طرفداری | کره شمالی را با ارتش، تجهیزات نظامی و ناوهای دریایی‌اش می‌شناسند؛ با کیم جونگ اون و رمان‌هایی که از فراری‌های این کشور به چاپ رسیده و چهره‌ی واقعی دولت سوسیالیستی خلق را به جهانیان نشان داده است. این ماه که جام جهانی زیر ۲۰ سال زنان در کلمبیا برگزار شد، فرصت دیگری بود تا کره شمالی را طور دیگری ببینیم. با هر قضاوتی که درباره‌ی آن‌ها دارید، نمی‌توانید به این داستان واقعی ادای احترام نکنید.

جام جهانی زیر ۲۰ سال و دوره‌های پیشین آن، داستان‌های ناگفته‌ی بسیاری از کره شمالی در دل خود دارد. در جام جهانی کلمبیا، کره شمالی در گروه F این رقابت‌ها با آرژانتین، هلند و کاستاریکا هم‌گروه بود. شاگردان ری سونگ هو به ترتیب ۶-۲، ۲-۰ و ۹-۰ به برتری رسیدند و مقتدرانه راهی یک هشتم نهایی شدند. در این مرحله آنها ۵ بر ۲ اتریش را شکست دادند و سپس یکی از مدعیان کسب جام یعنی برزیل را ۱-۰ کنار زدند. کره شمالی، قهرمان سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۱۶ در این رده سنی که دو دوره‌ی متوالی ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ غایب بود، توفانی به مسابقات بازگشت و ایالات متحده پرستاره را در نیمه نهایی ۱-۰ با تک گل چوئه ایل سون شکست دادند و به فینال راه پیدا کرد.

آنها بامداد 2 مهر در فینال جام جهانی، با تک گل چو ایل سون که بهترین گلزن مسابقات هم لقب گرفت، ژاپن را شکست داد و برای سومین بار قهرمان جهان در این رده‌ی سنی شد. کره شمالی از این حیث با آلمان و ایالات متحده برابری کرد و مشترکاً رکورددار شد. لازم به ذکر است که این دیدار تکرار فینال جام ملت‌های زنان آسیا (زیر ۲۰ سال) بود و در آن دیدار نیز کره شمالی با برتری مقابل ژاپن، جام قهرمانی را بالای سر برده بود.

چو ایل سون ۱۷ ساله با ۶ گل بهترین گلزن مسابقات شد و در ماه اکتبر در جام جهانی زیر ۱۷ سال زنان در دومینیکن نیز شرکت می‌کند.

کره شمالی منزوی‌ترین کشور جهان است، کشوری که بر اساس سیاست‌های رهبر خود، کیم جونگ اون و بدگمانی عمیق نسبت به تمام جهان کاملاً بسته و محدود شده. با وجود اینکه استانداردهای زندگی کره شمالی بسیار پایین‌تر از سایر کشورها است، آن‌ها یکی از قوی‌ترین تیم‌های پایه فوتبال زنان جهان را دارند.

هنگامی که آنها در جام جهانی ۲۰۰۷ بزرگسالان به مصاف ایالات متحده رفتند و به تساوی ۲-۲ رسیدند، در رده پنجم رنکینگ جهانی حضور داشتند. در سال ۲۰۱۶ کره شمالی با شکست اسپانیا، آمریکا و فرانسه در دور حذفی، برای دومین بار قهرمان جام جهانی زیر ۲۰ سال زنان شد. در همان سال، تیم زیر ۱۷ سال آنها نیز جام جهانی همان رده سنی خود را بالای سر برد.

هیثر اورایلی هافبک سابق تیم ملی ایالات متحده که یکی از گلزنان این تیم در جریان آن تساوی ۲-۲ بود، در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی درباره شرایط بازی با کره شمالی گفته بود:

بازی سال ۲۰۰۷ چالش‌برانگیز و واقعاً فوق‌العاده سخت بود. گرفتن توپ از آنها سخت بود، خیلی سریع می‌دویدند و ما کاملاً خسته شده بودیم.

یک فیلمساز اتریشی به نام بریژیت ویچ، پنج سال تمام به دنبال بازیکنان آن تیم کره شمالی برای فیلم مستند خود بود. او در سال ۲۰۰۹ مستندی به نام Hana, dul, sed ساخت و دسترسی بی‌سابقه‌ای به جزئیات زندگی بازیکنان در کشور کره شمالی پیدا کرده بود. این مستند نمایی از عملکرد جامعه‌ی پیونگ‌یانگ و نحوه عملکرد ایدئولوژی در زندگی حرفه‌ای و شخصی شهروندان به ما می‌داد.

این فیلم درباره چهار زن جوان، دوستی، رویاها، امیدها و اشتیاق مشترک آنها به فوتبال است. عضویت در تیم ملی نه تنها راهی برای امرار معاش‌شان بود، بلکه به بازیکنان اعتبار، محبوبیت و امتیازات خاصی مانند جیره غذایی بزرگ‌تر می‌داد. اما برای ری‌ جونگ هی، را می آئه، جین پیول هی و ری هیانگ اوک، این ورزش فراتر از شهرت یا ثروت بود. آنچه در فوتبال زیباست این است که وقتی وارد زمین می‌شوی، گویی دریچه‌ی قلبت به سوی همه‌چیز باز می‌شود، مثل اینکه می‌توانی با دنیا مقابله کنی، با ظلم و با سختی‌هایی که در زندگی پشت سر می‌گذاری. 

آن تیم به عنوان «بازیکنانِ مردم» کره شمالی را در تورنمنت‌های متعدد به پیروزی می‌رساندند و در بین ده تیم برتر زنان جهان قرار گرفتند. اما زمانی که نتوانستند جواز حضور در المپیک را کسب کنند، زمان بازنشستگی‌شان از مسابقات فرا رسید و هر یک از آنها زندگی جدیدی را آغاز کردند. امروزه آن دوستان فقط گاهی اوقات یکدیگر را می‌بینند، اما وقتی همدیگر را می‌بینند، مثل همیشه به هم نزدیک هستند. در بلوارهای تاریک شهر قدم می‌زنند و خاطرات روزهای فوتبال خود را به یاد می‌آورند و از زندگی بدون ورزش مورد علاقه خود صحبت می‌کنند.

لنز دوربین ویچ، چهار قهرمان داستان را در طول دوران حرفه‌ای‌شان و پس از بازنشستگی دنبال می‌کند و بدون مزاحمت، زندگی روزمره آنها را در پس‌زمینه بناهای تاریخی و زاهدانه کمونیستی در این کشور را به ما نشان می‌دهد.

ویچ می‌گوید:

بازیکنان مدام به ما می‌گفتند که رهبر عزیز کیم جونگ ایل [پدر کیم جونگ اون] شخصاً از فوتبال زنان حمایت می‌کرد. البته آنها همه چیز را مستقیماً به رهبر ارجاع می‌دهند و بدون راهنمایی، حمایت یا خواستن او هیچ اتفاقی نمی‌افتد. اما این دیکتاتوری محض بود و آنها مجبور بودند چنین بگویند.

ویچ نظریه‌ای را نقل می‌کند که نشان می‌دهد تمرکز کره شمالی بر فوتبال زنان از اتفاقی در مکزیک در سال ۱۹۸۶ سرچشمه گرفته است. در کنگره فیفا در آن سال، الن ویل نروژی که تنها ۴ فوت و ۱۱ اینچ قد داشت، سخنرانی خود را – اولین سخنرانی یک زن در کنگره فیفا – با فریادی از خشم آغاز کرد. او از به حاشیه رفتن فوتبال زنان در کنگره‌ی فیفا خشمگین بود و خواستار برگزاری جام جهانی برای زنان شد. فیفا که شوکه شده بود، با برگزاری این جام موافقت کرد و نمایندگان کره شمالی پس از این اتفاق به فکر حمایت از فوتبال زنان افتادند.

ویچ می‌گوید:

شاید کسی نزد کیم جونگ ایل آمده و به او گفته که ما می‌توانیم از فوتبال زنان استفاده کنیم. کره شمالی از نظر اقتصاد، علم، حقوق بشر و… بهترین نیست، اما در کشورهایی مانند آنها می‌توانند در برخی از ورزش‌ها خوب باشند. فکر نمی‌کنم کیم جونگ ایل به فوتبال زنان علاقه داشت، بلکه او، این را فرصتی برای حضور در عرصه جهانی می‌دانست.

این طرح ساده، گسترده و کارآمد بود. آموزش رسمی فوتبال در مدرسه از سنین پایین، استعدادیاب‌هایی که به سراسر کشور اعزام می‌شوند و در بهترین حالت، یک مدرسه عالی مرکزی و مجموعه‌ای از تیم‌های ارتش که به آنها اجازه می‌دهد به طور تمام وقت با هزینه کشور تمرین کنند و پیشرفت کنند، برنامه‌ای عظیم بود.

برای بسیاری در کره شمالی، زندگی بی‌وقفه تلخ می‌گذرد. کمبود غذا، مراقبت‌های بهداشتی و حتی کمبود زیرساخت‌های گرمایشی به ویژه در مناطق روستایی آزاردهنده است. گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۲۳ جزئیاتی از کار اجباری و خشونت جنسی را در این کشور شرح داد که در بازداشتگاه‌ها رایج است و شهروندان را می‌توان برای جرایم مختلف علیه دولت به آن بازداشتگاه‌ها و اردوگاه‌ها فرستاد.

برخی از کسانی که از کشور فرار کرده‌اند – خصوصاً زنان زندانی – فاش کرده‌اند علاوه بر تمام این آزارها، مورد سقط جنین اجباری قرار گرفته‌اند. با این حال در پیونگ‌یانگ شرایط از بقیه‌ی شهرها بهتر است. سطح زندگی و فرصت‌های فراغت بهتر از سایر شهرهاست. بلوک‌های آپارتمانی مرتفع، یک استادیوم با ظرفیت ۱۵۰ هزار نفر، سالن‌های بولینگ، فروشگاه‌های بزرگ، باغ‌وحش و بخشی از مناظر شهری به‌ جا مانده از دوران شوروی، از عناصر امیدبخش شهر هستند.

زندگی در پیونگ‌یانگ و نه در حومه شهر، یک امتیاز است. بازیکنان آن نسل از تیم ملی فوتبال زنان، به عنوان هدیه از رهبر، آپارتمان‌هایی در پیونگ‌یانگ دریافت کردند و می‌توانستند والدین خود را به پیونگ‌یانگ بیاورند. انتخاب شدن برای تیم ملی می‌تواند شغلی آبرومند برای یک زن و کل خانواده او باشد و حتی می‌تواند زندگی‌اش را تغییر دهد.

در اوایل ۲۰۰۰، زمانی که فوتبال زنان در انگلستان به ندرت ۵ هزار نفر را به استادیوم‌ها می‌کشاند، در کره شمالی ورزشگاه ۵۰ هزار نفری «کیم ایل سونگ» مملو از جمعیت برای تماشای تیم ملی فوتبال زنان بود. اینکه همه تماشاگران با میل خود در استادیوم حاضر شده بودند یا نه جای سؤال دارد اما پرسنل نظامی و نیروی کار کارخانه‌ها به عنوان پس‌زمینه‌ای برای این مناسبت در ورزشگاه حاضر بودند. در آن زمان حتی یک سریال تلویزیونی درباره‌ی تیم ملی فوتبال زنان کره شمالی پخش می‌شد.

به طور کلی، حضور در تیم ملی یه این معناست که بازیکنان می‌توانند از کشور خارج شوند. تیم‌های ملی کره شمالی اجازه سفر به خارج از کشور را بدون اجازه دولت ندارند. مسابقات بین‌المللی بازیکنان را با واقعیت‌هایی فراتر از مرز کشورشان آشنا می‌سازد.

ویچ ادامه می‌دهد:

بازیکنان می‌گفتند آمریکایی‌ها بسیار بلندتر از ما و بسیار قوی‌تر از ما هستند، زیرا آنها غذای کافی دارند و همه چیزهایی که ما نداریم – اما ذهن ما آنقدر قوی است که هیچ‌کس چنین انتظاری را ندارد.

همه آنها عاشق فوتبال بودند، اما رهبر و ملت انگیزه بزرگی برایشان بودند! در کره شمالی همه این‌گونه تربیت می‌شوند: «جلال ملت همه چیز است و فرد هیچ است.» به این معنی که آزادی فردی هرگز وجود ندارد و دولت همیشه صاحب همه‌ی ملت است!

در جام جهانی ۲۰۰۷ زنان، کره شمالی پس از تساوی با ایالات متحده، از گروه صعود کرد و در ادامه در مرحله یک چهارم نهایی به آلمان برنده نهایی جام، باخت.

اورایلی به بی‌بی‌سی می‌گوید:

در آن جام جهانی، ما در همان هتلی اقامت داشتیم که کره شمالی در آن اقامت داشت و به وضوح به یاد دارم که لحظه‌ای را به همراه تعدادی از بازیکنان کره شمالی در آسانسور داشتیم. به یاد دارم که فکر می‌کردم برای دستیابی به نوعی پیشرفت فرهنگی، صحبت کردن یا ورق بازی کردن یا هر چیز دیگری جالب است. اما به نظر می‌رسید که آنها قصد ندارند درگیر چیزی شوند. شاید فکر کردن از جانب من غیرمنصفانه بود، اما حتی یک لبخند و تماس چشمی هم بین ما رد و بدل نشد. این افکار را در مورد نحوه تمرین و آمادگی آنها داشتم، همیشه در مورد تاریخچه آنها کنجکاو بودم.

تیم ملی زنان کره شمالی در جریان بزرگ‌ترین رسوایی دوپینگ فوتبال در یک نسل، نتوانستند به جام جهانی ۲۰۱۱ صعود کنند. آزمایش پنج بازیکن آنها برای نوعی نادر استروئید مثبت شده بود. دفاعیه‌ی فدراسیون کره شمالی هم عجیب‌تر بود. آنها گفتند که آزمایشات مثبت ناشی از استفاده بازیکنان از طب سنتی ساخته شده از غدد یک گوزن بوده است! کره شمالی حالا درگیر چیزی بیشتر از اشتیاق میهن‌پرستانه، تمرکز یک سیستم بر بازی زنان و رژیم تمرینی غرق در قدرت شده بود.

فیفا به این ترتیب آنها را از حضور در جام جهانی ۲۰۱۵ هم محروم کرد. در شرایطی که کره شمالی به دلیل تعلیق، روز به روز افت می‌کرد، نتوانست در جام جهانی ۲۰۱۹ هم شرکت کند. پس از آن که کره شمالی تحت برخی از سخت‌ترین محدودیت‌های کووید به طور کلی از صحنه بین‌المللی خارج شد، در مسابقات ۲۰۲۳ نیز غایب بودند. پاییز سال گذشته و در بازگشت به میادین، کره شمالی مدال نقره بازی‌های آسیایی را کسب کرد. آنها پس از شکست مجموع ۲-۱ از ژاپن در پلی‌آف دو بازی در فوریه، از حضور در المپیک ۲۰۲۴ پاریس بازماندند.

هیچ‌کس کاملاً نمی‌داند که آینده این کشور و فوتبالش چگونه خواهد بود. آیا انبوهی از استعدادهای جوان که اکنون در جام جهانی زیر ۲۰ سال می‌درخشند، می‌توانند به قدرت اصلی تیم ملی بزرگسالان تبدیل شوند؟ یا اینکه توسعه فوتبال زنان در سایر نقاط جهان و انزوای کره شمالی، آنها را برای جبران گذشته، بیش از حد به عقب می‌راند؟ مانند بسیاری از چیزها در مورد کره شمالی، از گسترده‌ترین اهداف تا کوچک‌‌ترین جزئیات، پاسخِ تمام این سؤالات هم یک راز است اما فکر می‌کنم ارتش اصلی آنها نسلی است که می‌تواند امید به زندگی را در سایر دختران این کشور افزایش دهد تا شاید بتوانند آینده‌ای مناسب برای خود و خانواده‌هایشان بسازند.

شاید زمان آن رسیده که یک بار برای همیشه «فردیت» را درک کنیم و با تمام رنج‌هایی که متحمل می‌شویم، برای خودمان کافی باشیم، حتی اگر برای جهان کوچک هستیم! این درسی است که جوانان تیم ملی فوتبال زنان کره شمالی به ما دادند.

– بخشی از متن برگرفته از یادداشت BBC است.

source