ساعت 24 – ایران درگیر صدها مشکل و گرفتاری اقتصادی است. چون تورم بالا و مزمن، کاهش قدرت خرید مردم، بی‌ثباتی پولی و مالی، افزایش نرخ ارز، بحران بانکی، بیکاری، رشد منفی سرمایه‌گذاری، فقر و ده‌ها مساله دیگر. لیکن ریشه‌ی آن‌ها دو مساله اصلی است: کسری_بودجه که چاپ_پول را در چهل سال گذشته سبب شده و غلبه توهم خوداتکایی و یا خودکفایی بر سیاست تجارت_آزاد.

 
ا

وزارت صمت از صنعت و معدن و تجارت به تجارت_صنعت_معدن باید تغییر اولولیت دهد. صنعت و معدنی که جایی در بازار جهانی نداشته باشند، فاقد هر گونه ارزش هستند. اگر دولت‌مردان تا حدی به پیامدهای چاپ پول آگاه شده‌اند؛ و در انتصابات دولت چهاردهم نیز کم‌وبیش اثر آن را می‌توان دید، در انتخاب وفاداری به سیاست ضدتوسعه‌ی خوداتکایی که بلای جان اقتصاد ایران است هم‌چناذن در بی‌راهه هستند.  

صلی‌ترین ماموریت اقتصادی نهاد دولت در ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک کشور که چهارراه_جهان است، باید توسعه‌ی تجارت آزاد باشد. در حالی‌که ضرورت دارد دولت با پایش فرایندهای تجاری کشور، هر جا مانعی بر رشد تجارت دیده‌شد سریعا آن را مرتفع کند، سیاست خودکفایی مبتنی بر ایجاد مانع بر تجارت انتخاب شده‌است. این یعنی هم‌چنان اجبار ملت به رفتن در صف خرید خودرو بدکیفیت در برابر خود رو ایمن به نفع سوداگران_نهادی و… سیاستی صددرصد ضدتوسعه.  
عدم رشد و عقب‌افتادگی ایران معلول یک اشتباه استراتژیک است. گروهی تصور می‌کنند که توسعه امری است که در داخل ایران رخ می‌دهد و ربطی به تجارت و مبادله با جهان ندارد. از همین‌رو، صداوسیما به‌غلط دائم خودکفایی را ترویج می‌کند. درحالی‌که توسعه بدون مبادله خارجی امکان ندارد. تجارت ستون فقرات توسعه‌ی ایران است. چرا که موقعیت #ژئوپولیتیک_ایران با توسعه تجارت قابل تعریف است. اگر این ویژگی را از ایران بگیرید، دیگر ایران، ایران نیست.
ایران توسعه‌یافته ایرانی است که یکی از مرکز مبادلات جهان و دستِ‌کم گرانیگاه مهم مبادله در منطقه باشد. سیاست درست، انتخاب شرکای تجاری استراتژیک و انتخاب استراتژی رقابتی ایران در سطح جهان است.
چین تصمیم گرفت که روی سیاست خودکفایی یک خط‌قرمز بکشد و اقتصاد چین را به اقتصاد جهان پیوند دهد. پس از آن تبدیل به کارخانه جهان شد. از آن به بعد تمام سیاست‌های بین‌المللی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنینتی و حتی دفاعی چین بر اساس آن بنیاد یافت. بنابراین موقعیت‌یابی ایران در بازار جهانی نقطه کانونی است. اگر این را مبنا قرار بدهیم، نکته‌ی بعدی شناخت فرایند و رهگذر توسعه‌ی ایران است.
توسعه_دریامحور آینده ایران را شکل خواهد داد. شبکه‌ی ارتباطات و تبادل دریایی و تولید در کناره‌ی دریاها، ستون فقرات توسعه‌ی مدرن جهان را شکل می‌دهند. شما همین کشورهای جنوب خلیج‌فارس را که نگاه کنید، توسعه‌ی آن‌ها مبتنی بر اقتصاد دریامحور است. و به شکل خیلی شگفت‌انگیزی سیاست عملی توسعه‌ی صنعتی ایران در دهه‌های گذشته فاصله گرفتن از دریا است. حکمرانی در ایران کاملاً ضد جریان آب حرکت می‌کند. به‌جای اینکه توسعه را لب دریای ایران در خلیج‌فارس مستقر کند، آب را با افتخار به حاشیه‌ی کویر می‌آورد و این ممناطق را بر خلاف ظرفیت_اقلیمی شان توسعه می‌دهد. در حال حاضر تراکم نفر در کیلومترمربع در کنار دریای جنوب ایران کمتر از 4.8 است. این شاخص در تهران بالای 700 نفر است. این یعنی عدم تعادل کلی در سرزمین ایران.
سیاست تجارت آزاد بقیه سیاست‌ها همراستا خواهد کرد. هم‌چون پیوستن به سازمان تجارت جهانی WTO، سیاست ارزی پایدار، سیاست پولی مستقل، نظام بانکی معتبر با استانداردهای بین‌المللی، نظام تامین مالی بین‌المللی و… آن‌گاه است که از تله فقر هم رهایی خواهیم یافت و بیکاری نیز چاره خواهد شد و….
عباس آخوندی – کانال واتساپی‌هاما

source