعد از مرگ وی باعث شد که به عنوان یکی از ترسناک‌ترین افراد تاریخ شناخته شده و الهام‌بخش فیلم‌های ترسناک زیادی شود. فیلم‌هایی مثل «سکوت بره‌ها» که به جزئیات وحشتناک رفتار او در استفاده از پوست انسان پرداخته‌اند، نشان‌دهنده تأثیر گین در سینما هستند. حتی رد پای او در فیلم «روانی» آلفرد هیچکاک هم دیده می شود.

درست است که گین به نسبت قاتلان مشهور دیگری مثل جفری دامر قربانیان کمتری داشته، اما شیوه وحشتناک او در تبدیل اجساد به اشیای تزیینی توجهات زیادی را جلب کرد. او به دلیل اثبات جنونش از اعدام نجات یافت، موضوعی که الهام‌بخش شخصیت‌هایی مانند «هانیبال لکتر» شد؛ قاتلانی که شهرتشان در دوران زندان دست‌کمی از دوران قتل‌هایشان نداشته است.

اقدامات ترسناک گین الهام‌بخش فیلم‌سازان شد

یکی از مهم‌ترین دلایل شهرت گین در میان فیلم‌سازان، رابطه او با مادرش بود. آگوستا، مادر گین، به شدت بر زندگی پسرانش تسلط داشت و معتقد بود که همه زنان فاسد و ابزار دست شیطان هستند. او این تفکر را به پسر کوچکش اد منتقل کرد و نفرت از زنان را در او پرورش داد. اد گین برادری به نام هنری داشت که بعد از مرگ پدرشان از آگوستا فاصله گرفت و متوجه شد که او آن‌ها را شست‌وشوی مغزی داده است. اما اد همچنان کاملاً تحت سلطه مادرش بود. بسیاری از مأموران پلیس معتقدند که اد گین در مرگ مرموز برادرش نقش داشته، اگرچه این موضوع هرگز اثبات نشد. در سال ۱۹۴۵، مادر اد بر اثر سکته قلبی درگذشت. اد پس از مرگ مادرش تنها ماند و این رابطه پیچیده تأثیر زیادی بر روان او گذاشت.

تأثیر گین در سینما

در حالی که شاید در مورد تأثیر اد گین بر فیلم «روانی» آلفرد هیچکاک کمی اغراق ‌شده باشد، اما رابرت بلاک، نویسنده کتابی که فیلم هیچکاک بر اساس آن ساخته شد، در نزدیکی اد گین زندگی می‌کرده و برخی از ویژگی‌های رابطه گین با مادرش را در شخصیت «نورمن بیتس» گنجانده است.

هیچکاک در نسخه سینمایی «روانی» نیز به مشکلات نورمن بیتس با مادرش پرداخت. هم اد گین و هم شخصیت نورمن بیتس قاتلانی منزوی در مناطق روستایی بودند، اما جزئیات ترسناک اقدامات گین در جمع‌آوری استخوان‌ها که فیلم «روانی» نمی‌توانست در دهه ۶۰ به آن بپردازد، در فیلم «کشتار با اره‌برقی در تگزاس» در دهه ۷۰ نمایش داده شد.

لقب اد گین، «قصاب پلینفیلد»، به دلیل علاقه او به بیرون آوردن اجساد از قبر و ‌پوشاندن لباس به آن‌ها مانند یک تاکسیدرمیست به او داده شد. پیش از اینکه گین به قتل دو زن، «مری هوگان» و «برنیس وردن» اعتراف کند، سرگرمی‌های ترسناکی داشت.

پلیس در کنار اجساد این دو زن، اشیایی از پوست انسان پیدا کرد؛ از جمله صندلی‌هایی که از پوست انسان ساخته شده بودند و کرستی که از بدن یک زن تهیه شده بود. بیشتر این اشیاء از نبش قبر به دست آمده بودند و برخی دیگر از قربانیان گین بودند. با اینکه او به قتل دو نفر اعتراف کرد، شایعاتی وجود دارد که ممکن است گین افراد بیشتری را به قتل رسانده باشد.

رمان‌ها و فیلم‌نامه‌های الهام گرفته از گین

فیلم «سکوت بره‌ها»، اولین فیلمی بود که به جزئیات ترسناک علاقه گین به پوست انسان پرداخت. در این فیلم، شخصیت «بیل بوفالو» قربانیانش را می‌رباید تا لباسی از پوست آن‌ها بسازد. توماس هریس، نویسنده رمان‌های «اژدهای سرخ» و «سکوت بره‌ها»، با تحقیق در مورد پرونده اد گین و سایر قاتلان، انگیزه‌های آن‌ها را بررسی کرد. در داستان هریس، رابطه عجیب گین با مادرش با میل بیل بوفالو به تغییر جنسیت جایگزین شد.

در حالی که فیلم‌های «روانی» و «سکوت بره‌ها» بیشتر بر جنبه‌های روان‌شناختی قاتلانی مانند اد گین تمرکز داشتند، فیلم «کشتار با اره‌برقی در تگزاس» ساخته توب هوپر، به واقعیت‌های ترسناک و فیزیکی جنایات گین پرداخت.

با اینکه لدر فیس یا صورت چرمی بیشتر به یک شکارچی یا قاتلی دیوانه شباهت داشت، اما خانه ترسناک او از کشفیات هولناک در طویله گین الهام گرفته شده بود؛ مکانی که گین به‌ طرز عجیبی موفق شده بود که آن را از خانواده‌اش پنهان کند. هوپر با خلق چنین فضایی، به مخاطبان خود این پیام را داد که «هیچ حد و مرزی وجود ندارد» و از این تکنیک در ژانر وحشت بارها تقلید شده است.

اگرچه تعداد قربانیان گین هرگز به اندازه تیراندازی‌های جمعی در ایالات متحده نبوده، او به‌ گونه‌ای در ذهن مردم آمریکا جا گرفته که کمتر قاتلی توانسته چنین تأثیری داشته باشد.

source