اختصاصی طرفداری | خبر را پشت فرمان در پایان اخبار یک‌دقیقه‌ای رادیو شنیدم. ستاره نبود، در لیست بهترین‌ها جایی نداشت، ولی خبر نشان از اهمیت تاریخی او داشت. فقط در یک تابستان روی داد، فقط در یک تورنمنت. فقط در کمتر از ۳۰ روز. در بزرگ‌ترین جشنواره فوتبال.

اولین چیزی که از او به‌یاد دارم؛ چشمان از حدقه درآمده‌ای بود که به سوی داوران فریاد می‌زد؛ Io به معنای من. واکنشی کاملاً ایتالیایی با شروشور خاص خودش.

مردی چغر و کوتاه قد و تیز و بز بود که فقط دروازه را می‌دید، در یکی از محبوب‌ترین جام‌های جهانی ام، جام جهانی 1990 ایتالیا.

بازیگری ناشناخته زمانی که که ایتالیا وامانده بود، به عنوان ذخیره در اولین بازی مقابل اتریش وارد میدان شد و تنها گل تعیین‌کننده بازی را به ثمر رساند. اگر چه کمر ایتالیا در نیمه نهایی در خانه دوم اعجوبه آرژانتینی در ناپولی بدجوری شکست اما سرنوشت او با گلی حیرت‌انگیز تغییر یافت و در پایان جام، پسرک نیمکت‌نشین با ٦ گل، توپ طلایی را از آن خود کرد و در میان ستارگان جام فوق‌العاده ٩٠ قرار گرفت.

برایم شادی‌های پس از گل او در یک فریم با شادی آیکونیک هموطنش مارکو تاردلی در فینال جام ٨٢ در یک قاب قرار گرفت. فرصتش را غنیمت شمرد، در برابر چشمان جهانیان شانس خود را دو دستی چسبید. خلاصه تنها در طول یک ماه جادویی برای خودش مردی شد، کسی شد، آن بازیکن پرشور و پر حرارت کسی نبود جز؛ «سالواتوره توتو اسکیلاچی»

امیرحسین صدر

١٨ سپتامبر ٢٠٢٤

سالواتوره اسکیلاچی - جام جهانی 1990


سالواتوره اسکیلاچی در 59 سالگی درگذشت؛ اسطوره جام جهانی با دیو غول‌کش سرطان روده بزرگ مبارزه می‌کرد. 

یک سال زودتر از روبرتو باجوی جوان و پیش از جام جهانی به یوونتوس پیوست و موفقیت او در آن فصل دلیلی برای دعوت به تیم ملی بود. هیچ‌کس حتی خودش هم انتظار نداشت به نماد تیم ایتالیا در جام جهانی این کشور در سال ٩٠ تبدیل شود. او در صحنه جهانی ناگهان جرقه زد، روشن شد و همه چیز را در مسیر خود چون بشکه باروتی منفجر کرد.

برای یوونتوس و اینتر در دوران حرفه‌ای، عملکرد درخشانی داشت و در ٣٨٤ بازی ١٥٩ گل به ثمر رساند. معروف‌ترین گل‌های او در تابستان نمادین ٩٠ رخ داد، جایی که اسکیلاچی در تیم پر رقیب آتزوری از بازیکنی نسبتاً ناشناخته به یکی از بازیکنان ثابت و ستاره تیم تبدیل شد.

و بسیار غیرمنتظره تورنمنت را با چنگ زدن به کفش طلا به پایان رساند و با شش گل همچنین جایزه بهترین بازیکن مسابقات را به دست آورد، اگرچه باجو بازیکن بهتری در آن تیم بود و پل گسکوئین انگلیسی و لوتار ماتئوس آلمانی بهترین بازیکنان تورنمنت.

این مهاجم چابک در توپ طلای آن سال به مقام دوم رسید، سپس در تیم باشگاهی خود، یوونتوس نزول کرد و در طول فصل طی ٤٢ بازی فقط ٨ گل به ثمر رساند. و هرگز به موفقیت تابستانی چام ۹۰ نرسید، حقیقت این است که هرگز به آن فرم، نزدیک هم نشد.

پس از مدتی در اینتر، اسکیلاچی دوران حرفه‌ای خود را در ژاپن با جوبیلو ایواتا به پایان رساند، جایی که دوران پرباری را در مقابل دروازه‌ها سپری کرد، ولی خوب دیگر به پایان راه رسیده بود.

پس از بازنشستگی، او به زادگاهش پالرمو بازگشت و در آنجا آکادمی فوتبال جوانان را افتتاح کرد. او دو سال پیش به سرطان روده بزرگ مبتلا شد و در این ماه هنگامی که به دلیل غیرطبیعی بودن ریتم قلب در بیمارستان بستری شد، دیگر وقتی نمانده بود. او در مبارزه با سرطان خود با شکست بزرگی مواجه شد.

اهمیت و یاد و خاطرات آن تابستان آن‌قدرها بیادماندنی و ماندگار بود که همه و همه پیام‌ها و بیانیه‌های پرمعنا و تاثیر گذاری درباره او ابراز کردند. تمامی آن‌ها به همان تابستانی باز می‌گشت که برای «توتو» و همه ما فراموش‌ناشدنی ماند.

صبح چهارشنبه، اینتر پیامی صمیمانه برای ادای احترام به اسطوره باشگاه منتشر کرد:

توتو باعث شد یک ملت در طول شب‌های جادویی ایتالیا ٩٠ رؤیاپردازی کند. خانواده اینترمیلان برای درگذشت توتو دور خانواده اسکیلاچی گرد خواهد آمد.

در همین حال یوونتوس نیز بیانیه دلنشینی را منتشر کرد:

سالواتوره اسکیلاچی امروز ما را ترک کرد. خیلی زود بود، خیلی زود، در ٥٩ سالگی. ما بلافاصله عاشق توتو شدیم. با میل بی‌حد او، داستانش، و اشتیاقش که آن را می‌توانستید در هر نمایش و بازی او شاهد باشید. ما در یووه به اندازه کافی خوش‌شانس بودیم و قبل از جام ٩٠ از حضور او هیجان‌زده شده بودیم، اما در آن تابستان باورنکردنی ١٩٩٠، کل ایتالیا مسحور جشن‌های فوق‌العاده پرانرژی او پس از هر گل بود.

اسکیلاچی و باجو
توتو اسکیلاچی و روبرتو باجو در یوونتوس

توتو در سال ٨٩ وارد یووه شد و در آن فصل ١٥ گل در لیگ، ٤ گل در جام یوفا و ٢ گل در جام حذفی ایتالیا به ثمر رساند. ارقامی که در واقع پیراهن آبی را در جام جهانی ایتالیا برای او به ارمغان آورد، و به لطف او یک ماه تابستان به «شب‌های جادویی» تبدیل شد.

توتو آن‌قدر در آن شب‌های جادویی و آن جام جهانی به معروفیت رسیده بود تا جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا را مجبور سازد که بگوید:

یک نماد فوتبال ما را ترک می‌کند، مردی که وارد قلب ایتالیایی‌ها و ورزش دوستان در سراسر جهان شد. سالواتوره اسکیلاچی که همه او را با نام توتو می‌شناسند، بمب‌افکن شب‌های جادویی ایتالیا ٩٠ با تیم ملی ما بود. توتو از احساساتی که به ما دادی متشکرم، باعث شدی همه ما رویاپردازی کنیم، تشویقت کنیم، پرچم سه رنگمان را با افتخار بالا بگیریم و تکان دهیم. سفر خوبی داشته باشی قهرمان.

و شهردار پالرمو با افتخار و درد اظهار کرد:

با درگذشت زودهنگام توتو اسکیلاچی، شهر در سوگ از دست دادن بزرگ‌ترین ترین فوتبالیست پالرمو در تاریخ که در سطح جهانی بازی کرد، نشسته است.

محبوبیت اسکیلاچی در سراسر ایتالیا غیرقابل انکار بود، با این حال، هرگز او را تغییر نداد، کسی که همیشه روحی مهربان داشت، فروتن بود و دستی برای کمک به سازمان‌های خیریه متعدد داشت.

سری آ بلافاصله پس از درگذشت اسکیلاچی اعلام کرد؛ قبل از هر بازی آخر هفته یک دقیقه سکوت برقرار خواهد شد!

گابریله گراوینا، رئیس فدراسیون فوتبال ایتالیا بعد از اعلام این خبر گفت:

جشن و سرور غیرقابل‌توقف و کنترل، و لذت و شادی در چهره او نماد شادی مشترک بود و برای همیشه میراث مشترک فوتبال ایتالیا باقی خواهد ماند.

 توتو یک فوتبالیست بزرگ بود، نماد سرسخت اراده و رستگاری، او موفق شد هواداران آتزوری را به وجد بیاورد زیرا فوتبالش و خودش پر از شور بود.

و دقیقاً همین روح تسلیم‌ناپذیر بود که او را مورد توجه همه جهانیان قرار داد و او را به‌یادماندنی و جاودانه کرد.

سالواتوره اسکیلاچی ٢٥ ساله تنها با یک بازی ملی و با شماره ١٩ وارد جام جهانی ٩٠ ایتالیا شد. و به عنوان قهرمان ملی مسابقات را ترک کرد. تعجب‌آور و حیرت‌انگیز بود. فوتبال‌دوستان با او آشنایی نداشتند. او کیست، از کجا آمده و چگونه در نوک حمله ایتالیا قرار گرفته است؟

این مهاجم پس از یک فصل خوب با یوونتوس، جایی که در ٥٠ بازی ٢١ بار گلزنی کرد، آماده رقابت با بازیکنانی مانند آندریا کارنواله و جانلوکا ویالی برای پست شماره ٩ بود. ویالی را نیز چند سال پیش، بازهم بخاطر این بیماری بی‌درمان از دست داده بودیم.

از این رو او درگیر مبارزه بود، مبارزه‌ای سخت با ستاره‌های معتبری که تجربه‌های بین‌المللی زیادی داشتند و اسکیلاچی برای بازی افتتاحیه مقابل اتریش در ورزشگاه المپیک رم فقط روی نیمکت جایی دست و پا کرده بود.

پس از یک بازی ضعیف، در دقیقه ٧٦ در حالی که نتیجه روی ٠-٠ قفل شده بود، اسکیلاچی، مهاجم سریع فرصت خود را به دست آورد. در ناامیدی ایتالیایی‌ها به زمین آمد و کمتر از دو دقیقه شانس خود را با سرعت هرچه تمام‌تر چسبید.

سالواتوره اسکیلاچی - جام جهانی 1990

ویالی توپ را در سمت راست با سروصدای ٧0٠٠٠ ایتالیایی دریافت کرد که به شدت در انتظار خلق لحظه‌ای استثنایی بودند تا از مخمصه اولین دیدار رهایی پیدا کنند.

ستاره سمپدوریا موفق شد سانتری جان‌دار و کار درستی در داخل محوطه هجده ارسال کند و اسکیلاچی با حرص و ولع آدمی گرسنه، به سوی آن هجوم اورد.

گردن به عقب رفت و به سرعت به جلو آمد و ضربه انفجاری سر او توپ را در تور نشاند. هیچ‌کس جلودار شادی و جشن او نبود. و به همراه او هیچ‌کس جلودار بازیکنان، تمامی نیمکت ایتالیا و تمامی تماشاکران استادیوم و همه مردم ایتالیا نبود. ایتالیا با شادی او به وجد آمده بود. مگر می‌شد توتو را دید و از خود بیخود نشد؟

این گل ملودی و نوای بقیه مسابقات را تعیین کرد، دستان بالا رفته، دهان باز و ناباوری اسکیلاچی به یکی از تصاویر خیره‌کننده آن تابستان معروف تبدیل شد.

تا آخرین بازی گروهی مقابل چکسلواکی، او در ترکیب اصلی باقی ماند. و با یک گل دیگر به اعتماد آزیلیو ویچینی سرمربی ایتالیا پاسخ قاطعی داد. خوب می‌دانست این اولین و احتمالاً اخرین شانس او در سطح فوتبال جهانی است.

 ایتالیا به عنوان صدرنشین از گروه خود صعود کرد و «توتو» امیدهای یک ملت را تقویت کرد.

پس از گل‌های قاطعانه مقابل اروگوئه و بازی بسیار حساس و نفس گیر با ایرلند، اسکیلاچی جایگاه خاصی میان هوادران ایتالیایی پیدا کرد و به کالتی تبدیل شد که پیروان و سینه‌چاکان خود را داشت!

انتظارات بسیار بالا رفته بود، و ایتالیا برای رویارویی با آرژانتینی که دیگو مارادونا و کانیگیا را به رخ می‌کشید، آماده می‌شد.

سالواتوره اسکیلاچی 2023
سال‌های پایانی؛ 2023 با شکل‌وشمایلی دیگر

مرد یوونتوسی در دقیقه ۱۷ یک بار دیگر گل خود را زد. با این حال، این نوید سپیده‌دمی دروغین بود.

کلودیو کانیگیا رکورد کلین شیت والتر زنگا، دروازه‌بان معروف ایتالیایی را شکست و بازی به ضربات پنالتی کشید.

آتزوری در ضربات پنالتی در ناپلی که از مارادونا بیشتر از ایتالیا حمایت می‌کرد، شکست تلخ و دردناکی داشت، خیلی دردناک. این بازی ایتالیا را سرنگون کرد چنانچه آغاز سقوط دیگوی اعجوبه هم بود.

اما تا امروز چنان‌چه به درگذشت او در اخبار یک دقیقه‌ای اشاره شد، میراث تاریخی اسکیلاچی در آن شب‌های معروف تابستانی در حافظه فوتبال و فوتبالی‌ها باقی ماند.

پس از آن، شهرت این مهاجم باعث شد تا یک رنسانس را پس از دوران حرفه‌ای فوتبال خود تجربه کند، جایی که او مرتباً در برنامه‌ها و گفتگوی تلویزیونی ظاهر می‌شد و حتی به عنوان یک رئیس مافیا در یک سریال درام موفق نیز اجرای نقش کرد.

کسی که برای رسیدن و کسب رتبه و جایگاه در شروع کار خود در سری آ به تلاشی مثال‌زدنی دست زد تا سری میان سرها در آورد. و سپس در حالی‌که به کم و کاستی‌های خود واقف بود، برای کسب جایگاه خود در بین بزرگان فوتبال ایتالیا مبارزه جانانه‌ای کرد و به آرزو و رویای خود هرچند کوتاه دست یافت.

اگرچه آخرین نبرد او، مبارزه‌ای بیش از حد توان او و هر کس دیگری بود. به هر شکل هیچ‌گاه فراموش نکردیم و نخواهیم کرد، او از سرسخت‌ترین و مقاوم‌ترین نمادهای ورزشی بود.

داستان «سالواتوره -توتو- اسکیلاچی» در عین ناباوری خودش حقیقت محض بود و آن جام جهانی فراموش‌نشدنی باقی ماند، جایی‌که فقط برای یک تابستان گرم و کوتاه، «توتو» خورشید را از آسمان دزدید و خود به جایش نشست! و با آن شور و شوق همیشگی فریاد زد؛ ایو ایو ایو Io Io Io من من من…

source