1. دولت همه ز اتفاق خیزد، بی‌دولتی از نفاق خیزد… در برهه پساانتخابات ما به اتحاد هموطن‌‌دوستانه و اتفاق میهن‌‌پرستانه نیاز مبرم داریم. عفونت خشم‌ها و زخم کینه‌ها در سال‌های متمادی جان ایران و ایرانی را دردمند کرده و شهروند چشم‌به‌راه حق‌ها و آزادی‌ها و رفاه عدالت‌مدارانه را مکدر کرده است. نفی‌ها و طرد‌ها ملالت‌آور شده و فصل رفق و فروتنی برای بهبود درد وطن فرا رسیده است.

2. برای همه آنها که دل در گرو وطن دارند، توسعه ملی یک اولویت است. توسعه عدالت‌بنیاد کشور غایت و آرزوی همه است هرچند الگوی توسعه محل بحث و جدل جریانات سیاسی است. دعواهای سیاسی آن‌گاه موجه است که رقابتی برای توسعه و ارزش‌افزوده‌ای برای خلق فرصت‌های ملی را سبب شود. باید در برابر دشمنان منافع ملی چپ و راست و انقلابی و غیرانقلابی یکدل شویم. هر که ایران‌دوست است، در این تعریف باید یکدله باشد که

«دو دوست با هم اگر یکدلند در همه کار، هزار طعنه دشمن به نیم‌جو نخرند» (سعدی).

3. برای کنشگران مدنی مهم دست‌یافتن به وضعیتی بهتر برای آحاد شهروندان است. اگر «کنشگر حزب سیاسی» برای رقابت در کسب مناصب قدرت پا به عرصه می‌گذارد، «کنشگر خیر عمومی» همه هم و غم خود را معطوف به بهبود شرایط و ارتقای سطح رفاه و آسایش و خرسندی و مسرت جمعی می‌‌کند. یک گام هم به حساب می‌آید و روزنه‌گشایی و افق‌گشایی و تسهیلگری و توانمندسازی تداعی این معناست که کنشگر خیر عمومی منصرف از مشرب سیاسی می‌کوشد در داخل چارچوب هنجارین ملی رو به مردم خود سیاست را به قلمرو خیر عمومی دعوت کند و رنج و آلام شهروندان را بکاهد.

4. رویکرد جامعه‌محور کنشگر خیر عمومی مقصد سیاسی ندارد هرچند ابزار قدرت را به سمت خلق خیر عمومی و تقید به منافع جمعی سوق می‌دهد. امروز برای همه ما توسعه و دسترسی به رفاه و آرامش همه ایرانیان مهم است و ذیل «حق بر توسعه» برخورداری بدون تبعیض و برابر را مطالبه‌گری داریم. ایرانیان حق دارند وقتی کشور خود را با این همه ثروت و منابع با سایر کشورها قیاس می‌کنند، در مرتبه‌ای بالنده و افتخارآمیز قرار گیرند.

5. شاخص‌ها با ما حرف می‌زند و با وجود آنچه برخی «اسب زین‌شده» برای دولت چهاردهم تعرفه می‌کنند، اوضاع آن‌قدرها مطلوب نیست و فهرست راه‌های نرفته یا نافرجام کم نیست. دولت برنامه‌ریز و مشارکت‌جو باید پا به میدان گذارد و از همه فرصت‌ها و همه سرمایه اجتماعی داخلی بهره گیرد تا شاخص‌های توسعه یکی پس از دیگری وضعیت ارتقا و بهبود را نشان دهد.

6. ایده «حکمرانی همکارانه» پیامد ادراک وامداری منتخب مردم به مردم و شناسایی حق شهروندان برای مشارکت در توسعه است. دولت چهاردهم باید مردم را واقعا و نه در شعار به بازی بگیرد. بخش خصوصی، اصناف، اتحادیه‌ها، اتاق‌های بازرگانی، کانون‌های وکلا، سمن‌ها، تشکل‌ها، تعاونی‌ها و بخش خصوص قدرتمند موی دماغ دولت‌ها نیستند و مقوم آنها در فرایند توسعه تلقی می‌شوند. مهم این است که فهم شود چگونه می‌توان از این انرژی قویم به نفع خیر عمومی بهره گرفت.

7. تأکید مستمر رئیس‌جمهور جدید بر اینکه باید اختلافات داخلی را کنار بگذاریم و فضای داخلی را گشایش دهیم تا روابط خارجی و مناسبات فرامرزی بهبود یابد، خود یک دستور کار است. همبستگی و توان‌افزایی و همرسانی داخلی یک ضرورت است. باید ملت خود و احزاب رقیب و مخالفان و منتقدان را دوست بداریم و رواداری و تحمل مخالف و نقادی را برتابیم. 

عقل انتقادی و دولت سایه و رقابت بر سر ایده‌ها، به حال کشور مفید و برای آینده مثمرثمر است. تحزب و کار تشکیلاتی یک خلأ در سپهر کنشگری سیاسی ایران است و از این فقدان ضربه خورده‌ایم. باید به فکر یک راه‌حل جدی برای رفع نقصان کار تشکیلاتی منسجم سیاسی باشیم تا سامانه‌ای مجرب‌تر و بابرنامه‌تر و با پشتوانه‌ای قوام‌یافته‌تر در کنشگری سیاسی کشور ظاهر شود و خیر عمومی در رقابت بر کسب قدرت علنی‌تر و شفاف‌تر قابل تعلیل و تحلیل باشد. احزاب برنامه‌محور و نه فردمحور مردم را ایمن‌تر به مقصد می‌رسانند.

8. سرخط محورهای مطروحه رئیس‌جمهور منتخب در فرایند انتخابات را در «حق بر اداره شایسته» خلاصه می‌کنم، حقی که شهروندان نسبت به قوه‌مجریه دارند، قوه‌ای با 18 وزیر و حضور در هفت شورای عالی با عقبه‌ای کارشناسی و ذیل شعار همیشگی دکتر پزشکیان با عبارت «من به متخصص رجوع می‌کنم». اصل رجوع به خبره در فقه و حقوق ما یک قاعده مبنایی است، چنانچه قاعده احترام به حقوق بنیادین در تصمیمات و اقدامات دولت و حکومت یک فریضه غیرقابل مناقشه است.

9. دولت دکتر روحانی به مجرد پیروزی در انتخابات «منشور حقوق شهروندی» را منتشر کرده و در مقام شناسایی حق‌ها و آزادی‌ها، برنامه و خط مشی دولت را طی گزارش صدروزه نخستین به مردم ارائه کرد. هرچند در مقام التزام به حقوق شهروندی رضایات مردم حاصل نشد. دولت دکتر پزشکیان باید از وعده‌و‌وعیدها عبور کند و به‌جای تنلبار متن و هنجارسازی پی‌درپی «دولت عمل به حقوق شهروندی» باشد. مردم عمل می‌خواهند که با پاسداری از قانون اساسی و التزام عملی به حقوق اساسی و آزادی‌های بنیادین عجین است، ایستادگی در‌برابر متعرضان به حقوق شهروندی و آنهایی که با تجاوز از حدود اختیار قانونی به حقوق مردم صدمه می‌زنند و یا موازین دموکراسی و حقوق و آزادی‌های مردم را نقض می‌کنند.

10. فرصت کوتاهی است برای رئیس دولت. مردم ایران نجیب و اصیل هستند و وقتی ببینند دولتی صادق و فروتن و مردمی است و با فساد و تضییع بیت‌المال و تضییع فرصت‌های ملی و رانت و تبعیض و بی‌عدالتی و نقض حقوق بشر سر ستیز بی‌امان دارد، همدلی می‌کنند. مردم از بی‌احترامی به شهروندان و انکار حقوق خود رنجورند. مردم ایران محیط‌زیست سالم و حفظ میراث جنگل و آب‌و‌هوا می‌خواهند. رفاه و امنیت و ثبات اقتصادی و صیانت از ارزش پول ملی و حفظ کرامت انسانی و عدم‌نقض حریم خصوصی می‌خواهند. با گرانان گرانی کند و با آحاد مردم نوکری و تواضع. دولت حداقلی کم‌خرج پرخیر که خدمت به مردم را به‌جای استیلا بر مردم انتخاب می‌کند. مردم را صغیر و محجور و فقیر نمی‌بیند و سالار و ولی‌نعمت به تعبیر بنیان‌گذار انقلاب می‌شناسد. این امید‌ها را مبادا که ناامید کنند. به تعبیر مولانا دولتی که حلم حق شود و در میان زاغ و باز با همه مرغان بسازد تا لطف حق بر سر این مردم مهر و امن و صلح و صلاح و رفاه گستراند. دولتی که قدر این مردم را بداند که آن‌کس که ز شهر آشنایی است، داند که متاع ما کجایی است.

 

source