اختصاصی طرفداری | با ورود تیم مدیریتی جدید و همچنین یک سرمربی جدید که بر خلاف سرمربی قبلی به واژه «فوتبال» اعتقاد دارد، انتظار می‌رفت که عملیات ترمیم تیم از لحاظ نیروی انسانی آغاز شود.

هنوز فصل نقل و انتقالات جان نگرفته بود که تیاگو موتا، سرمربی جدید و تیم مدیریتی جدید توانستند دو انتقال مهم را در خط میانی به سرانجام برسانند. داگلاس لوئیز، هافبک میانی سابق استون ویلا و کفرن تورام، هافبک میانی سابق نیس، که هر دو فصل فوق العاده‌ای را در باشگاه‌های خود سپری کرده بودند به طور پیاپی و به فاصله چند روز راهی یوونتوس شدند تا به‌رغم جدایی آدریان رابیو، اوضاع خط میانی یوونتوس بغرنج نشود. با این حال آن‌ها برای ترمیم نهایی با توجه به جدایی رابیو، هنوز نیازمند تقویت وضعیت خود خواهند بود.

با این تفاصیل اما جذب این دو هافبک میانی با توجه به عملکرد فصل گذشته‌شان در باشگاه‌های خود گامی رو به جلو برای یوونتوس است. در این یادداشت به طور ویژه و مفصل به بررسی فنی خصوصیات این دو هافبک می‌پردازم و ضمن مقایسه توانایی‌های این دو بازیکن با یکدیگر به شما خواهم گفت که هر یک در چه پارامترهای فنی می‌توانند به یوونتوس کمک کنند. این بررسی مفصل را از طریق تعریف، مطالعه و تحلیل چندین داده فنی پیشرفته در کنار تحلیل نقشه‌های فنی به شما ارائه خواهم کرد.

در بخش بازی با توپ، شش داده فنی پیشرفته را انتخاب کرده‌ام که هر یک هدفی را دنبال می‌کند و بخشی از توانایی‌های فنی هر یک از دو بازیکن را می‌تواند نمایان کند. داده نخست با نام اختصاری «xA» شناخته می‌شود. «xA» داده فنی پیشرفته‌ای است که کیفیت پاس‌های یک تیم یا یک بازیکن را نشان می‌دهد. به این معنی که بازیکن پاس دهنده هم تیمی‌اش را در چه موقعیت مناسبی برای ضربه به سمت دروازه قرار داده است و تا چه اندازه توانسته توپ را به مناطق پرخطرتر انتقال دهد. ارزش این مقدار بین 0 و 1 است و هر چه مقدار به 1 نزدیک‌تر باشد، کیفیت پاس بالاتر است (از لحاظ نزدیک‌تر شدن به موقعیت گلزنی). «xA» به ما کمک می‌کند که ببینیم پاس‌های یک بازیکن تا چه اندازه توانسته برای ایجاد موقعیت گل خطرناک به کار بیاید.

داده دوم «Shot-Creating Action» نام دارد. یک ضربه به سمت دروازه را تصور کنید که ممکن است به گل تبدیل بشود یا نشود. چه کسانی در خلق این ضربه به سمت دروازه مشارکت داشته‌اند؟ آمارهای آماتور همچون پاس کلیدی تنها به ما می‌گویند که چه بازیکنی پاس نهایی را جهت ضربه زدن ارسال کرده. اما داده فنی پیشرفته «Shot-Creating Action» تا دو کنش قبل از ضربه به سمت دروازه را مورد بررسی قرار می‌دهد. به این ترتیب بازیکنی که به عنوان مثال چند بازیکن حریف را دریبل زده و پاس قبل از پاس نهایی را ارسال کرده نیز در این داده فنی پیشرفته مقدار دهی می‌شود. در این داده فنی پیشرفته کنش‌هایی همچون پاس مُرده، دریبل و یا حتی گرفتن خطایی که منجر به زدن ضربه به سمت دروازه می‌شود نیز محاسبه می‌گردد. به این ترتیب بازیکنانی که تاثیر زیادی در طول بازی دارند اما در آمارهای آماتور که توسط هواداران فوتبال زیاد استفاده می‌شود اثری از آن ها نیست نیز در داده‌های فنی پیشرفته دارای ارزش می‌شوند. در این شرایط است که می‌شود تحلیل درستی از داده‌های فنی داشت.

داده سوم «Progressive Pass» است. این داده فنی پیشرفته ارزش زیادی دارد که معرفی کامل آن مفصل است و در جزئیات نیز تعاریفش در کمپانی‌های مرجع مختلف کمی متفاوت است. با این حال، به طور کلی، به پاس‌هایی اطلاق می‌شود که حداقل 10 متر طول داشته باشد و حداقل 25 درصد از مسافت باقی‌مانده تا دروازه حریف را طی کند. داده بعدی «Progressive Carries» است. تعریف این داده نیز در کمپانی‌های مرجع مختلف تفاوت‌هایی در جزئیات دارد اما عموما به حمل توپ‌هایی اطلاق می‌شود که حداقل 10 متر طول داشته باشد و حداقل 15 درصد از مسافت باقی‌مانده تا دروازه حریف را طی کند. داده پنجم تعداد لمس توپ و داده آخر نیز تعداد پاس‌های بلند و با طول زیاد صحیح است (پاس‌هایی که طولی بیش از 30 یارد داشته باشد).

حالا به تصویر زیر دقت کنید که وضعیت این دو هافبک میانی را از حیث این شش داده فنی پیشرفته در یک سال گذشته در مقایسه با تمامی هافبک‌های میانی حاضر در هفت لیگ معتبر اروپایی (پنج لیگ معتبر به همراه لیگ قهرمانان و لیگ اروپا) نشان می‌دهد. مطابق روال همیشه نیز داده‌ها را بر اساس «Percentile» (صدک) مشخص کرده‌ام تا بهتر بتوانیم به مقایسه کیفیت هر بازیکن در هر یک از این داده‌ها با دیگر بازیکنان حاضر در هفت لیگ مطرح اروپایی بپردازیم. به عنوان مثال وقتی می‌گوییم تورام از حیث داده فنی «xA» در صدک 75 اُم قرار دارد، به این معنی است که او از 75 درصد بازیکنان هم پست حاضر در لیگ‌های مطرح اروپایی وضعیت بهتری از این حیث داشته است.

تحلیل داده‌ها بسیار هیجان انگیز است. ما با دو هافبک میانی طرف هستیم که هر یک همراه با توپ، خصوصیات و توانایی‌های مختلف و بعضا متفاوتی در پارامترهای فنی دارند. از حیث انتقال توپ به مناطق پرخطرتر و نزدیک به دروازه (xA) هر دو بازیکن توانا هستند اما داگلاس لوئیز وضعیت فوق‌العاده‌ای دارد. هر دو بازیکن در کنش‌هایی که می‌تواند منجر به زدن ضربه به سمت دروازه حریف شود نیز عملکردی فوق‌العاده و نزدیک به یکدیگر دارند. نزدیک به دروازه هر دو بازیکن به عنوان یک هافبک میانی و نه تهاجمی، می‌توانند خلاق باشند و توانایی‌های فنی خوبی از خود در این خصوص نشان داده‌اند.

در خصوص کنش‌های «Progressive» که اهمیت زیادی در فوتبال مدرن دارد اما مهم‌ترین تفاوت دو بازیکن عیان می‌شود. می‌بینیم که هر یک از دو بازیکن تخصص متفاوتی در این زمینه دارند. داگلاس لوئیز در ارسال پاس‌های موسوم به Progressive تواناتر از کفرن تورام است. هافبک فرانسوی عموما در کار با توپ چنین توانایی از خود بر خلاف هافبک برزیلی نشان نمی‌دهد. با این حال زمانی که به حمل توپ‌های Progressive می‌رسیم، قضیه تغییر می‌کند. کفرن تورام در میان تمامی هافبک‌های میانی لیگ های معتبر یک متخصص ذاتی در حمل توپ پیش رونده است. او از 93 درصد هافبک‌های میانی لیگ‌های مطرح اروپایی در این حوزه در یک سال گذشته بهتر عمل کرده که وضعیتی استثنایی برای او محسوب می‌شود. داگلاس لوئیز نیز گرچه وضعیت خوبی در این زمینه دارد اما یک متخصص نیست. کفرن تورام اما در حمل توپ و کنترل آن در مسافت‌های طولانی، فوق‌العاده است و هواداران یوونتوس می‌توانند در طول فصل این توانایی استثنایی هافبک جدیدشان را بارها و بارها تماشا کنند و لذت ببرند.

یکی دیگر از تفاوت‌های فنی مهم لوئیز و تورام که برای یک هافبک میانی اتفاقا بسیار حائز اهمیت نیز است، توانایی در ارسال پاس‌های بلند و با طول زیاد است. در این حوزه داگلاس لوئیز یک متخصص به حساب می‌آید. هافبک برزیلی طی یک سال گذشته از 83 درصد هافبک‌های میانی مطرح اروپا تعداد پاس‌های صحیح بلند و با طول زیاد بیشتری به طور میانگین در هر 90 دقیقه ارسال کرده که عملکردی فوق‌العاده است. در نقطه مقابل اما کفران تورام چنین بازیکنی نیست و به طور کل چنین توانایی ندارد. هافبک فرانسوی در صدک نازل 22 اُم در این خصوص قرار گرفته و اصولا به چنین پاس‌هایی علاقه نشان نمی‌دهد (بخشی از آن می‌تواند به علت رویکرد مربی باشد و قابل پیشرفت نیز است). در زمینه تعداد لمس توپ و مشارکت پویا در جریان بازی به عنوان یک هافبک میانی نیز داگلاس لوئیز وضعیت بسیار بهتری از تورام دارد.

به این ترتیب تحلیل مجموع داده‌ها به ما می‌گوید که داگلاس لوئیز هافبک میانی است که بیشتر در جریان بازی دیده می‌شود. توانایی‌اش در ارسال پاس‌های بلند و با طول زیاد فوق‌العاده است و می‌تواند به خصوص در نیمه زمین حریف نبض بازی یوونتوس را در اختیار بگیرد. کفرن تورام اما یک متخصص ذاتی در حمل توپ رو به جلو و پیش رونده است و می‌تواند در انتقال بازی سازی یوونتوس از مرحله اول به دوم و دوم به سوم (توضیح مفصل فنی) بسیار کارگشا باشد. کارکرد دو بازیکن مطابق موارد مطروحه متفاوت است و حضور همزمان این دو بازیکن در کنار یکدیگر در صورت تمایل تیاگو موتا، تناقضی ندارد.

در حوزه بازی بدون توپ داده‌های کمپانی مرجع Smarterscout را انتخاب، استخراج و تحلیل کرده‌ام. این کمپانی مرجع در حوزه داده‌های بدون توپ توانسته با تعریف و محاسبه داده‌ها بر اساس زمانی که تیم و بازیکن مورد نظر مالک توپ نیست، ارائه‌ای دقیق و فنی از این مسئله بدهد و تمامی آمارهای آماتور و بدون معنی همچون تعداد تکل، تعداد قطع توپ و … را که هیچ معنایی از لحاظ فنی ندارند از دور خارج کند. بررسی و تحلیل این داده‌ها نشان می‌دهد که هر دو بازیکن در حوزه بازی بدون توپ توانایی‌هایی نزدیک به یکدیگر دارند (به علت طولانی شدن یادداشت جزئیات را حذف کرده‌ام). با این حال داگلاس لوئیز در حوزه نبردهای یک در برابر یک بدون توپ، تواناتر است و در نقطه مقابل اما کفرن تورام بازیکن تهاجمی‌تری در بازی بدون توپ است. به این معنی که تمایل دارد در نقاط مختلف زمین بازیکن حریف را دنبال کند و در راستای بازپسگیری توپ تلاش مستمری از خود نشان بدهد.

برای درک بهتر مسئله فنی شرح داده شده درباره تورام، به نقشی فنی زیر دقت کنید که از کمپانی مرجع Driblab استخراج کرده‌ام. نقشه زیر تمامی بازپس‌گیری‌های توپ توسط تورام را در فصل گذشته در لیگ فرانسه نشان می‌دهد. ملاحظه می‌کنید که چگونه هافبک فرانسوی تقریبا در تمامی نقاط زمین و حتی نیمه زمین حریف به عنوان یک هافبک مرکزی موفق شده حریفان را دنبال کند و توپ را از آن‌ها پس بگیرد. عملکردی قابل تامل از کفرن تورام که می تواند منطبق بر رویکرد و سیاست‌های فنی تیاگو موتا باشد.

یوونتوس پس از مدت‌ها در تلاش است تا خط هافبک خود را تقویت کند. آن‌ها دو هافبک میانی باکیفیت اما با توانایی‌های فنی مشخص را جذب کرده‌اند که حتی کنار یکدیگر نیز می‌توانند بازی کنند. با این حال پازل آن‌ها در خط میانی همچنان کامل نشده. تیاگو موتا همچنان به یک بازیکن ویژه علی‌الخصوص در یک سوم تهاجمی و درون باکس احتیاج دارد که در این زمینه تخصص ذاتی داشته باشد. با این حال جذب داگلاس لوئیز و کفرن تورام می‌تواند گام مهم و رو به جلویی در خط میانی برای تیاگو موتا و هواداران یوونتوس باشد.

*داده‌های فنی پیشرفته از کمپانی‌های مرجع Opta ، FBref و Smarterscout استخراج شده است.

source