Gundam Breaker 4 ادای احترامی به تمامی طرفداران گاندام است؛ اما آیا این بازی میتواند برای دیگر گیمرها هم جذاب باشد؟ در این نوشته به بررسی این بازی خواهیم پرداخت.
مجموعه گاندام یکی از محبوبترین و شناختهشدهترین مجموعههای جهان است که طرفداران بیشماری در سراسر جهان دارد. گاندام به اشکال مختلفی عرضه میشود؛ از فیگورهای بزرگ و کوچک به نام گانپلا (مدل پلاستیکی گاندام) گرفته تا انیمه، مانگا، ناولها و بازیهای ویدیویی. سری بازیهای Gundam Breaker بهطور اختصاصی روی گانپلاها متمرکز هستند و هدف ارائه تجربهای است تا بازیکن بتواند گاندام دلخواه خود را بسازد.
اخیرا Gundam Breaker 4، جدیدترین نسخه این سری عرضه شد و باندای نامکو نوید عرضه یک بازی برای ساخت بهترین گاندام ممکن را داده بود؛ اما آیا استودیو Crafts & Meister موفق به انجام چنین کاری شده است؟ با وجود برخی مشکلات، پاسخ کوتاه بله است. در این نوشته قصد داریم نقاط قوت و ضعف این بازی را بررسی کنیم.
ابتدا از گیمپلی شروع میکنیم؛ بخشی که مهمترین و البته بهترین جز گاندام بریکر ۴ است. مطابق وعدههای سازندگان، با اثری روبرو هستیم که امکان شخصیسازی گاندام فراهم شده است و تنوع اجزای حاضر در آن فوقالعاده است. در حین مبارزات، میتوانید اجزای دیگر گاندامها را جدا کنید و به داراییهای خود اضافه کنید. سپس امکان تغییر این اجزا وجود دارد تا بتوانید گاندام دلخواه خود را بسازید. هرکدام از این اجزا علاوهبر تغییرات ظاهری دارای قابلیتهای خاصی هستند و حتی ممکن است برخی مهارت مخصوص خود را هم داشته باشند. با در نظر گرفتن مدلهای گاندام متعددی که در بازی حاضر هستند، این بخش بینقص عمل میکند.
غیر از بخشهای ظاهری گاندام مثل سر، دستها و کولهپشتی آن، امکان تغییر اسلحههای نزدیکبُرد و دوربُرد و مهارتهای بازیکن هم وجود دارد. انواع مختلفی از اسلحهها حاضر هستند که هرکدام نوع مبارزه و کمبوهای مخصوص خود را دارند. مثلا، اسلحههای چکش-مانند میزان آسیب بیشتری وارد میکنند؛ اما تعداد کمبو و سرعت حمله آن متفاوت از شمشیر یا شلاق است. همچنین هر گاندام میتواند از دو اسلحه استفاده کند؛ پس ترکیب آنها با هم آزادیعمل بالایی در اختیار بازیکن قرار میدهد. از این حیث، بازی تنوع بالایی دارد و امکان تکراری شدن مبارزات بهشدت کم است. برخی اسلحههای بزرگتر هم در بازی حاضر هستند که قابلیت ترکیب شدن با دیگر اسلحهها را ندارند؛ بنابراین، بازیکن باید آنقدر ترکیبها و اسلحههای مختلف را امتحان کند تا بهترین گزینه را برای خود پیدا کند.
بهعلاوه امکان شخصیسازی اجزای جانبی هم برای گاندام وجود دارد و این اجزا امکان دسترسی به قابلیتهای خاصی را برای بازیکن فراهم میکنند. این قابلیتها ممکن است تدافعی یا تهاجمی باشند؛ برای نمونه، ممکن است قابلیتی داشته باشید که یک کمبو در قالب چند حمله به دشمن اعمال کند یا قابلیتی دیگر برای بهبود سلامتی خود گاندام یا زره آن استفاده شود. دست بازیکن در این مورد هم بسیار باز است و در نتیجه شاهد مبارزاتی هستیم که میتواند برای طیف زیادی از مخاطبان جذاب باشد.
مبارزات بازی هم بهخوبی تعبیه شدهاند و با وجود شلوغی برخی صحنهها، با بودن دوربین تنظیمشونده روی یک دشمن میتوانید روی آن بخش از مبارزه تمرکز کنید و سپس به سراغ هدف بعدی خود بروید. معمولا در حین تکمیل مراحل، دو فرد از کِلَن شما حاضر هستند تا در انجام ماموریتها به شما کمک کنند؛ اما هوش مصنوعی این همراهان به خوبی طراحی نشده است و بیشتر بار مبارزات بر دوش خود بازیکن است. حتی در برخی موارد، ممکن است این همراهان سد راه شما شوند و مجبور شوید روی جانبخشی یا ریوایو کردن آنان تمرکز کنید!
یکی از مشکلات بازی عدم چالشبرانگیز بودن آن حتی در درجات سختی بالا است و معمولا تفاوت بین درجات سختی مختلف تنها به زمان تکمیل کردن مراحل میانجامد. درواقع، هوش مصنوعی ضعیف تنها مختص یاران شما نیست و دشمنان هم از هوش مصنوعی خوبی برخوردار نیستند؛ در نتیجه، میتوان بیشتر مراحل را بدون دشواری خاصی تکمیل کرد و به سراغ مرحله بعد رفت.
غیر از مراحل داستانی، بخشی با نام کوئست هم وجود دارد که میتوان آن را بخش مراحل فرعی دانست. بخش سومی با نام Bounty Hunter هم در بازی حاضر است که مبارزه مستقیم با باسها برای دریافت پول است. در نهایت، شاهد حضور بخش بقا هم هستیم که مشابه دیگر بازیهای ویدیویی، باید تا حد ممکن دشمنان را از بین ببرید و کشته نشوید.
با اینکه چنین بخشهای مختلفی در بازی حاضر هستند، اما معمولا رویه مراحل به شکلی یکسان است؛ یک گروه از دشمنان را از بین ببر، با یک مینی-باس روبرو شو و در نهایت باس نهایی از از میان بردار! این مسئله در کنار کمبود محیطهای مختلف باعث میشوند بازی اندکی تکراری شود؛ اما مبارزات بازی به اندازهای هیجانانگیز است که بازیکن را ترغیب کند به تجربه خود ادامه دهد و مراحل بعدی را تکمیل کند. به لطف بخش کوآپ چندنفره، امکان تکمیل مراحل با کمک دو تن از دوستان هم وجود دارد تا لحظات مفرحی برای بازیکن در کنار دوستانش رقم بزند.
با تکمیل هر مرحله، بسته به تعداد کمبوها و زمان تکمیل شده، بازیکن نمرهای دریافت میکند. دامنه این نمرات از C تا S متغیر است و طبیعتا با بهتر بودن این نمره، بازیکن واحد پولی بیشتری دریافت خواهد کرد. از این پولها میتوان برای خرید قطعات جدید استفاده کرد. همانطور که گفته شد، در حین مبارزات میتوان اجزای دیگر دشمنان را هم جدا کرد و در نتیجه این اجزا به بازیکن منتقل میشوند. بهلطف قابلیتی با نام Synthesize امکان بهبود این قطعات وجود دارد تا آنها را قدرتمند تر کنید. داشتن قطعههای قوی امری ضروری است؛ وگرنه اگر اختلاف سطح بازیکنان با دشمنان زیاد شود، امکان پیشروی به سختی میسر میشود.
بخش Diorama یکی دیگر از اجزای گاندام بریکر ۴ است که در آن میتوانید به صورت مجازی محیطی متشکلاز گاندامها و مبارزات بین آنان طراحی کنید و نتیجه کار خود را ذخیره یا آپلود کنید. بخش گالری بازی هم مشابه حالت فوتو مد دیگر بازیهای ویدیویی است که درون آن امکان ثبت تصاویر از گاندام خود در زمینههای مختلف و با حالتهای متفاوت وجود دارد.
اما از گیمپلی که بگذریم، نوبت به داستان بازی میرسد. متاسفانه داستان بازی اصلا انتظارات را برآورده نمیکند و با داستان سرراست و بیشاز حد سادهای روبرو هستیم که تنها در برخی موارد برای پردازش کاراکترهای همتیمی، دچار اندکی پیچش میشود. حتی در این پیچشها هم داستان بازی چندان دلچسب نیست و داستان به شکلی است گویا مخاطبانش کودکان خردسال هستند! این داستان در انتقال مفاهیم خود مثل آزار و اذیت (Bullying) و انتظارات بالای خانوادهها از اعضایشان هم سطحی عمل میکند.
مثلا، در یکی از مبارزات تائو، یکی از اعضای تیم با همکلاسیاش خود روبرو میشود که او را مورد آزار و اذیت قرار میدهد. این اتفاق در جریان مبارزه هم تکرار میشود و به یکباره بدون هیچ آمادگی و مقدمه قبلی تائو صبرش تمام میشود و جلوی اذیت همکلاسی خود میایستد! ایکاش تمامی موارد این چنینی به همین راحتی تمام میشدند؛ اما متاسفانه واقعیت اینگونه نیست و همین سادهانگاری مشکلات و ارائه راهحلهای غیرمنطقی باعث میشوند داستان بازی شعارزده باشد. در واقع میتوان گفت داستان بازی تنها انگیزهای برای پیشبرد گیمپلی آن است و نباید انتظار زیادی از آن داشت.
همین ضعف داستانی برای شخصیتها هم وجود دارد. معمولا روند کار اینگونه است که شخصیت به کلن بازیکن اضافه میشود، مدتی با او وقت میگذرانیم و چند مرحله بعد نوبت به آن میرسد تا شاهد مرحلهای باشیم که در آن گذشته کاراکتر مشخص میشود و سپس اطلاعات کافی درباره او دریافت میکنیم. با اینکه این مدل شخصیتپردازی بهخوبی در بازی تعبیه شده است، اما خود کاراکترها بهقدری سطحی هستند که نمیتوان با آنها ارتباط برقرار کرد و آنها را به خاطر سپرد.
نحوه روایت داستان هم بدین شکل است که قبل از شروع هر مرحله، اعضای گروه کنار هم جمع میشوند و شاهد ردوبدل شدن دیالوگها بین آنان هستیم؛ بعد مرحله شروع میشود و پس از پایان آن هم دوباره شاهد گردهمایی اعضا هستیم و دوباره مدتی صرف صحبتهای آنان میشود. حتی اگر این روش داستانپردازی را مناسب تلقی کنیم، خود داستان بهحدی ضعیف است که داستانپردازی را هم تحت تاثیر قرار میدهد.
در نهایت به گرافیک بازی میرسیم. متاسفانه بازی در این بخش ضعیف عمل میکند و با گرافیک تاریخ مصرف گذشتهای روبرو هستیم؛ طوریکه هنوز میتوان لبههای تیز و بافتهای بیکیفیتی مشاهده کرد که از یک بازی در میانه نسل نُهم چنین انتظاری نمیرود. البته خوشبختانه از نظر فنی بازی بهینه است و با باگها و مسائل فنی ریزودرشت روبرو نیستیم تا حداقل در بخش گرافیک فنی بازی نمره قبولی دریافت کند.
در مجموع میتوان Gundam Breaker 4 را یک تجربه الزامی برای طرفداران گاندام دانست. برای دیگر افراد، اگر بتوانید با برخی مشکلات بازی کنار بیایید، با اثری دوستداشتنی روبرو هستیم که بهلطف گیمپلی اعتیادآور خود و امکان شخصیسازی بینظیر، لحظات مفرح و شاد زیادی برایتان رقم خواهد زد. شاید اگر بازی با برچسب قیمتی ارزانتری عرضه میشد، برخی ایرادات به بازی وارد نبودند؛ اما چنین مشکلاتی شایسته اثری شصت دلاری نیستند.
بررسی بازی با توجه به تجربه نسخه پی سی و براساس کد ارسالی ناشر نوشته شده است.
source