رحمان شاهسواری کینگ زاده 26 ژانویه 1983 نویسنده وخواننده اهل ایران بزرگ است.

ادبیات و هنر دوستان قطعا با کینگ ایرانی آشنا هستند. این نویسنده فعال، به شکلی منحصر به فرد رابطه خود با مخاطب عزیز را مورد بررسی دقیق قرار داده و حفظ می کند.

رحمان شاهسواری کینگ هنرمندی است، که آثار تأثیر گذار و قدرتمندی را خلق می سازد.

رحمان شاهسواری کینگ هنرمندی است، که آثار تأثیر گذار و قدرتمندی را خلق می سازد.

به همین خاطر در این جا می خواهیم مرور کوتاهی به بیوگرافی و آثار کینگ ایرانی که( ادبیات ایران ) است ، داشته باشیم.

کینگ ایرانی یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذار ترین نویسنده ، و استعداد نوظهور ایرانی است.

کینگ ایرانی یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذار ترین نویسنده ، و استعداد نوظهور ایرانی است.

مسیر حرفه ای رحمان شاهسواری کینگ ایرانی با نوشتن جملات قصار ومفهومی و ارزشمند قرن 21 آغاز گشته و پایانی ندارد.

جملات کوتاه و قصار از رحمان شاهسواری کینگ ایرانی

– گذشت روزهائی، که نمی باید چنین می گذشت.

– روز روشنی می رسد ، حال زمان شب است.

– بزرگ ترین تجربه در زندگانی ست ، شناخت کافی داشتن از آدم های پیرامون خود.

– داستان زندگانی شیرین بود ، که در قسمت ما تلخ شد.

– در جوانی پیر گشتم ، زیراکه عاشق گشتم.

– جهان به رنگ سیاه و سفید شد ، و سیاهی در بخت ما شد .

– تو آغازی هستی ، که بی تو پایان من است.

– تو دلبر و من دلخواه توام .

– گذشته، مقصدی ست که دیگر مسیری برای پیمودن ندارد.

– من خاک پاک ایرانم، که در وجودم گل های بهاری رشد می کنند و شکوفا می گردند.

– جهان گورستان بزرگی ست، که امیدها و آرزوهای بزرگ را در خود دفن می سازد.

– جهان زیبا جائی ست، که لبخندی برای همیشه در چهره ها باشد.

– با تفکر خوب و بد است، که برای همیشه خوب و بدی موجود است.

– عمر مون کوتاهه، اما خوشبختی مون بلند باشه.

– تغییری درست باش، آن هم برای جهانی بزرگ.

– زندگانی آغازی با آواز عشق است، و پایانش شعری همیشه غم‌انگیز است.

– با اندیشه و تفکر نو، زندگانی را نو بساز.

– زندگانی زمستانی سرسخت است، که در وجودش بهاری زیبا نهفته است.

جملات ناب و مفید از کینگ ایرانی

– این جهان برایمان غم شد، هرچه که بود و هست تلخ شد، شربتی زهر شد.

– این جهان غمش بی پایان است.

– مرگ ، آخرین آهنگ زندگانی ست.

– هدف ما زندگانی بود ، ولی مقصد مان خاک شد .

– من قطره ای از دریا هستم، که بی من دریائی شکل نمی گیرد.

– بال و پر من نه ز بادها و طوفان های روزگاران ، ز آدمیان در هم شکست.

– شاخه و برگ های من ز دستان کسانی شکست، که امروز می گویند: حیف چرا ؟ امروز نیستی ؟ کجایی؟

– پایان این زندگانی مرگ است ، و گورستانی سرد و تاریک و تنگ است.

– صبوری کن، که این جهان هم نامت و هم پایانت دهد.

– زندگانی جنگیدن و در صلح ماندن است.

-روزی از این روزها، پایان زندگانی من و تو و ما باشد.

– آرامش این جهان، به معنای واقعی بهشت نباشد.

جملات کوتاه و کلمات قصار از رحمان شاهسواری کینگ نویسنده وخواننده ایرانی

– آن کس که بر خود کنترل دارد ، بر جهان تسلط دارد.

– از انسان ها زود نا امید مشو، تا آن ها هم از تو ناامیدتر نشوند .

– عاشق شدن در لحظه ای ست ، اما درد عشق کشیدن یک عمری ست.

– گر به معنای واقعی شادی و نشاط و خوشبختی برای همگان بود ، جهان گلستانی تک می بود .

– انسان دانا نیست، مگر علم و دانش و تقوای کافی داشته باشد.

– زندگانی زیباست ، اما خیلی از زمان ها مسیر طولانی و پیچیده و نا هموار است.

– این جهان، هم رنج است و هم گنج.

– زندگانی یک حقیقت بزرگی ست، که فقط با سفر کردن می توان به درک درستی از آن دست یافت.

– خاموشی در وجودم ، اما تسلیم شدن در ذاتم نیست.

– انسان در هر زمان و مکانی گناهکار است ، اما به معنای شیطان واقعی نیست.

– تنهای تنهام ، زیراکه روزی حتی سنگ مزارم را ، فقط باران تمیز خواهد کرد.

– بعضی از زمان ها بایستی در زندگانی اعتماد کرد، گر چنین نباشد خیلی زمان ها غیر ممکن گردد.

– گر شادی و نشاط و خوشبختی باشد ، دیگر پائیز و زمستان معنائی نداشته باشد.

– گر غم عمیق تر است ، خدا خیلی بزرگ تر است.

– شادی ارزشمند ترین چیز در جهان است ، که در زمان حال نایاب و کیمیاست.

– گر امیدی باشد، حتی در دریای پر تلاطم زندگانی، موجی برای رساندن به ساحل امن هست.

source