یکی از شرکتکنندگان به شخصیت خدمات هوش مصنوعی Tifana.com که روی صفحه نمایش داده شده در Artificial… [+] نمایشگاه و کنفرانس هوش در توکیو، ژاپن، در چهارشنبه، ۴ آوریل ۲۰۱۸، نگاه میکند. نمایشگاه هوش مصنوعی تا آوریل ادامه خواهد داشت. 6. (کیوشی اوتا/بلومبرگ)
به طور کلی پذیرفته شده است که با ورود فناوری به کلاسهای درس، معلمان به قول معروف «از یک حکیم روی صحنه به یک راهنما در کنار هم خواهند رفت».
این تغییر به درستی معلمان و حامیان تدریس را دچار مشکل کرده است که میترسند مربیانی که آموزش میدهند، تجزیه و تحلیل میکنند و زمینههای حیاتی را ارائه میدهند، توسط فناوری بیروح و الگوریتممحور کاسته یا کاملاً مورد قبول واقع شوند. به طور کلی، نادیده گرفتن این ترس ها به نفع برخی از مشارکت های فنی و معلمان که باید تعیین شوند، آسان بوده است.
اما این ترسهای جایگزینی ممکن است بدتر از آنچه انتظار میرود و نزدیکتر از حد انتظار باشد.
اگرچه اکنون به تازگی گرد مجلات دانشگاه مدیپولی می زند، کاملاً چهار سال پیش، در سال 2014، پیشگامان فناوری آموزش از قبل یک معلم-ربات طراحی و آزمایش می کردند.
به عبارت دقیقتر، این یک «دو معلم» بود که برخی از مسئولیتهای تدریس را در MOOC – یک دوره آموزشی گسترده آنلاین – بر عهده گرفت. مروری بر یک آزمایش آموزگار اخیراً توسط آراس بوزکورت از دانشگاه مدیپول آنادولو در ترکیه، ویتنی کیلگور از دانشگاه مدیپول تگزاس شمالی و مت کراسلین از دانشگاه مدیپول تگزاس، آرلینگتون، در مجله استرالیایی فناوری آموزشی، 2018 منتشر شد.
این تیم، معلمی به نام Botty را که در توییتر کار میکرد، با جستجو و پاسخ دادن به هشتگ و کلمات کلیدی مخصوص دوره، تجزیه و تحلیل کردند. وقتی Botty هشتگ را پیدا کرد، با استفاده از یک سری پاسخهای خودکار که توسط تسهیلگران دوره از پیش ساخته شده بودند، پاسخ میداد. این توئیتها به شکل راهنمایی یا حتی جملات تفکر برانگیز طراحی شدهاند تا یادگیرنده را در بحث با ربات و دیگران درگیر کند.»
با کنار گذاشتن سؤالات وجودی مانند اینکه آیا خطوط کد می توانند جستجو، پیدا کردن، بیان کردن، پاسخ دادن یا درگیر شدن در بحث را انجام دهند، باتی، بدون سؤال، برای خودکارسازی بخش های مهم آموزش طراحی شده است. و طبق تحقیقات انجام شده این کار را به خوبی انجام داده است. خلاصه گزارش، “… نشان داد که استفاده از معلمان ربات در افزایش تعامل در یک جامعه یادگیری بسیار مفید است و می تواند به عنوان یک دستیار در طول فرآیند آموزش/یادگیری استفاده شود.”
این یافته به ویژه با توجه به پیشنهاد این گزارش جالب است که «حضور آموزشی دارای سه دسته اساسی است: تسهیل گفتمان، آموزش مستقیم، و طراحی و سازماندهی». و این، «به نظر میرسد که بوتی عمدتاً مقوله گفتمان تسهیلکننده حضور تدریس را با «ایفای نقش یک دستیار دوستانه و خستگیناپذیر برای مربی که میتواند به سؤالات مربوط به دوره در چت زنده به دفعات مورد نیاز پاسخ دهد» انجام میدهد.
معنای واقعی آن این است که این محققان بر این باورند که یک ربات می تواند حداقل یکی از سه کارکرد اساسی آموزش را به روشی بهتر از داشتن یک معلم انسانی جایگزین کند.
همچنین بیایید منظور آنها از داشتن یک معلم به عنوان “دستیار خستگی ناپذیر” را روشن کنیم. یک نقل قول در این گزارش (Bayne، 2015، که MOOC را تسهیل کرد که از Botty استفاده کرد) میگوید: «…پیشرفتهای فنآوری جدید جایگزین معلمان نمیشوند، فقط به این دلیل که معلمان مشکلساز یا فاقد توانایی هستند، بلکه برای تقویت و کمک به معلمان استفاده میشوند…»
این را دوباره بخوانید – فناوری جدید فقط به دلیل بد بودن معلمان جایگزین معلمان نمی شود، بلکه احتمالاً به دلایل دیگر کاملاً متفاوت است.
دلیلی مانند توانایی یک ربات برای “دوستانه و خستگی ناپذیر” ممکن است به خوبی انجام شود. همانطور که گزارش به راحتی اشاره می کند، “همیشه روشن است، همیشه وجود دارد و همیشه آماده است.” همچنین تقریباً مطمئن است که رباتها نسبت به معلمان واقعی ارزانتر هستند. از آنجایی که کسانی که برنامههای آموزشی آنلاین را اجرا میکنند به معلمان کمهزینه و کمتجربه روی میآورند، رباتی که میتواند بخشی از کار معلم را انجام دهد احتمالاً جایگزینی فریبنده برای داشتن هر معلمی است.
شاید اغراق نباشد. نویسندگان گزارش Australasian Journal نمی توانند این موضوع را رد کنند. آنها نوشتند: «… میتوان گفت که مرزهای بین نقش معلمان/تسهیلکنندهها و معلم ربات محو شده است و ترکیبی را در کارکردهای معلمان/تسهیلکنندگان و معلمان ربات ایجاد کرده است.»
توجه به این نکته مهم است که MOOC که Botty در آن به کار گرفته شد به طور خاص بر بحث آموزش و یادگیری در محیط های دیجیتالی مانند MOOC متمرکز بود. و تجزیه و تحلیل Botty، با طراحی، از طریق یک لنز «پسا-انسانگرا» انجام شد که از طریق آن انسان و رایانه بهعنوان یکسان در نظر گرفته میشوند، صرفاً تعاملی از یک چیز به چیز دیگر بدون ارزیابی ارزش.
با این حال، اینکه Botty ساخته شده، مورد استفاده قرار گرفته و به نحو مطلوب ارزیابی شده است، باید روشن کند که ترس از جایگزینی معلمان توسط فناوری دیگر یک هذل بیش از حد هوا نیست.
وقتی یک گزارش آکادمیک در مورد معلمان بومی می گوید، ترسیدن از آینده تدریس آسان است: «… این سؤال نگران کننده در مورد اینکه انسان چه نقشی در سناریوی معلم ربات پساانسان گرایانه ایفا می کند، هرچه پیشرفت فناوری بیشتر شود، کمتر آشکار می شود. اگر توسعهدهندگان هوش مصنوعی بتوانند پاسخها، احساسات، حافظه و هوش رهبران فکری متوفی را در رباتهای آینده برنامهریزی کنند، نقش انسان روز به روز کمتر میشود.
منظورشان از انسان معلم است. و منظور از کاهش یافته، بی ربط است.
درک نیوتن به دنبال من در مورد آموزش از جمله فناوری آموزشی (edtech) و آموزش عالی می نویسم. من در مورد این موضوعات و موضوعات دیگر در رسانه های مختلف از جمله واشنگتن پست، آتلانتیک و کوارتز نوشته ام. من به عنوان معاون در بنیاد قرن خدمت کردم، یک اندیشکده سیاست عمومی با تأکید بر آموزش و برای یک سازمان آموزش غیرانتفاعی آموزش کارآفرینی بین المللی کار کردم. من همچنین به عنوان نویسنده سخنرانی برای فرماندار فلوریدا خدمت کردم، در مجلس قانونگذاری فلوریدا کار کردم و در دانشگاه مدیپول کلمبیا در شهر نیویورک شرکت کردم. من یکی از اعضای انجمن نویسندگان آموزش و پرورش هستم.”>
* استانداردهای تحریریه چاپ
* چاپ مجدد و مجوزها