دانشگاه مدیپول استانبول

سان فرانسیسکو، کالیفرنیا – 02 نوامبر: الیزابت هولمز (L) و آلن موری در فورچون جهانی صحبت می کنند… [+] انجمن در هتل Fairmont در 2 نوامبر 2015 در سانفرانسیسکو، کالیفرنیا. (عکس از کیمبرلی وایت/گتی ایماژ برای فورچون)
گتی
قبل از شروع آزمایش خون، الیزابت هولمز، بنیانگذار ترانوس، شروع به ظاهر شدن در صفحات اول مجله کرد، او فرزند خانواده ای سرشناس بود که از نظر عاطفی منزوی شده بود که توسط مادری حسود هدایت می شد که می خواست دخترش برای خودش نامی دست و پا کند.
اگر شما آن را از دست دادید، هلمز در سال 2003 از استنفورد انصراف داد تا به ترانوس تبدیل شود. این شرکت 900 میلیون دلار از سرمایه‌گذارانی که سرمایه خود را بدون بررسی صورت‌های مالی حسابرسی شده متعهد می‌کردند، مانند روپرت مرداک و خانواده والتون با حداکثر ارزش 10 میلیارد دلار جذب کرد.
ترانوس ادعا کرد که می تواند بیش از 200 آزمایش خون را با یک قطره خون انجام دهد. به لطف گزارش جان کریرو، خبرنگار وال استریت ژورنال، جهان در نهایت متوجه شد که ترانوس کلاهبرداری بزرگی بوده است. در سپتامبر 2018، پس از عدم پرداخت وام 100 میلیون دلاری، شرکت تعطیل شد.
هلمز چگونه مهارت های فوق انسانی خود را در فریب دادن مردم به دست آورد؟ برای دیدگاهی در مورد آن، من با یک روانپزشک و مخترع که با والدینش دوست بود و بزرگ شدن هولمز را تماشا می‌کرد، مصاحبه کردم – که در نهایت توسط ترانوس به خاطر حق ثبت اختراعی که دفاع از آن میلیون‌ها هزینه داشت، شکایت کرد.
ریچارد فیویز، M.D، روانپزشک، مخترع، و مامور سابق سیا تحصیل کرده در جورج تاون است که الیزابت هلمز را از کودکی می شناسد. به عنوان اسناد خون بد Carreyrou، او متهم در دعوی قضایی بود که توسط Theranos در سال 2011 علیه Fuisz و پسرش، John تنظیم شد.
فیویز پس از صرف 5 میلیون دلار برای دفاع از دعوا، در سال 2014 به توافقی که او آن را «سگ را بکش» می‌گوید، رضایت داد که در آن هیچ یک از طرفین چیزی از حق ثبت اختراع دریافت نکردند.
من برای اولین بار در اکتبر 2015 با فویس مصاحبه کردم و در 12 فوریه 2019 دوباره با فویس و پسرش جو صحبت کردم. در اینجا چهار بینش شگفت انگیز در مورد هولمز بر اساس این مصاحبه ها آورده شده است.
1. الیزابت هلمز توسط مادر حسودش به شدت تحت فشار قرار گرفت
فیویز گفت که والدین الیزابت در تلاش بودند تا موقعیت خود را در جهان بهبود بخشند. همانطور که او گفت، “خانواده هلمز – پدر و مادر مسیحی و نوئل – همسایگان ما در ویرجینیا بودند. آنها بسیار سیاسی بودند و آرزو داشتند از ارتباطات خود در واشنگتن برای بدست آوردن پول استفاده کنند. بچه های ما با بچه هایشان بزرگ شدند. آنها به آنها حسادت می کردند. خانواده ما پزشکی بودم که حق ثبت اختراعات زیادی داشتم و از آنها پول درمی آوردم و عربی می دانستم.
مادر هلمز سعی کرد او را وادار کند تا شبیه او شود. همانطور که فویس توضیح داد،
نوئل الیزابت را برنامه ریزی کرد تا مثل من باشد، زبانی را اختراع کند و یاد بگیرد. من یک روانپزشک و پزشک خانواده هستم و به پدر و مادر می گویم که با فرزندشان اینطور رفتار نکنند. او همان چیزی می شود که خواهد بود. او را به سمت کاری که نمی خواهد انجام دهد سوق ندهید. در عکس هایی که با خانواده مان دارم او گوشه گیر است. او همیشه به پهلو کشیده می شود و به طور طبیعی در کودکی احساساتی نبود.
والدین هولمز یک تاکتیک “در پشتی” را امتحان کردند تا او را به استنفورد ببرند. همانطور که او توضیح داد، “او دانش آموز عادل و با نمرات پایینی بود. والدینش از طریق کانال های خود شنیدند که اگر در یک برنامه تابستانی در آنجا شرکت کند و زبان بیاموزد، می تواند شانس خود را افزایش دهد. در دوران دبیرستان او را در یک برنامه تابستانی قرار دادند. در استنفورد برای مطالعه ماندارین.”
در همین حال، کریس، پدر هلمز “از نفوذ خود برای به دست آوردن یک شغل خوب در انرون استفاده کرد. او در آنجا معاون رئیس جمهور بود.”
فیویز پس از سقوط انرون به کریس کمک کرد. “زمانی که پس از شکست انرون به واشنگتن برگشت، شکست خورده بود و با گریه نزد ما آمد. او پولی نداشت. من در خانه جدیدی زندگی می کردم که چند بلوک آن طرف تر بود و به او گفتم که می تواند در اولین خانه ما در مک لین زندگی کند. ویرجینیا بدون اجاره.”
هولمز از تحصیل در چین راضی نبود اما مادرش او را رها نمی کرد. “الیزابت با گریه از چین با خانه تماس می گرفت. نوئل تماس های الیزابت را می گرفت و از همسر سابقم می خواست که تماس بگیرد. الیزابت گفت: “مردم کثیف هستند، هتل کثیف است و من می خواهم به خانه برگردم.” اما نوئل به او می‌گفت که دست از شکایت بردارد و با برنامه همراه شود.»
2. بعد از اینکه هولمز از دانشگاه استنفورد کنار رفت، پدرش از اتصالات خود استفاده کرد تا هلمز را در مقابل یک VC قدرتمند قرار دهد.
پدر هولمز از ارتباطات خود برای معرفی او به یک سرمایه گذار بزرگ استفاده کرد. “کریس از تماسی در صندوق بین المللی پول، جان لیپسکی، استفاده کرد تا دونالد ال. لوکاس، یک سرمایه گذار بسیار با نفوذ را درگیر کند. [او سرمایه گذار موسس و رئیس اوراکل بود]. زمانی که الیزابت 21 ساله بود، با لوکاس از چین تماس گرفت و او با او تماس گرفت. او در پس‌زمینه صحبت‌های ماندارین را می‌شنید، وقتی دید که او چقدر جذاب است، لری الیسون رئیس اوراکل را درگیر کرد و او سرمایه‌گذاری کرد.
همانطور که لوکاس در مصاحبه ای در سال 2009 با سالی اسمیت هیوز، دانشجوی دوره دکترای برکلی توضیح داد،
دستیارم گفت از پکن تماس گرفته ام. “البته من تماس را قبول خواهم کرد.” او گفت: “باید با این خانم جوان [الیزابت هولمز] ملاقات کنی!” گفتم: جان، چی؟ شما باید با او ملاقات کنید. او افسانه است. ‘باشه.’ من بیست دقیقه فکر می کنم، درست است؟ این خانم جوان وارد می شود. من فکر می کنم او احتمالاً در آن زمان 21 سال داشت و استنفورد را ترک کرده بود، فارغ التحصیل نشده بود و شرکتی به نام Theran[os] داشت. و من فکر کردم که این یک مکالمه کوتاه خواهد بود. خوب، حالا من رئیس هیئت مدیره هستم و زمان زیادی را با او و شرکت می گذرانم و او فوق العاده کار می کند!
3. وقتی هولمز از او سؤالات علمی پرسیده شد، درباره اجداد مشهور خود صحبت کرد
فیویز دیدگاه ضعیفی نسبت به مهارت های تجاری و فنی خود دارد و او را یک کلاهبردار می داند. همانطور که او گفت: “اول از همه، تجارت [ترانوس] معنی ندارد. آزمایش های پزشکی یک تجارت سودآور نیست و ترانوس آزمایش ها را با قیمت های پایین تر از بازار می فروشد. همچنین این دختر تحصیلات علمی ندارد. او خیلی باهوش نیست. او بیشتر کلاهبردار است تا ماده. نه “چگونه با ماده برنده می شوید؟”
فیویز استدلال کرد که وقتی سؤالاتی در مورد دانش فنی یا مهارت تجاری او مطرح شد، او موضوع را به اجداد برجسته خود تغییر داد. همانطور که به من گفت
با پیشینه خانوادگی – [پدربزرگ بزرگش، کریستین آر. هولمز، یک جراح بود که بیمارستان عمومی سینسیناتی را به نام او داشت و با دختر چارلز فلیشمن که شرکت مخمر را تأسیس کرد و پدربزرگ بزرگ، بزرگ و بزرگ او بود، ازدواج کرد. ] — چرا او اینقدر ناامن است؟ این پیشینه خانوادگی بخشی از این ماجرا بود. او را معرفی می کردند و وقتی سؤالاتی در مورد دانش علمی یا مهارت تجاری او می پرسیدند، این اعضای خانواده مطرح می شدند.
کار کلاهبرداری هولمز به وضوح روی لوکاس کار کرد. همانطور که او در مصاحبه برکلی گفت
او هیچ پیشینه ای در تجارت نداشت، و بنابراین برای کسی که بگوید، “من رئیس شرکت خواهم شد” کاملاً متکبرانه است. اما یک تمایز مهم وجود دارد. این همان چیزی است که وقتی [اولین] او را ملاقات کردم، احساس کردم. پس از گذراندن زمان بسیار بیشتر با او، متوجه شدم که پدربزرگ او یک کارآفرین است و مخمر بسته بندی شده فلیشمن را راه اندازی کرد. بسیار موفق بود. بنابراین این یک طرف بود، آن طرف کارآفرین است، اما او در بخش پزشکی بود. آه! بعداً معلوم شد، بیمارستانی که در نزدیکی محل زندگی آنها زندگی می کردند، به نام عموی بزرگ او که با پزشکی درگیر بود، نامگذاری شده است. بنابراین او با هر دو استعداد لازم در اینجا، یکی پزشکی و دیگری کارآفرینی، کاملاً طبیعی است. شما فقط می توانید آن را به روشی که او با مسائل رفتار می کند، نحوه فکر کردنش ببینید.
4. ترانوس از «نویسندگان ثبت اختراع» برای قرار دادن نام هلمز بر روی پتنت ها استفاده کرد – از جمله اختراعات دانشمند ارشدش که بعداً خودکشی کرد.
دانشمند ارشد ترانوس، ایان گیبونز “یک مخترع با کیفیت بود که پتنت های خود را به Roche فروخته بود. در سال 2005، هولمز گیبونز را استخدام کرد و با کمک دوست پسرش، سانی بالوانی، پتنت هایش را گرفت [در سال 2009 او به ترانوس ملحق شد – به سرعت در حال افزایش بود. مدیر عملیات ترانوس]، فویس گفت.
والدین هولمز از اینکه او با بالوانی قرار می‌گرفت شوکه شده بودند اما از پس آن برآمدند. همانطور که فویس گفت: “وقتی او 18 یا 19 ساله بود، بالوانی (که 16 سال از او بزرگتر بود) او را به پاریس دعوت کرد. پدر و مادرش وحشت زده شده بودند. چرا او با این پیرمرد وحشتناک قرار می گذارد؟ و او اهل هند است! اما آنها را برد. با جت خود به آسپن رفتند و برای یک هفته در یک هتل گران قیمت در پاریس قبض آنها را پرداخت کردند و آنها به این نتیجه رسیدند که او خوب است.”
ترانوس راهی برای استفاده از نویسندگان ثبت اختراع برای تصاحب موثر مالکیت معنوی گیبون ابداع کرد. همانطور که فویس گفت،
با وجود اینکه سرمایه اولیه آن تامین شد، ترانوس از یک نویسنده ثبت اختراع به جای یک شرکت حقوقی برای پیش نویس پتنت های خود استفاده کرد. نویسنده حق ثبت اختراع وظیفه امانتداری برای مطالعه هنر قبلی ندارد. بنابراین آنها فقط نام او را روی اختراعات ثبت کردند – از جمله مواردی که با آنچه Gibbons در یک شرکت قبلی اختراع کرده بود همپوشانی داشت. ترانوس آنطور که باید از پتنت های گیبون به عنوان هنر قبلی استناد نکرده است. از یکی از افرادی که نامش در ثبت اختراع بود در مورد مشارکتش پرسیدم و او گفت که کاری به این موضوع ندارد. کریس هولمز با چاک ورک، شریک MWE [مک درموت ویل و امری LLP، شرکت حقوقی که او برای کمک به ثبت اختراعات Theranos استخدام کرده بود، بهترین دوستان بود. MWE عملاً هیچ زمانی را صرف نکرد، اما به سادگی ثبت کرد تا یک پتنت صادر شده به خواننده نشان دهد که MWE حق اختراع را نوشته است.
در می 2013، گیبون – که از تشخیص سرطان رنج می برد و می ترسید هولمز می خواست او را اخراج کند – سعی کرد خودکشی کند. به گزارش Ars Technica، او یک هفته بعد درگذشت.
همانطور که روشل، بیوه گیبونز در سال 2015 به من گفت، “الیزابت هولمز پس از مرگ ایان بدون ابراز همدردی با من تماس گرفت. او به من گفت که نیاز دارد همه اوراق ترانوس او را به شرکت بازگرداند.”
من را در توییتر یا لینکدین دنبال کنید. وب سایت من یا برخی از کارهای دیگر من را اینجا بررسی کنید. Peter CohanFollowing در سال 1994 از شرکت های آمریکایی کناره گیری کردم و یک شرکت مشاوره مدیریت و سرمایه گذاری مخاطره آمیز راه اندازی کردم (). من شروع به دنبال کردن سهام در سال 1981 زمانی که در مقطع کارشناسی ارشد در MIT بودم و برای اولین بار سهام های فناوری را به عنوان مهمان در CNBC در سال 1998 تجزیه و تحلیل کردم. در آوریل 2011 یکی از همکاران فوربس شدم. پانزدهمین کتاب من – منتشر شده در نوامبر 2020 – “جالوت” است. پاسخ می دهد: خرده فروشان سنتی چگونه مشتریان را از استارتاپ های تجارت الکترونیک به دست می آورند.” من هشت بار در مستند 2016 ظاهر شدم: «ما مردم: اثر سبد بازار». (). من همچنین استراتژی کسب و کار و کارآفرینی را در کالج بابسون در ولزلی، ماساچوست تدریس می کنم. ()”>

* استانداردهای تحریریه چاپ
* چاپ مجدد و مجوزها

توسط digitalwebmaster