مواجه مفید بچه‌ها با یک ژانر جذاب
فیلم های علمی تخیلی می‌توانند برای بچه‌ها و از اساس تمام کودکان هم ترسناک و هم ماجراجویانه باشند. اما وقتی انتخاب درست انجام شود، آثار همین ژانر نیز می‌توانند نه تنها دایره نکات علمی بچه‌ها، بلکه ذهن در حال رشد آنها را نیز گسترش دهند. داستان‌های علمی تخیلی طیف گسترده‌ای از سبک‌ها و طرح‌های ژانر را به نمایش می‌گذارد که می‌تواند از بیگانگان تا فناوری‌های روباتیک را در بر بگیرد.
امروزه، برخی از چیزهایی که فقط در فیلم‌ها امکان‌پذیر به نظر می‌رسیدند، درست در مقابل چشمان ما زنده می‌شوند. مانند فیلم‌های ترسناک مناسب برای کودکان؛ اما از سوی دیگر برخی از فیلم‌های علمی تخیلی بهتر هستند که ذهن در حال رشد کودکان را به شکل مثبتی تامین می‌کنند. این فیلم‌ها معمولاً بیشتر بر نکات مثبت و احتمالات تمرکز می‌کنند تا نتایج بالقوه تاریک. بنابراین، با چنین هدفی ما در ویجیاتو بهترین فیلم های علمی تخیلی برای کودکان را لیست کرده‌ایم.
وقتی با فیلم‌هایی مانند Coco و Spider-Man: Into the Spider-Verse در شاخه انیمیشن روبرو می‌شوید، برای فیلمی مانند Wreck-It Ralph سخت است که در ترکیب بهترین فیلم‌های انیمیشن یک دهه اخیر قرار بگیرد. با این حال، ویژگی یک انیمیشن دیزنی درست به اندازه دیگر نسخه‌های اصلی آنها در دهه گذشته، دارای عملکرد خلاقانه و به شدت احساسی است.
اما در این انیمیشن علمی تخیلی، شرور فرضی یک بازی ویدیویی، یعنی رالف خرابکار (با صدای جان سی اسکات)، می‌خواهد قهرمانی باشد که می‌داند و می‌تواند باشد و برای یافتن این هدف و رسیدن به آن وارد یک چالش دیدنی و البته خطرناک می‌شود. طراحی دنیای بازی به تنهایی دارای یک عنصر کلاسیک است و هر کسی که عاشق بازی‌های ویدیویی آرکید است، از تماشای این اثر قدردانی می‌کند. در نتیجه کودکان نیز می‌توانند با آن لحظات جالبی را سپری کنند.
بی‌آنکه خیلی‌ها بدانند، فیلم علمی تخیلی و کودکانه Flubber در سال 1997 بر اساس یکی از آثار اولیه دیزنی به نام «The Absent-Mined Professor» اقتباس شد. هر دو طرح داستانی این آثار یک پروفسور را نشان می‌دهند و توپ شیطنت‌آمیز او که به‌عنوان «فلابر» شناخته می‌شود. با این حال، چیزی که این دو فیلم را از یکدیگر متمایز می‌کند، استعداد بازیگری رابین ویلیامز فقید در نقش اصلی این اثر است.
فلابر نیز مانند بسیاری از فیلم‌های رابین ویلیامز، با نگرش بازیگوش و حس کلی کاریزمای خود این بازگیر توانا و شیرین زنده می‌شود. مطمئناً، جلوه‌های ویژه سال 97 میلادی با استانداردهای امروزی بسیار متفاوت است، اما این فیلم به لطف بخش سرگرم‌کننده بی‌عیب و نقص ویلیامز و البته لحن کودکانه فیلم اثری ماندگار است.
فیلم «بچه‌های جاسوس» یا همان Spy Kids غرق در نوستالژی اوایل دهه 2000 میلادی است. بنابراین، هر چقدر هم که وسایل صحنه و تولید کلی فیلم مضحک به نظر برسد، باید بدانید که بچه‌های جاسوس 93 درصد رضایت مخاطب را از Rotten Tomatoes به خود اختصاص داده است. با این تفاسیر، داستان ساده است: دو خواهر و برادر باید جاسوس شوند تا والدینی را که توسط یک مغز متفکر شیطانی ربوده شده‌اند نجات دهند.
والدین آنها که خودشان از جاسوسان سابق هستند، به فرزندانشان آموزش داده‌اند که در چنین شرایطی چگونه از پس مشکلات خود بر بیایند و در آخر این خانواده با هم دنیا را از یک نقشه بزرگتر شرورانه نجات می‌دهند. بچه‌های جاسوس یکی از آثار مستقل و پردرآمد علمی تخیلی در اوایل دهه 2000 است. موفقیت این فیلم باعث شد که دو دنباله پشت سر هم در یک سال منتشر شوند و در سال 2011 این فرنچایز راه اندازی مجدد شد، و اکنون قسمت جدید آن در راه آمده به استریم نتفلیکس است.
فیلم «عزیزم، من بچه ها را کوچک کردم» را می‌توان با استانداردهای امروزی کمی قدیمی دانست، اما این کلاسیک ماندگار از اواخر دهه 80 میلادی مطمئناً کماکان نیز همانقدر سرگرم‌کننده است که تقریباً 30 سال پیش بود. مخترع و پدر پر مشغله یک خانواده، یعنی وین (با بازی ریک مورانیس)، آزمایشگاهی در طبقه بالای خانه خود دارد که حاوی یک پرتو کوچک‌کننده است. وقتی بچه‌هایش به آزمایشگاه او می‌روند، حتی اگر نباید، به‌طور تصادفی از با تابش پرتو از بین می‌روند و به یک چهارم اندازه‌شان کوچک می‌شوند.
این گروه اکنون باید وارد ماجراجویی شود تا خود را به اندازه واقعی‌شان بازگردانند. این فیلم مطمئناً یکی از دیوانه ترین فیلمنامه‌های دهه 80 است که تا به حال نوشته شده، اما مطمئناً جذابیت کافی برای نسل جدید خواهد داشت. فیلم عزیزم، من بچه ها را کوچک کردم، یک سواری هیجان انگیز برای خانواده است، جایی که زنبورها مانند یک دایناسور پرنده خطرناک و بزرگ به نظر می‌رسند، مورچه‌ها قهرمانانی شجاع هستند و غلات موجود در حیاط شما می‌تواند آخرین وعده غذایی شما باشد. همه این موارد به روش خوب و شیرین دیزنی، به یک دانشمند جالب و خانواده‌اش کمک می‌کند تا آنچه را که بیشتر در زندگی اهمیت دارد به یاد بیاورند.
انیمیشن علمی تخیلی «ملاقات با رابینسون‌ها» در سال 2007 اکران شد و یکی از صمیمی ترین فیلم‌های آن دهه به گل خانواده به ویژه کودکان بود. در داستان این فیلم لوئیس، یتیم جوان با پسری که ادعا می‌کند از آینده است ملاقات می‌کند و او را با ماشین زمان خود سفری پر از چالش می‌برد.
زمانی که لوئیس به آینده می‌رسد، خود را با خانواده‌ای عجیب و غریب روبرو می‌بیند که به آنها عشق می‌ورزد، و این شروع یک ماجراجویی در دل زمان است. انیمیشن Meet the Robinsons تعدادی از نکات مشابه «بازگشت به آینده» را در مقیاسی بسیار کوچک‌تر دنبال می‌کند و با زمان و موضوع سفر در زمان بازی می‌کند. این فیلم انیمیشن به شدت در مورد اهمیت استقامت و خانواده صحبت می‌کند؛ و این نکته‌ای است که این اثر را برای کودکان ارزشمند می‌کند.
فیلم ماندگار جومانجی در سال 1995 وقایع زندگی آلن پریش (با بازی رابین ویلیامز) را پس از جذب شدن در یک بازی تخته‌ای یا همان رومیزی دنبال می‌کند. با وجود نکات منفی درون بازی که از اساس مرگبار است، اما سخت است آرزو نکنیم که این نوع تخته وجود داشته باشد. جومانجی نتیجه یکی از موارد نادری است که افراد مسئول تولید یک فیلم توانستند ژانر ماجراجویی، کمدی و سرگرمی خانوادگی را در یک بسته عالی با یکدیگر ترکیب کنند. جومانجی یک جشن بصری برای چشم‌ها و یک ماجراجویی دست نیافتنی است که هنوز هم سرگرمی مناسبی را برای کل خانواده به ارمغان می‌آورد.
جومانجی در سال 2017 از نو وارد جریان بازسازی شد، و به دلیل موفقیت آن، قسمت دیگری در سال 2019 منتشر شد. اگرچه آنها هرگز با نسخه اصلی برابری نمی‌کنند، اما هر دو دنباله به عنوان فیلم‌های ماجراجویی علمی-تخیلی سرگرم کننده برای نمایش به بچه‌ها به عنوان بخشی از بسته در حال گسترش Jumanji عمل می‌کنند. فراموشن نکنید جومانجی به من یادآوری می‌کند که محکم نگه داشتن حس حیرت انگیز گسترده و همه جانبه درباره جهانی که قبلاً در کودکی داشتم، اشکالی ندارد. پس این اثر سال‌های فراوانی می‌تواند یک گزینه مناسب برای تماشا شدن توسط کودکان باشد.
یکی از فیلم‌های مورد نظر ما در این لیست، از آثاری است که خیلی از کودکان دهه هفتاد شمسی کشورمان ایران، از جمله خود من با آن خاطرات شیرینی داریم. آن اثر مورد نظر فیلم تماشایی و نوستالژیک «سرخپوست در گنجه» یا همان The Indian in the Cupboard است که قدرت تخیل هر کودکی را به سمت نکات زیبا گسترش می‌دهد. این فیلم بدون موعظه درس زندگی می‌دهد و به جای جلوه‌های ویژه بر جادوی روابط بین شحصیت‌ها تمرکز دارد. این منجر به تولیدی می شود که برای بزرگسالان و کودکان باهم تأثیرگذار است.
یک پسربچه در تولد ۹ سالگی خود یک قفسه یا گنجه کوچک به عنوان هدیه دریافت می‌کند و سپس کشف می‌کند که با قرار دادن آدمک‌های اسباب‌بازی درون گنجه و قفل کردن آن، آدمک‌ها زنده می‌شوند و با انجام دوباره آن کار، آنها دوباره به وضعیت بی‌جان برمی‌گردند. او به همین منظور آدمک یک سرخپوست و یک کابوی مسلح را در گنجه قرار می‌دهد که پس از زنده شدن آنها، مشکلات و ماجراهای خاصی پیش می‌آید که تماشایی است. این فیلم درباره دوستی‌ها، مسئولیت پذیری و اخلاق است. سرخپوست در گنجه همچنین این حقیقت را بیان می‌کند که همه (حتی یک کودک) باید مسئول اعمال خود باشند.
در مقطعی از زندگی هر کودک، آنها مرحله‌ای را می‌گذرانند که کاملاً دایناسورها را دوست دارند. این موضوع و دوران خاص برای اکثر ما نیز در کودکی پیش آمده است. از همین جهت وقتی پارک ژوراسیک در سال 1993 وارد سینما شد و یک فیلم پرفروش تابستانی موفق بود، همه از آن استقبال ویژه کردند. از آن زمان شاهکار اسپیلبرگ به یکی از بزرگترین فرانچایزهای سینما تبدیل شد، اگرچه برخی معتقدند که هرگز نباید به بیش از یک فیلم منشعب می‌شد.
با این تفاسیر، پارک ژوراسیک از CGI برای ایجاد یک دنیای کامل برای خود استفاده کرد و تا به امروز مانند سال 1993 برای کودک یا بزرگسال عاشق دایناسورها فریبنده است. بلاک‌باستر ماندگار استیون اسپیلبرگ در سال 1993 زمین بازی را برای استفاده از جلوه‌های دیجیتال در هالییود تغییر داد و چیزی را به وجود آورد که برخی از بهترین لحظات بهره‌گیری از CGI تمام دوران سینما را در دل خود جای داده است. اما همچنان عاقلانه می‌دانست که انیمیشن‌ها و جلوه‌های عملی را تا جایی که ممکن است حفظ کند، و آنها نیز درجه یک هستند، و تشخیص اینکه چه چیزی واقعاً در مقابل دوربین است و چه چیزی نیست را برای چشمان ما سخت‌تر می‌کند.
بازگشت به آینده فیلمی است که باید در چرخه فیلم‌های دیدنی همه باشد و مطمئناً برای تماشای یک فیلم خانوادگی کامل در یک شب مناسب است. این فیلم هم خنده و هم ماجراجویی را ارائه می‌کند، در حالی که به مایکل جی فاکس اجازه می‌دهد یکی از نمادین‌ترین نمایش‌های سینما را ارائه دهد. این فیلم الهام بخش فیلم‌های بی شماری در صنعت سینما بوده است. این حس فوق‌العاده‌ای است که می‌توانید فیلمی را کشف کنید که دوست دارید و بعد متوجه شوید که نه تنها دنباله‌ای برای آن وجود دارد، بلکه فیلم سومی نیز برای لذت بردن از آن ساخته شده است.
بازگشت به آینده، که در آن نوجوانی به نام مارتی مک فلای (مایکل جی فاکس) در سناریویی در زمان به عقب برمی‌گردد واقعا اثری شگفت انگیز است. بازگشت به آینده مبتکرانه، خنده دار و بدون نقص ساخته شده، یک ماجراجویی هیجان انگیز پیرامون سفر در زمان که با روحیه فراموش نشدنی همراه است.
انیمیشن WALL-E در سال 2008 منتشر شد و در آینده‌ای اتفاق افتاد که در آن ربات‌ها پس از نابودی زمین توسط انسان‌ها به طور کامل کنترل را در دست گرفتند. در حالی که نژاد بشر تمام وقت خود را صرف مصرف محصولات می‌کند، خواه غذا باشد یا رسانه، این ربات‌ها هستند که نمایش را اجرا و کنترل می‌کنند.
زمانی که WALL-E، رباتی که برای تمیز کردن زباله‌های سیاره طراحی شده است، گیاه سبزی را پیدا می‌کند که از سطح زمین جوانه می‌زند، به دنبال ایجاد تغییر است. انیمیشن علمی تخیلی WALL-E یک فیلم تمام و کمال عالی برای کودکان است زیرا پیامی ظریف در مورد تغییرات آب و هوا و قدرت امید دارد.
Nice 👍
تابستان و شروع نه چندان پرفروغ!
مواجه مفید بچه‌ها با یک ژانر جذاب
