طرفدارهای پروپاقرص انیمه Spy × Family احتمالا از تجربهی بازی SPYxANYA: Operation Memories پشیمان نمیشوند؛ فارغ از اینکه چه سن و سالی دارند.
ساخت بازی ویدیویی براساس آثار سینمایی و تلویزیونی محبوب، اصلا اتفاق جدیدی نیست. تازه قبلا تعداد بسیار بیشتری از این بازیها منتشر میشد. انیمیشن Up، انیمیشن پاندای کونگفوکار، انیمیشن جوجه کوچولو، انیمیشن شگفتانگیزان و صدالبته انیمیشن شرک تنها برخی از آثاری هستند که شخصا بازی/بازیهای ویدیویی ساختهشده از روی آنها را به خاطر دارم. حتی وال-ای هم بازی خودش را داشت. این نوع بازیها در نسلهای ششم و هفتم کنسولها، بخشی جدانشدنی از صنعت ویدیوگیم بودند؛ هرچند شروع حضور قابلتوجه آنها در این مدیوم به دهه ۱۹۹۰ میلادی و زمان انتشار بازیهایی همچون Aladdin و هرکول برمیگردد.
تغییر اولویتها و استانداردها در صنعت بازی بهعلاوهی رشد دیوانهوار درآمدزایی از بازیهای موبایلی کاری کرد که ساخت این نوع از ویدیوگیم برای کنسول و کامپیوتر، کمرنگ و کمرنگتر شود. امروز به جایی رسیدهایم که احتمال ساخت فیلم یا سریال از روی بازیهای ویدیویی معروف به مراتب بیشتر از احتمال ساخت بازی از روی فیلم یا سریال معروف است. به همین خاطر تجربهی بازی SPYxANYA: Operation Memories برای من یادآور گذشته بود؛ یادآور روزهایی که با سنوسال کم، از هر نوع تعامل با شخصیتها و جهان یک اثر سینمایی/تلویزیونی دوستداشتنی لذت میبردم.
در دوران اوج بازیهای مورد بحث، تماشاگرها تقریبا هروقت یک انیمیشن پرفروش یا حتی فیلم لایواکشن عامهپسند جدید را میدیدند، تقریبا مطمئن بودند که میتوانند بازی آن را هم پیدا کنند. این بازیها معمولا از نظر طراحی مرحله و گیمپلی، هیچگونه دستاورد خاصی نداشتند و بین بهترین ویدیوگیمهای زمان خودشان قرار نمیگرفتند. اما ماهیت تعاملی بازیهای ویدیویی کاری میکرد که عاشقان منبع اقتباس، از درگیر شدن با جهان آن لذت ببرند؛ مخصوصا بچهها که کوچکترین اهمیتی به نمرات نمیدادند و فقط در حسوحال جهان داستانی انیمیشن و بازی غرق میشدند.
بازی SPYxANYA در نگاه اول بیش از حد ساده به نظر میرسد. کمی که جلو میروید، تنوع مراحل و جذابیتهایش را نشان میدهد
اینها را نگفتم که بررسی بازی SPYxANYA: Operation Memories را تبدیل به تاریخچهی بازیهای ساختهشده از روی فیلمها، سریالها و انیمیشنها کنم. قضیه از این قرار است که برای بررسی یک بازی باید هم خاستگاه اثر را شناخت و هم از دریچهی درستی به آن نگاه کرد.
برخلاف اکثر شرکتهای بزرگ آمریکایی که سالها است ساخت این نوع از بازیها را رها کردهاند، ژاپنیها همچنان اهل آوردن فرنچایزهای محبوب از مانگا و انیمه به دنیای ویدیوگیم هستند. از قضا استودیو Groove Box Japan بهعنوان سازندهی بازی SPYxANYA: Operation Memories در تولید بازی One Piece: Unlimited World R نقش داشت. در نتیجه با کار روی بازیهای لایسنسدار که باید توجه زیادی به منبع اقتباس داشته باشند، غریبه نیست. بندای نامکو اینترتینمنت هم در مقام ناشر، طی نسل ۸ بازی JoJo’s Bizarre Adventure: Eyes of Heaven و بازی Naruto Shippuden: Ultimate Ninja Storm 4 را عرضه کرد.
همهی اینها ما را به آنیا فورجر و ویدیوگیم ساختهشده از روی انیمه Spy x Family میرسانند؛ ویدیوگیمی که حتی اسم آن (SPYxANYA بهجای SPYxFamily) نشان میدهد که تا چه اندازه متمرکز روی آنیا، یکی از کاراکترهای محبوب انیمههای چند سال اخیر است. داستان بازی از جایی شروع میشود که آنیا بهعنوان دانشآموز آکادمی Eden باید یک دفترچه خاطرات تصویری عالی را آماده کند و به مدرسه ارائه دهد. برای این کار او همراهبا خانواده به گردشهای گوناگون میرود تا عکس بگیرد و خاطره بسازد. همهی این توصیفات به احتمال زیاد باعث میشوند که فکر کنید در بازی فقط مشغول راه رفتن، انتخاب لباس کاراکترها، حرف زدن با شخصیتها و عکس گرفتن از آنیا هستید. ولی اینطور نیست.
در همان ساعات آغازین تجربهی SPYxANYA: Operation Memories هرچه جلوتر میروید، بازی بیشتر و بیشتر گسترش پیدا میکند. البته که حضور آنیا در موقعیتهای جذاب مختلف برای عکسبرداری، یکی از اِلِمانهای اصلی گیمپلی است، اما سازندگان مینیگیمهای متنوع و جالبی را طراحی کردهاند که مربوطبه شخصیتهای مختلف هستند. آنیا باتوجهبه قدرت ویژهای که دارد، خاطرات لوید و یور را هم میبیند. در نتیجه شما هم مراحل اکشن هکانداسلش با تمرکز روی نبردهای سریع یور با گروههای بزرگ دشمنها را دارید و هم با لوید مشغول مخفیکاری میشوید.
به خودتان میآیید و میبینید که در طول یک ساعت تجربهی Spy x Anya، گاهی مشغول تلاش برای نگه داشتن کمبو، گاهی مشغول حرکت بیسروصدا در دل تاریکی برای پنهان ماندن از نور چراغقوهی مامورها و گاهی مشغول وسطی بازی کردن با آنیا بودهاید.
بازی برای اینکه مینیگیمهای متفاوت خود را یکپارچه به گیمر ارائه کند، تاکید زیادی روی دریافت امتیاز از مراحل گوناگون دارد. شما برای اینکه آیتمهای موردنیاز برای گرفتن بهترین عکسهای ممکن را بهدست بیاورید، باید با تجربهی مینیگیمها موفق به کسب Play Points شوید. هر مینیگیم چالش مخصوص به خود را دارد. برای همین بازی واقعا قدم به قدم با معرفی مینیگیمهای بیشتر گسترش مییابد و مخاطب را به روشهای مختلف سرگرم میکند.
مراحل مختلف بازی در چند گروه متفاوت طبقهبندی میشوند و گیمر را به مدلهای گوناگون به چالش میکشند
یک مینیگیم میتواند متمرکز روی سرعت گیمر در فشردن بهموقع دکمه باشد و یک مینیگیم مهارت او در دقت به الگوی حرکت دشمنها را محک میزند. ماجرا وقتی جالبتر میشود که میبینیم کسب حداکثر امتیاز از هر نوع از مراحل بازی، چالشبرانگیز است. اگر بازیکن میخواهد به سرعت پیشرفت کند، باید مینیگیمهای مختلف را عالی یاد بگیرد و با بیشترین امتیاز ممکن پشت سر بگذارد.
در این بین شوربختانه برای طولانیتر شدن بازی، Spy x Anya بارها گیمر را مجبور به انجام کارهای تکراری میکند؛ به این شکل که مثلا برای باز کردن سطح بالاتر یک مرحله، راهی به جز تجربهی دوباره و دوبارهی همان مرحله وجود ندارد. این موضوع درکنار کند بودن شدید روند برخی از بخشهای بازی سبب میشود که احساس کنید اگر سازنده بهدنبال توجیه برچسب قیمت ۵۰ دلاری محصول نبود، شاید بازی بهتری را ارائه میداد.
اگر سازنده با کش آوردن برخی از بخشها بهدنبال توجیه برچسب قیمت ۵۰ دلاری محصول نبود، شاید بازی بهتری را ارائه میداد
بااینحال قرارگیری این همه مینیگیم متفاوت با مکانیزمهای مختلف، آسیبهایی هم به بازی میزند. استودیو Groove Box Japan باید به مراتب بیشتر از وضعیت فعلی، روی سیستم کنترل شخصیت در هرکدام از مینیگیمها کار میکرد تا پیوند بهتری بین آنها ایجاد شود. در حقیقت یکی از مشکلات SPYxANYA: Operation Memories چیزی نیست جز اینکه احتمال دارد حتی بعد از بارها تجربهی مینیگیمهای مختلف، دکمههای هرکدام از آنها را با یکدیگر قاتی کنید و گیج شوید.
شاید گاهی اینطور احساس کنید که چند تیم بازیسازی مختلف، مینیگیمهای متفاوتی را برای بازی ساختند و در آخر تیم اصلی یک سیستم برای قرارگیری آنها در ساختار کلی بازی را آماده کرد؛ بدون اینکه در طراحی مکانیکهای هر مینیگیم، توجهی به مینیگیمهای دیگر شده باشد. به همین دلیل بخشی از تجربهی مینیگیمها به خواندن آموزشهای نه چندان کوتاه یا آزمون و خطا با دکمهها میگذرد؛ نکتهای منفی که میتواند کودکان را که یکی از مهمترین گروههای مخاطب چنین ویدیوگیمی هستند، خسته کند.
همانطور که یک نگاه به جامعه مخاطب انیمه Spy X Family نشان میدهد، اصلا و ابدا نباید فرض کرد که فقط مخاطبهای کم سنوسال به چنین آثاری علاقه دارند. آیا بازی SPYxANYA: Operation Memories میتواند برای گیمرهای بزرگسال هم سرگرمکننده باشد؟ اگر طرفدار انیمه خانواده جاسوس هستند، بله. زیرا اگر کسی جذب حسوحال کلی مجموعه شده باشد، بازی موارد لازم برای سرگرم کردن او را دارد.
علاوهبر جذابیت تلاش برای کسب بالاترین امتیاز در مینیگیمهای مختلف طی روند اصلی بازی، محصول بندای نامکو یک نقطهی قوت دیگر هم برای بازیکنهای بزرگسال دارد: امکان تجربهی رقابتی مینیگیمها. شما میتوانید در مینیگیمهای مختلفی که فرقهای زیادی با هم دارند، مشغول مسابقه دادن با دوست و آشنا شوید. حتی میتوان به این فکر کرد که اگر والدین SPYxANYA: Operation Memories را در اصل برای کودک یا نوجوان علاقهمند به انیمه خانواده جاسوس بخرند، بچه در برخی از مواقع میتواند پدر یا مادر را هم با خود در تجربهی بازی همراه کند.
از تلاش برای سریع جواب دادن به سؤال معلم سر کلاس و مسابقه با هم روی ابرها سوار بر باند تا بولینگ، وسطی و آشپزی فقط برخی از مینیگیمهای بازی SPYxANYA: Operation Memories هستند که میتوانید مشغول رقابت در آنها شوید. از آنجایی که مینیگیمهای دونفره در همان منو آغازین در یک بخش مخصوص به خود قرار گرفتهاند، هروقت بخواهید روی هر پلتفرم وارد آنها میشوید و با دو کنترلر از یک تجربهی رقابتی ساده و دلچسب لذت میبرید.
طرفدارهای انیمه خانواده جاسوس نباید از بازی SPYxANYA: Operation Memories انتظار داستانگویی جدید را داشته باشند. ولی اثر موردبحث به خوبی خودش را در این جهان داستانی غرق کرده است. چه وقتی بازیکن با آنیا به مدرسه میرود و چه وقتی دخترک از قدرت خود در موقعیتهای مختلف برای برنده شدن استفاده میکند، سازندهها دوست دارند بازیکن را به یاد انیمه بیندازند.
همین توجه به انیمه منبع اقتباس، در تصویرسازیها نیز پررنگ است. بازی آنیا بهویژه روی بعضی از پلتفرمها، تجربهی گرافیکی درخشانی را ارائه نمیدهد. جدا از کیفیت بافتها، مشکل افت فریم هم در مراحل اکشن به چشم میآید. بااینحال از واکنشهای کودکانه و اغراقآمیز آنیا تا درستی ظاهر مکانهای آشنا، همه در خدمت همین هستند که به بازیکن احساس ورود به جهان انیمه/مانگا محبوبش را بدهند. فرقی نمیکند که آنیا برای انجام تکالیف نیاز به کمک دارد یا شب در دنیای خیالات مشغول سواری گرفتن از باند میشود. در هر حالت طرفدار اسپای فمیلی به احتمال زیاد در بازی آنیا از وقت گذراندن با خانواده فورجر لذت میبرد.
این وسط اگر از انیمهدوستهایِ اهل یادگیری زبان ژاپنی هستید، تجربهی بازی SPYxANYA: Operation Memories میتواند ارزش بیشتری برای شما پیدا کند. ویدیوگیمهای زیادی عرضه شدهاند که میشود آنها را با صداگذاری ژاپنی و زیرنویس انگلیسی بازی کرد. ولی وجود موقعیتهای اجتماعی ساده و پرتکرار در بازی SPYxANYA کاری میکند که چندین و چند مرتبه یک اصطلاح را بشنوید و معنی آن را بخوانید. پس درک بهتری نسبت به ماهیت هر گفتوگو دارید. همین باعث میشود شانس خوبی برای یادگیری درست جملات و کلمات با فهم درستِ کارکرد و نوع استفاده از آنها داشته باشید.
بازی SPYxANYA: Operation Memories گستردهتر از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر میآید. این ویدیوگیم در حقیقت مجموعهای از مینیگیمهای بامزه با تمرکز روی شخصیتهای مختلف انیمه خانواده جاسوس را به گیمر تحویل میدهد؛ درحالیکه آنیا مشغول تلاش برای پر کردن دفترچه خاطرات خود با بهترین خاطرات ممکن است.
هیچکدام از مراحل بازی، طراحی عجیبوغریب یا گیمپلی فوقالعادهای ندارند، اما میتوانند برای طرفدارهای پروپاقرص انیمه Spy × Family جذاب باشند. تمرکز بازی روی آنیا بهعلاوهی امکان تجربهی دونفره و رقابتی مینیگیمهای مختلف، شانس محصول شرکت بندای نامکو برای جلب توجه مخاطبهای هدف خود را افزایش میدهد. البته که نمیتوان از ایرادهایی مثل معرفی گیجکننده و پیاپی مکانیزمهای مختلف برای بخشهای گوناگون، روند بیش از حد کند بازی در چند مرحله و همینطور مشکلات فنی مانند افت فریم، چشمپوشی کرد. اما بازی Spy X Anya به هدف اصلی خود که چیزی جز چندین و چند ساعت سرگرم کردن مخاطبهای شدیدا علاقهمند به انیمه خانواده جاسوس نیست، دست مییابد. در این بین نباید جذابیت آن بهعنوان یک بازی خانوادگی را انکار کرد. چون پتانسیل همراه کردن والدین با فرزند کم سنوسالی را دارد که ساعتها میتواند از وقت گذراندن با آنیا لذت ببرد.
کد دسترسی به بازی از سوی ناشر در اختیار زومجی قرار گرفت.
source